کلمه جو
صفحه اصلی

soap


معنی : صابون، صابون زدن
معانی دیگر : صابون زدن یا مالیدن، (خودمانی) رجوع شود به: soaper) soap opera هم می گویند)، (عامیانه) تعریف غلو آمیز کردن، شیره مالی کردن

انگلیسی به فارسی

صابون، صابون زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: no soap
(1) تعریف: a cleaning substance that is usu. made by treating fats or oils with an alkali and is manufactured in bars, liquids, powders, or flakes.

(2) تعریف: (informal) soap opera.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: soaps, soaping, soaped
مشتقات: soapless (adj.), soaplike (adj.)
• : تعریف: to rub, lather, or otherwise treat with soap.
مشابه: lather

• cleaning substance manufactured in a variety of forms (bars, powders, liquids, etc.); bribe money (slang); soap opera (slang)
wash with soap, treat with soap, lather with soap; flatter (slang); bribe (slang)
soap is a substance used with water for washing.
when you soap yourself, you rub soap on your body to wash yourself.
a soap is the same as a soap opera.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] صابون
[نساجی] صابون

مترادف و متضاد

صابون (اسم)
soap

صابون زدن (فعل)
scour, lather, soap

جملات نمونه

1. soap bubble
حباب صابون

2. soap irritates my skin
صابون پوست مرا آزرده می کند.

3. soap powder
پودر صابون

4. a soap that will shift any stain
صابونی که هر لکه ای را می برد

5. first soap the clothes and then press them hard
اول رخت ها را صابون بزن و بعد خوب بچلان !

6. liquid soap
صابون مایع

7. powder soap
گرد صابون

8. rose soap
صابون با عطر گل محمدی

9. this soap cleans the stains
این صابون لکه ها را پاک می کند.

10. this soap cuts grease
این صابون چربی را می برد.

11. this soap is gentle to the skin
این صابون پوست را آزار نمی دهد.

12. to soap one's hands
به دست خود صابون زدن

13. no soap
(امریکا - خودمانی) 1- (پیشنهاد و غیره) قابل قبول نیست 2- فایده ندارد،شدنی نیست

14. a mild soap for sensitive skin
صابون ملایم برای پوست حساس

15. bar of soap
قالب صابون

16. a bar of soap
یک قالب صابون

17. a cake of soap
یک قالب صابون

18. what brand of soap do you use?
چه نوع صابونی مصرف می کنید؟

19. rub it off with soap
با صابون (مالیدن) آن را پاک کن.

20. due to the overuse of soap
به علت کاربرد بیش از حد صابون

21. he washed his hand with soap and rinsed them three times
دست هایش را با صابون شست و سه بار آب کشید.

22. the sweet smell of this soap
بوی مطبوع این صابون

23. the surgeon scrubbed his hands thoroughly with a brush and soap
جراح دستان خود را با برس و صابون خوب شست.

24. She washed her hands with a cake of soap.
[ترجمه ترگمان]دست هایش را با قالب صابون می شست
[ترجمه گوگل]دستش را با یک کیک صابون شسته بود

25. She did out the bathroom with lots of soap and hot water.
[ترجمه ترگمان]حمام را با یک عالمه صابون و آب داغ از حمام بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او حمام را با مقدار زیادی صابون و آب گرم انجام داد

26. There's no soap in the bathroom!
[ترجمه ترگمان]تو حمام صابون نیست
[ترجمه گوگل]هیچ صابون در حمام وجود ندارد!

27. Will this soap shrink woollen clothes?
[ترجمه ترگمان]این قالب صابون، لباس های پشمی را خواهد گرفت؟
[ترجمه گوگل]آیا این صابون لباس های پشمی را کم می کند؟

28. The soap fell into the bath with a loud plop.
[ترجمه ترگمان]صابون با صدای تلپ به حمام افتاد
[ترجمه گوگل]صابون با یک انجیر با صدای بلند به حمام افتاد

29. She smelled strongly of carbolic soap.
[ترجمه ترگمان]بوی صابون carbolic می داد
[ترجمه گوگل]او به شدت از صابون کاربولی بویژه داشت

30. This cake of soap will last you about several weeks.
[ترجمه ترگمان]این کیک صابون چند هفته طول می کشد
[ترجمه گوگل]این کیک صابون چند هفته طول خواهد کشید

a bar of soap

یک قالب صابون


liquid soap

صابون مایع


powder soap

گرد صابون


to soap one's hands

به دست خود صابون زدن


اصطلاحات

no soap

(امریکا - عامیانه) 1- (پیشنهاد و غیره) قابل‌قبول نیست 2- فایده ندارد، شدنی نیست


کلمات اختصاری

عبارت کامل: Simple Object Access Protocol
موضوع: کامپیوتر
با استفاده از پروتکل دسترسی آسان به اشیاء یا سُوپ (SOAP) می توان به ارسال و تبادل پیامهایی از جنس اکس ام ال بر روی شبکه های رایانه ای مبادرت کرد.

این پروتکل برای تبادل پیغامهای مبتنی بر اکس ام ال در میان شبکه های کامپیوتری است که معمولاً از HTTP/HTTPS استفاده می کند. سُوپ لایه زیر بنای پشته خدمات وب را تشکیل می دهد که یک چارچوب پیغام دهی ایجاد می کند که لایه های مجرد بیشتری می توانند بر روی آن ایجاد شوند.

طرحهای پیغام دهی مختلفی در سُوپ موجودند که معمول ترین آنها طرح remote procedure call می باشد و بدین گونه است که یک گره شبکه (مشتری) یک پیغام درخواست را به گره دیگر (سرور) می فرستد و سرور به سرعت یک پیغام پاسخ را به مشتری می فرستد. SOAP جانشین XML-RPC می باشد که خنثی بودن درمورد انتقال و تبادل را از آن و پوشش/سرفصل/بدنه را از جای دیگر (معمولا WDDX) به عاریه گرفته است.

سُوپ توان استفاده از یک پروتکل لایه کاربرد اینترنت را بعنوان یک پروتکل انتقال، ایجاد می کند. انتقاداتی مطرح شده است مبنی براین که این کار یک جور سوء استفاده از چنین پروتکل هایی می باشد، چون این هدفی نبوده است که برایش در نظر گرفته شده باشد و بنابراین نمی تواند به خوبی از عهده این نقش برآید. اما طرفداران سُوپ تناسب را در استفاده موفق از پروتکلها در سطوح مختلف برای tunneling سایر پروتکلها، گوشزد کرده اند.

پیشنهاد کاربران

برنامه تلوزیونی یا داستان که دو یا سه بار در هفته پخش میشود و موضوع آن راجع به زندگی و مشکلات عده ای از مردم است .
#oxford_dictionary

صابون

Soap operas: a regular series of programmes, often 2 or 3 times a week, about the problems of a group of people who live in the same area

a series of TV programmes about the lives of a particular group of characters, counting over long period and broadcast every week

برنامه ای که چند بار در هفته پخش می شد و راجع به زندگی و مشکلات مردمه

پاچه خواری

حزب باد

در معماری به معنای ( آجر نیم لایی )

به معنی سریال تلویزیونی هم هست
Soap a story on TV two or three times a week about the lives and problems of a group of people. . .

A story on TV two or three times a week about the lives and problems of a group of people


کلمات دیگر: