کلمه جو
صفحه اصلی

wrongfully


بطورنادرست، بناحق

انگلیسی به فارسی

اشتباه


انگلیسی به انگلیسی

• mistakenly; unlawfully; unjustly; dishonestly

جملات نمونه

1. The wrongfully convicted prisoner will be treated identically to any other prisoner by prison officers.
[ترجمه ترگمان]زندانیان مجرم به اشتباه محکوم به هر زندانی دیگر توسط افسران زندان خواهند شد
[ترجمه گوگل]زندانی غیر قانونی محکوم شده به وسیله افسران زندان با هر زندانی دیگر برخورد خواهد شد

2. I was wrongfully informed.
[ترجمه ترگمان]من به اشتباه مطلع شدم
[ترجمه گوگل]من به اشتباه اطلاع دادم

3. Her attorney, Jon Wu, said she was being wrongfully blamed for alleged misconduct by subordinates.
[ترجمه ترگمان]وکیل او، جان وو، گفت که او به اشتباه به خاطر سو رفتار زیردستان به اشتباه شناخته شده است
[ترجمه گوگل]جان وو، وکیلش، گفته است که او به دلیل سوء رفتار با ادای سوگند متهم است

4. If you are wrongfully dismissed, you should therefore seek alternative employment at the earliest opportunity.
[ترجمه ترگمان]اگر به اشتباه اخراج شده اید، باید در اولین فرصت به دنبال استخدام جایگزین باشید
[ترجمه گوگل]اگر شما به اشتباه اخراج شده اید، بنابراین باید در اولین فرصت فرصت اشتغال زایی داشته باشید

5. The thought of reclaiming what had been wrongfully wrested from him began to sough through every fevered fiber of his being.
[ترجمه ترگمان]به این فکر افتاد که آنچه را که به اشتباه پیش کشیده بود، از میان همه fiber تب آلود او بیرون کشیده بود
[ترجمه گوگل]فکر اصلاح کردن چیزی که از سوی او اشتباه گرفته شده بود شروع به خرد شدن از طریق تمام فیبرهای تباهی او شد

6. Blake was wrongfully arrested and is now demanding an apology from the police.
[ترجمه ترگمان](بلیک)به اشتباه دستگیر شد و اکنون خواستار عذرخواهی پلیس شده است
[ترجمه گوگل]بلیک به اشتباه دستگیر شد و در حال حاضر خواستار عذرخواهی از پلیس است

7. People who were wrongfully imprisoned should be released.
[ترجمه ترگمان]افرادی که به اشتباه زندانی شده اند باید آزاد شوند
[ترجمه گوگل]افرادی که به اشتباه زندانی شده اند باید آزاد شوند

8. The employee claimed that she was wrongfully dismissed.
[ترجمه ترگمان]کارمند ادعا کرد که به اشتباه برکنار شده است
[ترجمه گوگل]کارمند ادعا کرد که او به اشتباه اخراج شده است

9. The law protects citizens who wrongfully deprived of their liberty by another.
[ترجمه ترگمان]این قانون، شهروندانی را که به اشتباه از آزادی خود محروم شده اند، مورد حمایت قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این قانون از شهروندان محافظت می کند که به طور غیر قانونی از آزادی خود محروم شده اند

10. Tort of keeping someone imprison wrongfully.
[ترجمه ترگمان]Tort کسی که به اشتباه اون را زندانی کرده
[ترجمه گوگل]محرمانه نگه داشتن کسی که به اشتباه زندانی است

11. He claims he is wrongfully dismissed.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که به اشتباه برکنار شده است
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند او به اشتباه اخراج شده است

12. Nobody knows how many people sit wrongfully convicted in prison due to errors in fingerprint matching.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی داند چند نفر به دلیل اشتباه ات مربوط به تطبیق اثر انگشت، به اشتباه به زندان محکوم شده اند
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی داند که چگونه بسیاری از افراد به دلیل اشتباه در تطبیق اثر انگشت، به اشتباه مرتکب جرم شده اند

13. He defends a black man wrong for wrongfully accused of raping a white woman.
[ترجمه ترگمان]او از یک مرد سیاه که به اشتباه متهم به تجاوز به یک زن سفید شده است دفاع می کند
[ترجمه گوگل]او یک مرد سیاه پوست را به خاطر اشتباه متهم به تجاوز به یک زن سفید پوست، از خود محافظت می کند

14. She is accused of wrongfully holding her client'money.
[ترجمه ترگمان]او متهم است که به اشتباه پول موکلش را در دست دارد
[ترجمه گوگل]او متهم است که به طور غیرمستقیم مشتری خود را نگه می دارد


کلمات دیگر: