کلمه جو
صفحه اصلی

drafting


معنی : طراحی
معانی دیگر : ورزش : راندن پشت سر راننده جلو براى کاستن فشار هوا

انگلیسی به فارسی

تدوین، طراحی


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to technical or mechanical drawing
draft of a first version; mechanical drawing; artistic drawings or blueprints

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کشش الیاف - کشش دادن - شانه زدن - نقشه نخ کشی - نخ کشی - طراحی
[ریاضیات] ترسیم، نقشه کشی

مترادف و متضاد

طراحی (اسم)
architectonics, designing, sketching, modeling, drafting, modelling

جملات نمونه

1. The drafting committee worked through the night in a vain attempt to finish on schedule.
[ترجمه ترگمان]کمیته پیش نویسی تمام شب را در تلاشی بی هوده برای پایان دادن به برنامه کار می کرد
[ترجمه گوگل]کمیته تهیه پیش نویس، در تلاش برای پایان دادن به برنامه در طول شب تلاش کرد

2. The committee does not adequately consult others when drafting amendments.
[ترجمه ترگمان]این کمیته در زمان تهیه پیش نویس اصلاحات به اندازه کافی با دیگران مشورت نمی کند
[ترجمه گوگل]این کمیته در هنگام تهیه پیش نویس اصلاحات با دیگران مشورت نمی کند

3. Eva's busy drafting her speech for the conference.
[ترجمه ترگمان]اوا مشغول به کار کردن سخنرانی برای کنفرانس بود
[ترجمه گوگل]اوا مشغول تهیه سخنرانی او برای کنفرانس است

4. I'm still drafting the first chapter.
[ترجمه ترگمان]من هنوز به دنبال فصل اول می گردم
[ترجمه گوگل]من هنوز در حال تهیه فصل اول هستم

5. Drafting cables to be dispatched to Washington is one of the principal occupations of the foreign service officer in the field.
[ترجمه ترگمان]کابل های Drafting که قرار است به واشنگتن ارسال شوند یکی از مشاغل اصلی افسر خدمات خارجی در این زمینه است
[ترجمه گوگل]تهیه پیش نویس کابل برای ارسال به واشنگتن یکی از مشاغل اصلی افسر خدمات خارجی در این زمینه است

6. The actual drafting of every constitution is either directly or indirectly controlled by those with political power in the society.
[ترجمه ترگمان]پیش نویس اصلی هر قانون اساسی یا مستقیم یا غیر مستقیم توسط کسانی است که قدرت سیاسی در جامعه دارند
[ترجمه گوگل]تهیه پیش نویس قانون اساسی هر دو به طور مستقیم یا غیرمستقیم توسط افرادی با قدرت سیاسی در جامعه کنترل می شود

7. There is an element of utopianism in drafting such proposals, though I believe these ideas are worth pursuing.
[ترجمه ترگمان]در تهیه پیش نویس این پیشنهادها یک عنصر وجود دارد، با این حال من معتقدم که این ایده ها ارزش پی گیری را دارند
[ترجمه گوگل]در تهیه پیشنویس چنین پیشنهادی عنصر utopianism وجود دارد، هر چند من اعتقاد دارم که این ایده ها باید به دنبال آن باشند

8. By careful drafting the drafter can avoid many of the problems associated with references to periods of time.
[ترجمه ترگمان]با تهیه پیش نویس دقیق the می تواند از بسیاری از مشکلات مربوط به ارجاع به دوره های زمانی اجتناب کند
[ترجمه گوگل]با تهیه پیش نویس دقیق، طراح می تواند از بسیاری از مشکلات مربوط به ارجاعات به دوره های زمان اجتناب کند

9. The drafting of a full partnership agreement is a difficult and time-consuming business.
[ترجمه ترگمان]تهیه پیش نویس یک قرارداد مشارکت کامل یک کسب وکار دشوار و زمان بر است
[ترجمه گوگل]تهیه پیش نویس یک توافق جامع همکاری مشغول به کار سخت و وقت گیر است

10. Drafting Rickey Dudley was a big help, because Dudley can create mismatches by going deep against a linebacker.
[ترجمه ترگمان]دادلی و دادلی کمک بزرگی برای دادلی می کنند زیرا دادلی می تواند با رفتن به یک خط دفاعی یک خط دفاعی درست کند
[ترجمه گوگل]پیش نویس ریکی دادل کمک بزرگی بود، زیرا دادی میتواند با ناهماهنگی با یک قهرمان خط دفاع مقابله کند

11. Differences of opinion among the observers prevented the drafting of a final report.
[ترجمه ترگمان]اختلاف نظر در میان ناظران از تهیه پیش نویس یک گزارش نهایی جلوگیری کرده است
[ترجمه گوگل]اختلاف نظر در میان ناظران مانع از تهیه پیش نویس گزارش نهایی شد

12. The pupil spends his days far better drafting a pleading or writing an opinion and having his master criticise his work afterwards.
[ترجمه ترگمان]دانش آموز روز خود را بسیار بهتر به تهیه پیش نویس یک نظر یا نوشتن نظر می دهد و بعد از آن معلم خود را به انتقاد از کارش می اندازد
[ترجمه گوگل]دانش آموزان روزهای خود را به خوبی آماده می کند و پیش نویس یک دعا یا نوشتن نظر می دهد و کارشناسی ارشد خود را پس از آن انتقاد می کند

13. Drafting the questionnaire or interview schedule A questionnaire is a list of questions to be asked by the researcher.
[ترجمه ترگمان]از طریق پرسشنامه یا برنامه مصاحبه، پرسشنامه لیستی از سوالاتی است که باید توسط محقق پرسیده شود
[ترجمه گوگل]تهیه پرسشنامه یا طرح مصاحبه پرسشنامه یک لیست از سوالاتی است که از سوی محقق سوال می شود

14. On a drafting table against one wall lay a pile of ships' blueprints: cross-sectioned schooners, submarines, slave galleys.
[ترجمه ترگمان]روی یک میز drafting در مقابل یک دیوار یک دسته از طرح های کشتی ها قرار داشت: کشتی های بادبانی cross، زیر submarines، slave جبر گاه
[ترجمه گوگل]در یک جدول تهیه شده در برابر یک دیوار، شمع طرح های کشتی ها را در بر می گیرد: صخره های مقطعی، زیردریایی، غرفه های برده

پیشنهاد کاربران

پیشن نویس.

نقشه کشی

استخدام ورزشکار در تیم ورزشی


کلمات دیگر: