کلمه جو
صفحه اصلی

water gate


دریچه ی سد، (تاریخ امریکا) واترگیت (ماجرایی که منجر به استعفای نیکسون شد)

انگلیسی به فارسی

دریچهی سد


دروازه آب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a gate for controlling the flow of water; floodgate.
اسم ( noun )
• : تعریف: a scandal involving the burglary of the headquarters of the Democratic Party in the Watergate Hotel in Washington, D.C., in 1972, and its consequences, including an attempted government cover-up.

• dam, weir, sluice gate
political scandal involving the administration of the united states president nixon in 1972
floodgate; gate giving access to water

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] دروازه آب
[زمین شناسی] مسیر طبیعی آب - واژه ای اسکاتلندی برای آبراه طبیعی.

جملات نمونه

1. His involvement in the Watergate evaporated any hope Nixon had for a political career.
[ترجمه ترگمان]دخالت او در واترگیت هر امیدی را که نیکسون برای یک شغل سیاسی داشت از بین رفت
[ترجمه گوگل]مشارکت او در واترگیت، امیدهای نیکسون را برای یک حرفه سیاسی تضعیف کرد

2. To them, the Watergate scandal that forced his resignation is distant history.
[ترجمه ترگمان]برای آن ها رسوایی واترگیت که استعفای او را اجباری کرد تاریخ دور است
[ترجمه گوگل]به آنها، رسوایی واترگیت که استعفا داد، تاریخ دور است

3. President Nixon punctuated his Watergate tapes with obscenities.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور نیکسون نوار واترگیت خود را با وقاحت برجسته کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور نیکسون نوار ویدئوی واترگیت خود را با زشتی متهم کرد

4. The Watergate cover-up eventually led to Nixon's resignation.
[ترجمه ترگمان]پرونده واترگیت ختم شد و در نهایت منجر به استعفای نیکسون شد
[ترجمه گوگل]پنهان کردن واترگیت در نهایت منجر به استعفای نیکسون شد

5. Thus, these Watergate reforms failed to make government and the electoral process more accountable, democratic or honest.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، این اصلاحات واترگیت توسط دولت و روند انتخابات بیشتر جوابگو، دموکراتیک و یا صادق نبودند
[ترجمه گوگل]بنابراین، این اصلاحات واترگیت موجب شد تا دولت و روند انتخابات بیشتر پاسخگو، دموکراتیک و صادقانه باشند

6. The illegal break-in at the Watergate Building was in retrospect quite unnecessary in terms of Nixon's electoral changes in 197
[ترجمه ترگمان]شکست غیر قانونی در ساختمان واترگیت از نظر تغییرات انتخاباتی نیکسون در ۱۹۷ مورد، کاملا غیرضروری بود
[ترجمه گوگل]شکست ناپذیر در ساختمان واترگیت در گذشته به نظر می رسد کاملا غیر ضروری از نظر تغییرات انتخابی نیکسون در سال 197

7. In the 1970s, he recorded topical songs about Watergate and the Vietnam War.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۷۰، او آهنگ های موضوعی مربوط به واترگیت و جنگ ویتنام را ثبت کرد
[ترجمه گوگل]در دهه 1970، او آهنگ های محلی را درباره ی واترگیت و جنگ ویتنام ثبت کرد

8. The younger ones remember Watergate, the oil embargo and a contracting economy.
[ترجمه ترگمان]جوانان، واترگیت، تحریم نفت و یک اقتصاد قراردادی را به یاد دارند
[ترجمه گوگل]آنها جوانتر از واترگیت، تحریم نفتی و اقتصاد قراردادی هستند

9. Headlines blared the Watergate.
[ترجمه ترگمان]به خاطر رسوایی \"واترگیت\" و \"واترگیت\" و \"واترگیت\" در میان \"
[ترجمه گوگل]سرمقاله ها واترگیت را تکان داد

10. One of the negative reminders of Watergate is that the highest officials of government often are above the law.
[ترجمه ترگمان]یکی از the منفی واترگیت این است که بالاترین مقامات دولتی اغلب از قانون پیروی می کنند
[ترجمه گوگل]یکی از یادآورهای منفی واترگیت این است که بالاترین مقامات دولتی اغلب بالاتر از قانون هستند

11. Watergate, the political scandal that so motivated these young people, is 25 years old this year.
[ترجمه ترگمان]واترگیت، یک رسوایی سیاسی که این جوانان را برانگیخته است، ۲۵ ساله است
[ترجمه گوگل]واترگیت، رسوایی سیاسی که این جوانان را تحریک می کند این سال 25 ساله است

12. What Watergate did do, though, was to popularize investigative reporting and bring it into the mainstream.
[ترجمه ترگمان]با این حال، کاری که واترگیت انجام داد این بود که گزارش های تحقیقی را ترویج داده و آن را به جریان اصلی بکشاند
[ترجمه گوگل]با این حال، واترگیت چه چیزی را انجام داد، انتشار گزارش تحقیقی و تبلیغ آن در جریان اصلی بود

13. He achieved notoriety as chief counsel to President Nixon in the Watergate break-in.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مشاور اصلی رئیس جمهور نیکسون در حمله به واترگیت معروف شد
[ترجمه گوگل]او به عنوان مشاور ارشد به رئیس جمهور نیکسون در شکست واترگیت دست یافت

14. These young people were already in thrall with the Watergate legacy.
[ترجمه ترگمان]این جوانان قبل از این به میراث واترگیت برده شده بودند
[ترجمه گوگل]این جوانان در حال حاضر با وراث واترگیت سرگردان بودند

پیشنهاد کاربران

a gate of a town or castle opening on to a lake, river, or sea


کلمات دیگر: