کلمه جو
صفحه اصلی

thermophilic


معنی : گرما گرای
معانی دیگر : گرماگرای

انگلیسی به فارسی

گرماگرای


ترموفیلیک، گرما گرای


انگلیسی به انگلیسی

• having an affinity for elevated temperatures; growing in temperatures above 50 degrees celsius (about bacteria)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] شرایط گرم

مترادف و متضاد

گرما گرای (صفت)
incalescent, thermophilic, thermotropic

جملات نمونه

1. Kudzu is a leguminous annuals, thermophilic heat - resistant, drought - tolerant, adapt mountain grown.
[ترجمه ترگمان]kudzu یک annuals leguminous، مقاوم در برابر گرما، مقاوم در برابر خشکسالی، سازگار شدن با کوهستان است
[ترجمه گوگل]Kudzu یک ساله حبوبات است، مقاوم در برابر گرمابویلیک، مقاوم در برابر خشکسالی، کوه رشد می کند

2. This thesis studies quantitatively process parameters of MSW thermophilic aerobic composting.
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه، مطالعات کمی را در مورد پارامترهای فرآیند MSW به عنوان کود aerobic هوازی مطالعه می کند
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه، پارامترهای کمپوست هوازی ترموفیلم MSW به صورت کمی سنجیده می شود

3. Two strains of spore-forming, thermophilic, sulfate-reducing bacteria were isolated from oil field in order to obtain extreme microorganisms.
[ترجمه ترگمان]دو دسته از باکتری های spore - forming، thermophilic، سولفات - reducing از میدان نفتی جدا شدند تا ریز جانداران را به دست آورند
[ترجمه گوگل]دو نوع سویه از باکتری های تشکیل دهنده اسپور، ترموفیل، سولفات، از میدان نفتی جدا شده اند تا میکروارگانیسم های شدید را به دست آورند

4. We cultured two true thermophilic fungi from the geothermal soil samples, and these fungi were never isolated from cooler soils.
[ترجمه ترگمان]ما دو قارچ thermophilic واقعی را از نمونه های خاک زمین گرمایی پرورش دادیم و این قارچ ها هرگز از خاک خنک تر جدا نشدند
[ترجمه گوگل]ما دو قارچ ترموفیلیک واقعی را از نمونه های خاک ژئوترمال کشت کردیم و این قارچ ها هرگز از خاک های خنکی جدا نشدند

5. A pilot scale facility of autothermal thermophilic aerobic digestion (ATAD) was designed for stabilization of urban sewage sludge.
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان آزمایشی در مقیاس آزمایشی هضم aerobic thermophilic (ATAD)برای تثبیت رسوب فاضلاب شهری طراحی شد
[ترجمه گوگل]یک تست آزمایشگاهی برای تثبیت لجن فاضلاب شهری از تلمبه های هوازی گرمایی فیزیکی اتوترمال (ATAD)

6. Therefore, thermophilic microorganisms metallurgical process has occupied an increasingly more important position in wet metallurgy.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، فرآیند metallurgical میکرو ارگانیسم های thermophilic یک موقعیت بسیار مهم را در متالوژی مرطوب اشغال کرده است
[ترجمه گوگل]بنابراین، میکروارگانیسم های ترموفیلیک متالورژی، در متالورژی مرطوب، موقعیت فزاینده تری را به خود اختصاص داده اند

7. The stability mechanisms of thermophilic, alkalophilic, halophilic and organic solvent tolerant enzymes, their research status quo and application in wastewater treatment are introduced.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم های پایداری of، alkalophilic، halophilic و آنزیم های تحمل حلال ارگانیک، وضعیت تحقیق آن ها و کاربرد در تصفیه فاضلاب معرفی شده است
[ترجمه گوگل]مکانیسم پایداری آنزیم های تحمل کننده ترموفیل، آلکالوفیل، هالوفیلی و آلی، شرایط تحقیق آنها و کاربرد آن در درمان فاضلاب معرفی شده است

8. Tomato is thermophilic, but can't withstand high temperature.
[ترجمه ترگمان]گوجه thermophilic است اما نمی تواند در برابر دمای بالا مقاومت کند
[ترجمه گوگل]گوجه فرنگی ترموفیل است، اما نمی تواند با درجه حرارت بالا مقاومت کند

9. The study indicates that moderate thermophilic acidophilic iron-oxidizing or sulfur-oxidizing bacteria play important roles in bioleaching process.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه نشان می دهد که ترکیبات اکسید کننده آهن - یا اکسید کننده گوگرد در فرآیند بیولیچینگ نقش مهمی ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]این مطالعه نشان می دهد که باکتری های اکسید کننده آهن یا اسیدهای سولفوریک اسیدوفیلیک ترموفیلیک متوسط ​​نقش مهمی در فرایند بیولوژیک بازی می کنند

10. Farmer's lung, which is the best-known HP syndrome, results from the inhalation of fungal organisms (thermophilic actinomycetes) that grow in moist hay.
[ترجمه ترگمان]ریه فارمر، که شناخته شده ترین سندروم HP است، نتیجه استنشاق ارگانیسم های قارچی (thermophilic actinomycetes)است که در علف مرطوب رشد می کنند
[ترجمه گوگل]ریه کشاورز، که شناخته شده ترین سندرم HP است، منجر به استنشاق ارگانیسم های قارچی (actinomycetes thermophilic) که در یخ مرطوب رشد می کنند

11. Actinomyces are dominant community of thermophilic stage.
[ترجمه ترگمان]Actinomyces جامعه غالب صحنه thermophilic هستند
[ترجمه گوگل]Actinomyces جامعه غالب در مرحله thermophilic است

12. Pattern recognition of thermophilic and mesophilic proteins were studied through principle component analysis, partial least-square regression and BP neural network.
[ترجمه ترگمان]تشخیص الگو از پروتیین های thermophilic و mesophilic از طریق تحلیل مولفه های اصلی، رگرسیون حداقل مربعات جزئی و شبکه عصبی BP بررسی شد
[ترجمه گوگل]شناسایی الگوی پروتئین های ترموفیل و مازوفیلی از طریق تجزیه و تحلیل مولفه های اصلی، رگرسیون جزئی ترجیحی و شبکه عصبی BP مورد بررسی قرار گرفت

13. Thus, the presence of psychrotrophic, mesophilic and thermophilic Bacillus spp from bulk raw milk should be taken as one of the detection items, in order to well judge the quality of raw milk.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، حضور of، mesophilic و thermophilic Bacillus از شیر خام اولیه باید به عنوان یکی از موارد تشخیص، به منظور تشخیص کیفیت شیر خام گرفته شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، حضور روحیات روغنی، مازوفیلی و ترشحی فیلی Bacillus spp از شیر خام عمده باید به عنوان یکی از موارد تشخیصی به منظور کیفیت شیر خام تعیین شود

14. A number of bacterial species are able to live at elevated temperatures (thermophilic bacteria).
[ترجمه ترگمان]تعدادی از گونه های باکتری می توانند در دماهای بالا زندگی کنند (باکتری thermophilic)
[ترجمه گوگل]تعدادی از گونه های باکتریایی قادرند در دمای بالا (باکتری های ترموفیل) زندگی کنند

پیشنهاد کاربران

گرما دوست و گرما گرای


کلمات دیگر: