کلمه جو
صفحه اصلی

culture shock


(روان شناسی - جامعه شناسی) ضربه ی فرهنگی، کوبه ی فرهنگی

انگلیسی به فارسی

(روانشناسی - جامعه‌شناسی) ضربه‌ی فرهنگی، کوبه‌ی فرهنگی


شوک فرهنگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the anxiety, irritation, or confusion experienced by someone exposed to a culture with customs or behaviors different from those of his or her own culture.

• emotional shock which occurs when a person is adjusting to an unfamiliar culture
culture shock is a feeling of anxiety, loneliness, and confusion that people sometimes experience when they first arrive in another country.

جملات نمونه

1. India is where I first experienced real culture shock.
[ترجمه ترگمان]هند جایی است که اولین بار شوک فرهنگی را تجربه کرد
[ترجمه گوگل]هند جایی است که من ابتدا شوک فرهنگ واقعی را تجربه کردم

2. Moving to London was a bit of a culture shock after ten years of living in the country.
[ترجمه ترگمان]پس از ده سال زندگی در این کشور، انتقال به لندن کمی از شوک فرهنگی بود
[ترجمه گوگل]پس از گذشت ده سال زندگی در این کشور، حرکت به لندن، یک شوک فرهنگی بود

3. She experienced great culture shock when she first came to Europe.
[ترجمه ترگمان]او زمانی که برای اولین بار به اروپا آمد، یک شوک فرهنگی بزرگ را تجربه کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که او برای اولین بار به اروپا آمد، شوک فرهنگی بزرگی را تجربه کرد

4. It was a real culture shock to find herself in London after living on a small island.
[ترجمه ترگمان]این یک شوک فرهنگی واقعی بود که بعد از زندگی در یک جزیره کوچک خودش را در لندن یافت
[ترجمه گوگل]این یک شوک فرهنگ واقعی بود تا خودش را در لندن پس از زندگی در یک جزیره کوچک پیدا کند

5. It was a bit of a culture shock when I first came to this country.
[ترجمه ترگمان]وقتی برای اولین بار به این کشور آمدم یک شوک فرهنگی بود
[ترجمه گوگل]وقتی اولین بار به این کشور آمدم کمی شوک فرهنگی بود

6. Not all returnees have fared well: Culture shock or loneliness has prompted a few to move back to Sakhalin.
[ترجمه ترگمان]همه افرادی که بازگشته اند، خوب عمل نکرده اند: شوک فرهنگی یا تنهایی باعث شده است که تعداد کمی به ساخالین مهاجرت کنند
[ترجمه گوگل]نه همه بازپردازان به خوبی کار کرده اند: شوک فرهنگی یا تنهایی باعث شده است تا چند نفر به سوی ساخالین حرکت کنند

7. Even my Mississippi spouse was in culture shock for years.
[ترجمه ترگمان]حتی همسر Mississippi هم سالهاست که دچار شوک فرهنگی شده است
[ترجمه گوگل]حتی همسایه می سی سی پی در سال های سال در فرهنگ رقص بود

8. Because of the language barrier and culture shock, such insights are far too rare.
[ترجمه ترگمان]به دلیل مانع زبانی و شوک فرهنگی، چنین دیدگاه هایی بسیار نادر هستند
[ترجمه گوگل]به دلیل شوک فرهنگی و فرهنگی، چنین بینش بسیار نادر است

9. He has so many antidotes for culture shock.
[ترجمه ترگمان]او بسیاری از پادزهرها رو شوک فرهنگی داره
[ترجمه گوگل]او دارای پادزهرهای زیادی برای شوک فرهنگی است

10. I get culture shock every time I come back to this country.
[ترجمه ترگمان]هر بار که به این کشور برمی گردم شوک فرهنگی می بینم
[ترجمه گوگل]هر زمان که به این کشور برمی گردم، شوک فرهنگی را می گیرم

11. It's a clear case of culture shock.
[ترجمه ترگمان]یک مورد روشن از شوک فرهنگی است
[ترجمه گوگل]این یک مورد روشن از شوک فرهنگی است

12. Tourism culture shock is a normal phenomenon in tourism cross - culture exchange.
[ترجمه ترگمان]شوک فرهنگی توریسم پدیده ای طبیعی در تبادل فرهنگ بین فرهنگ است
[ترجمه گوگل]شوک فرهنگ گردشگری یک پدیده طبیعی در تبادل گردشگری بین فرهنگی است

13. Individuals differ greatly in the degree in which culture shock affects them.
[ترجمه ترگمان]افراد در درجه ای که ضربه فرهنگ بر آن ها تاثیر می گذارد بسیار تفاوت دارند
[ترجمه گوگل]افراد به میزان قابل توجهی در میزان تاثیر شوک فرهنگ بر آنها تفاوت دارند

14. I think I'm still experiencing culture shock.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم هنوز شوک فرهنگی را تجربه می کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم هنوز هم شوک فرهنگی را تجربه می کنم

15. B : Be prepared for reverse culture shock.
[ترجمه ترگمان]ب: برای شوک فرهنگی معکوس آماده باشید
[ترجمه گوگل]ب: برای شوک فرهنگ معکوس آماده باشید

دانشنامه عمومی

شوک فرهنگی؛ احساسی که فرد ممکن است در رویارویی ناگهانی با سنن کاملاً متفاوت دیگر کشورها داشته باشد.


پیشنهاد کاربران

تفاوتهای فرهنگی

شوک فرهنگی . برای فردی که اولین بار به جایی سفر میکند ممکن است برخی آداب و رسوم تکان دهنده باشند . در این صورت به آن شوک فرهنگی گویند

Culture shock is an experience a person may have when one moves to a cultural environment which is different from one's own
El3


کلمات دیگر: