کلمه جو
صفحه اصلی

serpentine


معنی : شکل مارپیچ، راه مار، مارمانند
معانی دیگر : مارسان، ماری، مارپیکر، حیله گر، موذی، مارصفت، مارپیچ، پیچ اندر پیچ، پیچاپیچ، پیچک دار، پر پیچ و خم، سنگ مار

انگلیسی به فارسی

(معدن) سنگ مار، شکل مارپیچ، مارمانند


سرپانتین، شکل مارپیچ، راه مار، مارمانند


انگلیسی به انگلیسی

• hydrous magnesium silicate, common mineral which resembles jade (used for decoration)
like a serpent; twisting, winding; sly, wily, treacherous
something that is serpentine is curving and winding in shape, like a snake when it moves; a literary word.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] سرپنتین
[زمین شناسی] سرپانتین - فرمول شیمیایی :Mg6[(OH)8|Si4O10] - درصد مواد: MgO=43% SiO2=44.1% H2O=12.9% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات، فیلوسیلیکات - رخ:خوب - جلا: چرب ،کدر - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری :میکروبلور ،آگرگاتتوده ای ،الیافی - ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی و شرقی، سوئیس، اطریش، نروژ، بریتانیای کبیر، چک و اسلواکی، امریکا، ایران و زیمبابوه - خواص شیمیایی : حل شونده در HCl و H2SO4 - رنگ کانی : سبز ،زرد ،قهوه ای ،سیاه ،قرمز - رنگ خاکه: سفید ،خاکستری - تشابه کانی شناسی : تالک - پاراژنز : کرومیت، کوارتز - منشا تشکیل :هیدروترمال،متاسوماتیک ،اولترابازیک - شکل بلورها: فلسی ،رشته ای یا الیافی ،پهن و کوتاه - نام آن از کلمه لاتین Serpens یعنی مار گرفته شده است. - سختی : 3 - 4 - چگالی :2.5 - 2.6
[ریاضیات] مارپیچ

مترادف و متضاد

شکل مارپیچ (اسم)
serpentine

راه مار (اسم)
serpentine

مار مانند (صفت)
colubrine, serpentine, snaky

winding; sly


Synonyms: anfractuous, artful, cagey, circuitous, clever, coiling, convoluted, crafty, cunning, curved, curvy, foxy, indirect, mazy, meandering, meandrous, shrewd, sinuous, slick, slinky, snakelike, snaky, subtle, supple, twisting, twisting and turning, wily


جملات نمونه

1. We followed the serpentine course of the river.
[ترجمه ترگمان]مسیر مسیر رودخانه را دنبال کردیم
[ترجمه گوگل]ما مسیر سرخ در رودخانه را دنبال کردیم

2. The film's serpentine plot was difficult to follow.
[ترجمه ترگمان]دنبال کردن نقشه serpentine film مشکل بود
[ترجمه گوگل]طرح سرخپوستی فیلم، پیروی از آن سخت بود

3. Beside the still waters of the Serpentine she lay down and slept.
[ترجمه ترگمان]کنار آب های آرام دریاچه سرپنتین دراز کشیده و خوابیده بود
[ترجمه گوگل]در کنار آبهای دیگر Serpentine او گذاشته و خوابید

4. Its proposed costly serpentine curve makes sense there, but not necessarily elsewhere.
[ترجمه ترگمان]این منحنی پیشنهادی هزینه بر است، اما لزوما جای دیگری نیست
[ترجمه گوگل]منحنی سرپانتین گران قیمت پیشنهادی در آن وجود دارد، اما لزوما در جای دیگر نیست

5. They were following the concrete channel of the serpentine rill, which emptied itself into a pool of stygian blackness.
[ترجمه ترگمان]جریان واقعی جویبار serpentine را که خود را در استخری از تاریکی خالی می کرد، دنبال می کردند
[ترجمه گوگل]آنها دنبال کانال بتونی ریل مارپنتین بودند که خودشان را به یک استخر سیاه سیاه تبدیل کردند

6. Her dark blonde hair and serpentine figure drew the approval of Sir Charles Webb-Bowen himself.
[ترجمه ترگمان]موهای بلوند تیره اش و اندام serpentine موافقت سر چارلز وب - بوون را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]موهای بلوند تیره و شکل مارپیچ خود را به تایید سر Charles Webbowen متصل کرد

7. Vent valves along serpentine pipes hissed.
[ترجمه ترگمان]با صدای هیس مانندی می گوید: خالی کردن دریچه در طول لوله
[ترجمه گوگل]دریچه های دریچه ای در امتداد لوله های مارپیچ

8. Serpentine layering Climbers such as clematis, jasmine, wisteria and honeysuckle root wherever their long pliable stems touch the soil.
[ترجمه ترگمان]در هر جایی که ساقه های بلند و نرم آن ها به خاک می رسد، climbers مانند clematis، یاسمن، wisteria و honeysuckle ریشه دارد
[ترجمه گوگل]صخره نوردی صخره نوردی مانند کلاسیک، یاسمن، وستریا و ریشه ساقه خوک هر جا که ساقه های طولانی آن را لمس می کنند، خاک را لمس می کنند

9. Sometimes, it is not the serpentine plots, but the dramatic realism that requires a second viewing.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، آن the serpentine نیست، بلکه واقع گرایی چشمگیر است که نیاز به دید دوم دارد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، این جزء مارپیچ نیست، بلکه واقع گرایی دراماتیک است که نیاز به مشاهده دوم دارد

10. There are serpentine steps leading up from the road.
[ترجمه ترگمان]مسیری که رفته ایم serpentine است که از جاده بالا می رود
[ترجمه گوگل]مراحل مارپیچی که از جاده پیش می آیند وجود دارد

11. Two vaguely serpentine exters detached themselves from the group.
[ترجمه ترگمان]دو قلوها به طور مبهم از گروه جدا شدند
[ترجمه گوگل]دو نفر از خلبانان ناگهانی خود را از گروه جدا می کنند

12. Proving very popular are the new serpentine bedside cabinets in real satinwood handpainted with classical motifs, at about £600.
[ترجمه ترگمان]اثبات - اثبات - های بسیار محبوب، قفسه های تخت کنار تخت (serpentine serpentine)در satinwood واقعی با نقش و نگاره ای کلاسیک، در حدود ۶۰۰ پوند است
[ترجمه گوگل]اثبات بسیار محبوب، کابینت های تختخواب جدید Serpentine در نقاشی واقعی ساتن نقاشی با نقوش کلاسیک، در حدود 600 پوند است

13. Olivine has been completely altered to serpentine, talc, and amphibole in the BORE-hole examined in detail.
[ترجمه ترگمان]تالک، تالک، و amphibole در سوراخ bore به طور کامل تغییر یافته اند
[ترجمه گوگل]اولیوین به طور کامل به سرپانتین، تالک و آمفیبول در سوراخ سوراخ شده به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است

14. Serpentine often contains some asbestos, and should be used with caution .
[ترجمه ترگمان]سرپنتین معمولا حاوی برخی آزبست است، و باید با احتیاط استفاده شود
[ترجمه گوگل]سرپانتین اغلب حاوی برخی از آزبست است و باید با احتیاط استفاده شود

15. In London, swimmers take the plunge in the Serpentine lake, on Christmas day.
[ترجمه ترگمان]در لندن شناگران در روز کریسمس در دریاچه سرپنتین شیرجه می روند
[ترجمه گوگل]در لندن، شناگران در دریاچه Serpentine در روز کریسمس سقوط می کنند

پیشنهاد کاربران

پیچیده و نا مفهوم

اهریمنی، موذیانه، وطن فروشانه

خوشبیاری
His ancestor dies, he considers us guilty, as if I were the killer and the reason for his death. Not that you are a serpentine foot yourself
الهی به حق ۱۴ معصوم به ذلت به وصال عشق برسی


کلمات دیگر: