1.
توفان همراه با رعد و برق
2. A sudden thunderstorm had drenched us to the skin.
[ترجمه ترگمان]یک طوفان ناگهانی ما را خیس کرده بود
[ترجمه گوگل]رعد و برق ناگهانی ما را به پوست فروخت
3. We enjoyed the picnic until a thunderstorm intervened.
[ترجمه ترگمان]ما از پیک نیک لذت بردیم تا اینکه طوفان وارد شد
[ترجمه گوگل]ما از پیک نیک لذت می بریم تا زمانی که یک رعد و برق در آن دخالت کند
4. The thunderstorm may settle the weather.
[ترجمه ترگمان]طوفان تندری ممکن است آب و هوا را حل کند
[ترجمه گوگل]رعد و برق ممکن است هوا را حل کند
5. She got caught in a thunderstorm.
[ترجمه ترگمان]گرفتار طوفان شده
[ترجمه گوگل]او در رعد و برق گرفتار شد
6. The thunderstorm set the radio crackling.
[ترجمه ترگمان]رعد و برق رادیو را روشن می کند
[ترجمه گوگل]رعد و برق ریزش رادیویی را تنظیم می کند
7. You slept right through the thunderstorm.
[ترجمه ترگمان]تو درست توی طوفان خوابیده بودی
[ترجمه گوگل]شما از طریق رعد و برق حواس پرت شدید
8. How did you manage to sleep through that thunderstorm?
[ترجمه ترگمان]چطور تونستی توی اون طوفان بخوابی؟
[ترجمه گوگل]چگونه از طریق آن رعد و برق مدیریت شدید؟
9. The plane veered off course in a severe thunderstorm and crashed into a hillside.
[ترجمه ترگمان]هواپیما در رعد و برق شدیدی تغییر مسیر داد و به دامنه تپه برخورد کرد
[ترجمه گوگل]این هواپیما در یک رعد و برق قوی رانده شده و به یک تپه سقوط کرد
10. Outside, a thunderstorm was raging and the lights flickered.
[ترجمه ی نفر ادم] گلخانه میزد و اون برقش همه جا رو روشن کرده بو
[ترجمه ترگمان]بیرون هوا طوفانی بود و نور سوسو می زد
[ترجمه گوگل]در خارج، یک رعد و برق خشمگین شد و چراغ ها فریاد زدند
11. Thunderstorm is common in summer.
[ترجمه ترگمان]Thunderstorm در تابستان متداول است
[ترجمه گوگل]رعد و برق در تابستان معمول است
12. Water rushed through the gutters during the heavy thunderstorm.
[ترجمه ترگمان]آب در هنگام رعد و برق شدید از gutters عبور کرد
[ترجمه گوگل]آب در طول رعد و برق سنگین از طریق زهکها سرازیر شد
13. There was a spectacular thunderstorm that night.
[ترجمه ترگمان]اون شب یه طوفان تماشایی بود
[ترجمه گوگل]رعد و برق درخشان بود که شب است
14. Around 3 p. m. the dark clouds of the thunderstorm rolled in.
[ترجمه ترگمان]حدود ساعت ۳ بعد از ظهر ام ابره ای تیره طوفان در فضا می پیچید
[ترجمه گوگل]حدود 3 عدد متر ابرهای تاریک رعد و برق رانده شده
15. There was a thunderstorm and I struggled from a deep sleep.
[ترجمه Yousef_AMM] یک رعدو برق زد و منو از یک خواب عمیق برداشت
[ترجمه ترگمان]طوفانی بود و من از یک خواب عمیق در کش مکش بودم
[ترجمه گوگل]یک رعد و برق وجود داشت و من از خواب عمیق کشیدم