کلمه جو
صفحه اصلی

seepage


معنی : نفوذ، چکه، رسوخ، مقدار رسوخ شده
معانی دیگر : نشت، زهش، تراوش، مقدار رسو  شده

انگلیسی به فارسی

رسوخ، چکه، نفوذ، مقدار رسوخ شده


از بین بردن، نفوذ، رسوخ، چکه، مقدار رسوخ شده


انگلیسی به انگلیسی

• act of seeping, act of oozing, leakage; liquid that has leaked, fluid that has oozed out

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تراوش - نشست - زه - نفوذ
[زمین شناسی] تراوش، زه ،نشست ،چکه ،نفوذ،مقدار رسوخ شده
[خاک شناسی] نشت
[آب و خاک] نشت

مترادف و متضاد

نفوذ (اسم)
influx, prevalence, force, influence, authority, leading, penetration, infiltration, permeation, dominance, importance, transpiration, transudation, insinuation, seepage, prestige

چکه (اسم)
drop, drip, trickle, minim, sprinkle, leak, gutta, leakage, seep, seepage

رسوخ (اسم)
ooze, sink, transfusion, seep, transudation, seepage

مقدار رسوخ شده (اسم)
seepage

جملات نمونه

1. Chemical seepage has caused untold damage.
[ترجمه ترگمان]نشت شیمیایی موجب صدمات ناگفته شده است
[ترجمه گوگل]انتشار شیمیایی باعث ایجاد آسیب ناگهانی شده است

2. Oil spills and seepage from refineries are common.
[ترجمه ترگمان]نشت نفت و نشت از پالایشگاه ها هم متداول است
[ترجمه گوگل]نشت نفت و خروج از پالایشگاهها رایج است

3. This new legislation represents a further seepage of power to Brussels.
[ترجمه ترگمان]این قانون جدید نشان دهنده نفوذ بیشتر قدرت به بروکسل است
[ترجمه گوگل]این قوانین جدید نمایانگر افزایش قدرت بیشتری در بروکسل است

4. Water gradually escapes by seepage through the ground.
[ترجمه ترگمان]اب به تدریج با نفوذ در زمین دفع می شود
[ترجمه گوگل]آب به تدریج از طریق نفوذ از طریق زمین فرار می کند

5. Seepage into the local reservoir is already killing fish on which local livelihoods depend.
[ترجمه ترگمان]ورود به مخزن داخلی هم اکنون ماهی را کشت که در آن امرار معاش مردم به آن بستگی دارد
[ترجمه گوگل]شخم زدن به مخزن محلی در حال حاضر کشتن ماهی است که در آن منابع معیشت محلی وابسته است

6. There was some oil seepage from the valves in the car's engine.
[ترجمه ترگمان]نشت نفت از دریچه ها در موتور اتومبیل وجود داشت
[ترجمه گوگل]بعضی از روغن ها از دریچه های موتور خودرو خالی شده بودند

7. Never use aluminium as poisonous seepage will react with the plant alkaloids and its vitamin content, thus damaging the therapeutic properties.
[ترجمه ترگمان]هرگز از آلومینیوم به عنوان نشت سمی استفاده نکنید و با گیاه alkaloids ۳۰ و محتوای ویتامین آن واکنش نشان داده و در نتیجه به خواص درمانی آسیب می رساند
[ترجمه گوگل]هرگز از آلومینیوم استفاده نکنید زیرا اشباع سمی با آلکالوئید گیاهی و محتوای ویتامین آن واکنش نشان می دهد و بنابراین خواص درمانی را در معرض خطر قرار می دهد

8. A more sinister development is the seepage of nitrate into aquifers which are used as sources of the domestic water supply.
[ترجمه ترگمان]توسعه sinister، نفوذ نیترات به سفره های آبی است که به عنوان منبع تامین آب خانگی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]پیشرفت شگرف تر، پرتوده شدن نیترات به آبخوان ها است که به عنوان منابع تامین آب خانگی مورد استفاده قرار می گیرند

9. However, this seepage was slight and not a problem.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این نشت ناچیز بوده و مشکل نیست
[ترجمه گوگل]با این حال، این لکه برداری کمی و نه یک مشکل بود

10. Chemical seepage is starting to affect drinking water, 70 percent of which comes from underground sources.
[ترجمه ترگمان]نشت شیمیایی شروع به تاثیر بر آب آشامیدنی می کند که ۷۰ درصد آن از منابع زیرزمینی تامین می شود
[ترجمه گوگل]اشباع شیمیایی در معرض ابتلا به آب آشامیدنی است که 70 درصد آن از منابع زیرزمینی است

11. Manure seepage from storage areas is polluting waterways and evaporating ammonia is contributing to acid rain.
[ترجمه ترگمان]نشت سیال از مناطق انبار، راه های آبی است و تبخیر آمونیاک در باران اسیدی کمک می کند
[ترجمه گوگل]دفع کود از مناطق ذخیره سازی آبراهه های آبیاری و تبخیر آمونیاک به باران اسیدی کمک می کند

12. This will prevent water seepage into the building.
[ترجمه ترگمان]این کار از نفوذ آب به داخل ساختمان جلوگیری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این باعث جلوگیری از نفوذ آب به ساختمان می شود

13. Another, the seepage field can also make influence to stress field throw changing the water load.
[ترجمه ترگمان]هم چنین، میدان نفوذ می تواند تاثیر زیادی بر میدان فشار بگذارد که بار آب را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از مزیت های این روش این است که می تواند موجب تغییر در بار آب شود

14. The other 10bn cubic metres wasreserved for seepage losses and evaporation in Lake Nasser, behind theAswan dam.
[ترجمه ترگمان]۱۰ میلیارد متر مکعب دیگر برای نشت آب و تبخیر در دریاچه ناصر در پشت سد theAswan قرار دارد
[ترجمه گوگل]دیگر 10 میلیارد متر مکعب برای زیان های ناشی از تبخیر و تبخیر در دریاچه ناصر، پشت سد اسوان ساکن بود

15. In this paper the seepage pattern of saturated marine ooze is presented through the explosion experiments.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله الگوی نفوذ رسوبات دریایی اشباع شده از طریق آزمایش ها مربوط به انفجار ارائه شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، الگوی نفوذ دریایی اشباع شده از طریق آزمایش های انفجار ارائه شده است

پیشنهاد کاربران

نفوذ، تراوش

اثر گذاری = در علوم انسانی

seepage ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: زِه نَشت
تعریف: حرکت آب در خاک براثر بارش در تَرَک های ریز و منفذهای یک سازه یا در نتیجۀ درون نشت، بی آنکه مجراهای مشخصی تشکیل شود


کلمات دیگر: