کلمه جو
صفحه اصلی

ascending


معنی : عروج، صعودی، بالا رونده، صعود کننده، فراز پذیر، فرازی، صاعد، متصاعد
معانی دیگر : طالع، فرازگر، فرازنده، صعودی (در مقابل نزولی)، (ریاضی) فزاینده

انگلیسی به فارسی

بالارونده، صعود کننده، (موسیقی) فرازی، صاعد


صعودی، بالارونده


انگلیسی به انگلیسی

• rising, going up, climbing, sloping upwards
if a group of things is arranged in ascending order, each thing is bigger or more important than the thing before it.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کروماتوگرافی بالا رونده (صعودی )
[ریاضیات] صعودی، فزاینده، فرازی

مترادف و متضاد

عروج (اسم)
ascent, ascending, climbing

صعودی (صفت)
ascendant, ascending, ascendent, ascensional

بالا رونده (صفت)
rising, ascendant, ascending, ascendent, climbing, ascensive, exhalant, exhalent, uprising

صعود کننده (صفت)
ascending

فراز پذیر (صفت)
ascending, ascensional

فرازی (صفت)
ascending

صاعد (صفت)
ascending, soaring

متصاعد (صفت)
rising, ascending, evaporable

جملات نمونه

1. arrange the four digits in ascending order
چهار رقم را به ترتیب فزاینده تنظیم کن.

2. the houses were built on ascending levels on the slope of the hill
خانه ها در سطوح فرازنده بر شیب تپه ساخته شده بودند.

3. Practise your scales ascending and descending.
[ترجمه ترگمان]scales را بالا ببرید بالا و پایین بروید
[ترجمه گوگل]تمرین مقیاس خود را صعودی و نزولی

4. We watched the mists ascending from the valley below.
[ترجمه ترگمان]به مه که از دره پایین می آمد نگاه کردیم
[ترجمه گوگل]ما صخره ها را از دره زیر مشاهده کردیم

5. Footsteps are heard ascending the stairs to platform I passing clean through the locked barrier gates and proceeding along the platform.
[ترجمه ترگمان]صدای پا از پله ها به سمت سکوی ایستگاه به گوش می رسد و از دروازه قفل دروازه عبور می کنم و از سکو بالا می روم
[ترجمه گوگل]مراحل صعود به پله ها را به پلتفرمی که از طریق دروازه های مانع شده قفل شده پاک می شوند و در امتداد پلتفرم انجام می شود، شنیده می شود

6. We will consider these three sources in the ascending order of their importance in supporting current expenditure.
[ترجمه ترگمان]ما این سه منبع را در ترتیب صعودی اهمیت آن ها در حمایت از هزینه های جاری در نظر خواهیم گرفت
[ترجمه گوگل]ما این سه منبع را به ترتیب صعودی از اهمیت آنها در حمایت از هزینه های جاری ارزیابی می کنیم

7. Continue ascending two more forms and then play the whole thing descending.
[ترجمه ترگمان]به دو شکل دیگر صعود کنید و سپس کل کار را انجام دهید
[ترجمه گوگل]ادامه صعود دو فرم دیگر و سپس همه چیز را نزولی کنید

8. We ranked rural postcode sectors in ascending order of proportions of oil workers among economically active men.
[ترجمه ترگمان]ما در میان افراد فعال اقتصادی، بخش های روستایی postcode را در ردیف بالا قرار دادیم
[ترجمه گوگل]ما بخش های روستایی روستایی را به ترتیب صعودی نسبت کارگران نفت در بین مردان فعال اقتصادی رتبه بندی کردیم

9. Ascending on the escalator, Converse watched the door he had come in.
[ترجمه ترگمان]از پله برقی بالا آمد و به دری که وارد شده بود نگاه کرد
[ترجمه گوگل]صعودی بر روی پله برقی، معکوس تماشا درب که وارد شده بود

10. Fragile protuberances like zygomatic processes and ascending rami were found to be broken, but most bones were still intact.
[ترجمه ترگمان]مناطق آسیب پذیر مانند فرایندهای zygomatic و rami صعودی پیدا شدند تا شکسته شوند اما بیشتر استخوان ها هنوز دست نخورده باقی مانده بودند
[ترجمه گوگل]شکاف های شکننده مانند فرایندهای زگوماتیک و رامی صعودی، شکسته شد، اما بیشتر استخوان ها هنوز دست نخورده بودند

11. Start there, with Caliban ascending the throne.
[ترجمه ترگمان]از آنجا شروع کنید، تا کالیبنز کاورن از تاج و تخت بالا بیاید
[ترجمه گوگل]شروع به آنجا، با کالیبان صعود تاج و تخت

12. The forms must be actioned in ascending numerical order on the request serial number.
[ترجمه ترگمان]اشکال باید در ترتیب عددی برای شماره سریال درخواست actioned شوند
[ترجمه گوگل]فرم ها باید در شماره عدد صعودی بر اساس شماره سریال درخواست شود

13. The list will be presented in ascending alphabetical order of title.
[ترجمه ترگمان]این فهرست به ترتیب الفبایی عنوان نشان داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این لیست به ترتیب صعودی حروف الفبا از عنوان ارائه می شود

14. You may move cards off in ascending order from Ace to King to their respective piles off the playing area.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است کارت های خود را به ترتیب صعودی از آس به شاه تا ستون های مربوطه خود از منطقه بازی منتقل کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید کارت ها را به ترتیب صعودی از Ace to King به نقاط مربوطه خود در منطقه بازی منتقل کنید

The houses were built on ascending levels on the slope of the hill.

خانهها در سطوح فرازنده بر شیب تپه ساخته شده بودند.


Arrange the four digits in ascending order.

چهار رقم را به ترتیب فزاینده تنظیم کن.


پیشنهاد کاربران

صعودی
ascending order ترتیب صعودی

از پایین به بالا

صعودی


کلمات دیگر: