کلمه جو
صفحه اصلی

tidal


معنی : جزر و مدی، کشندی
معانی دیگر : کشندآبی

انگلیسی به فارسی

جزر و مدی، کشندی


جزر و مد، جزر و مدی، کشندی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tidally (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, having, or caused by tides.

- a tidal basin
[ترجمه ترگمان] یک لگن جزر و مدی
[ترجمه گوگل] یک حوضه جزر و مد
- tidal erosion
[ترجمه ترگمان] فرسایش جزر و مد
[ترجمه گوگل] فرسایش جزر و مد

(2) تعریف: dependent on or timed according to the tide, as a ship that departs at high tide.

• of the tides, of the rising and falling of sea level
tidal means relating to or produced by the tide.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] کشندی

مترادف و متضاد

جزر و مدی (صفت)
tidal

کشندی (صفت)
tidal

جملات نمونه

1. A tidal wave caused by the earthquake hit the coast causing catastrophic damage.
[ترجمه ترگمان]موج جذر و مد ناشی از زلزله به ساحل برخورد کرد و باعث خسارت فاجعه باری شد
[ترجمه گوگل]موج ناگهانی ناشی از زلزله به ساحل منجر به آسیب فاجعه بار شد

2. Several villages have been destroyed by a huge tidal wave.
[ترجمه ترگمان]چندین روستا با یک موج عظیم جزر و مد تخریب شده اند
[ترجمه گوگل]چندین روستا با یک موج عظیم از بین رفته اند

3. Many animals were drowned by the tidal wave.
[ترجمه ترگمان]امواج جزر و مد بسیاری از حیوانات را غرق کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از حیوانات توسط موج های جزر و مدی غرق شدند

4. Voters were swept away on a tidal wave of enthusiasm.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان با موجی از شور و شوق از آنجا دور شده بود
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان در جریان موجی از شور و شوق قرار گرفتند

5. The tidal wave dashed the ship against the rocks.
[ترجمه ترگمان]موج tidal کشتی را به سمت صخره ها پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]موج نزولی کشتی کشتی را در مقابل سنگ ها فرو ریخت

6. The tidal wave formed a terrifying wall of water.
[ترجمه ترگمان]موج جذر و مد یک دیوار مخوف آب را شکل داد
[ترجمه گوگل]موج نزولی یک دیوار وحشتناک از آب تشکیل شده است

7. The tidal wave inundated vast areas of cropland.
[ترجمه ترگمان]موج جذر و مد مناطق وسیعی از زمین های زراعی را زیر آب برد
[ترجمه گوگل]موج نزولی موجب فرو ریختن مناطق وسیعی از گیاهان زراعی شد

8. The proposed tidal barrage would generate enough electricity to supply between 60 000 and 80 000 homes.
[ترجمه ترگمان]این سیل بند جزر و مد پیشنهادی، برق کافی برای تامین انرژی بین ۶۰۰۰۰ تا ۸۰ هزار خانه را تولید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]مخازن پیشنهادی برای تولید برق کافی برای تامین 60 تا 80 هزار خانه تولید می کنند

9. A powerful tidal wave struck Jamaica, killing 2000.
[ترجمه ترگمان]یک موج قدرتمند جزر و مد به جامائیکا حمله کرد و ۲۰۰۰ را کشت
[ترجمه گوگل]یک موج قدرتمند ناشی از باد در جامائیکا کشته شد و در سال 2000 کشته شد

10. The water displaced by the landslides created a tidal wave.
[ترجمه ترگمان]آب آواره شده در اثر رانش زمین، موجی از جزر و مد ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]آب جابجا شده توسط رانش زمین موج ایجاد شد

11. The tidal stream or current gradually decreases in the shallows.
[ترجمه ترگمان]جریان جزر و مد یا جریان به تدریج در آب های کم عمق کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]جریان یا جریان جوی در تدریج در کم عمق کاهش می یابد

12. A tidal current turbine is similar in principle to a windmill.
[ترجمه ترگمان]توربین جریان جزر و مدی شبیه به یک آسیاب بادی است
[ترجمه گوگل]توربین فعلی جزر و مد در اصل به یک آسیاب بادی مشابه است

13. The river is tidal up to this bridge.
[ترجمه ترگمان]رودخانه به این پل tidal
[ترجمه گوگل]رودخانه به این پل معلق است

14. Tidal stress and gravitational asymmetries had pulled the sphere out of shape. Newtonian mechanics had done the rest.
[ترجمه ترگمان]استرس Tidal و asymmetries گرانشی کره را از شکل بیرون کشیده بودند مکانیک نیوتونی هم این کار را کرده بود
[ترجمه گوگل]استرس جزر و مد و عدم تقارن گرانشی این حوزه را از شکل بیرون کشیدند مکانیک نیوتنی بقیه را انجام داده است

15. She is suddenly engulfed by a tidal wave of self-loathing.
[ترجمه ترگمان]ناگهان موجی از احساس بیزاری از خود در او فرو رفت
[ترجمه گوگل]او به طور ناگهانی از یک موج نزولی خودخواهانه فرو ریخته است

پیشنهاد کاربران

جذرومد

با سلام این واژه وقتی برش خورده وبه جزئیات می شکند ( breakdown ) ما متوجه عوامل زیادی در انرژی کوانتمی ، مدیریت ذره ای ، بی وزنی نیوتنی ، وده ها پدیده های آشکار ونهان میکند به مقالات دراین موارد وبخصوص دانش مفید به سایت شخصی من www. elmemofid. com مراجعه فرمائید

جزر و مد


در پزشکی و مباحث مربوط به عملکرد ریوی به معنای "جاری" است.
مثال: حجم جاری : Tidal volume

tidal barrage
منظور سدهای جذر و مد هست که در قسمت زیرین سد بر سر راه آب، توربین هایی برای تولید انرژی قرار میدهند.

به نظر من Tidal volum در پزشکی به معنی کل هواییست که توسط ریه ها به داخل کشیده میشود در واقع حجم کششی است و معنی ظرفیت حیاتی برای آن مناسب نیست

alternative
متناوب
به این ترکیب از کتاب In Translation - Reflections, Refractions, Transformations ص216 دقت کنین:
We would like to argue that this tidal flow can
be attributed to the translatability of the Lazarillo.
جریان متناوب


کلمات دیگر: