کلمه جو
صفحه اصلی

putative


معنی : قلمداد شده
معانی دیگر : فرضی، عرفی، شهرت یافته، درافواه، مشهور، مفرو­، مورد قبول عامه

انگلیسی به فارسی

مشهور، قلمداد شده، مفروض، مورد قبول عامه


احتمالی، قلمداد شده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: putatively (adv.)
• : تعریف: widely thought to be such; reputed; supposed.

- This putative cure for the disease was found to be ineffective after later study.
[ترجمه ترگمان] این درمان فرضی برای این بیماری پس از مطالعات بعدی بی اثر بود
[ترجمه گوگل] این درمان احتمالی برای این بیماری پس از مطالعه بعدی بی اثر بود

• commonly believed, generally accepted; presumed, supposed, assumed
if you describe someone or something as putative, you mean that they are thought to be, but are not definitely the particular thing mentioned; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] مشهور، مفروض، بر حسب شیوع، مورد قبول عامه

مترادف و متضاد

Antonyms: proven, real, true


قلمداد شده (صفت)
putative

commonly believed


Synonyms: accepted, alleged, assumed, conjectural, hypothetical, imputed, presumed, presumptive, reported, reputed, supposed, suppositional, suppositious


جملات نمونه

1. the putative ancestor of the romans
نیای فرضی رومیان

2. The putative leader of the terrorist organization was arrested by police in Birmingham yesterday.
[ترجمه ترگمان]رئیس فرضی سازمان تروریستی دیروز توسط پلیس بیرمنگام دستگیر شد
[ترجمه گوگل]رهبر پیشین سازمان تروریستی روز گذشته در پلیس در بیرمنگام دستگیر شد

3. What if Everett's putative murderer had been the intended victim of sabotage rather than its practitioner?
[ترجمه ترگمان]اگر دکتر اورت قاتل قربانی خرابکاری به جای پزشک بود، چه می شد؟
[ترجمه گوگل]اگر قاتل احتمالی Everett قربانی خرابکاری شده بود نه پزشک متخصص؟

4. George W. . Bush, the putative Republican presidential nominee, but also by Rep.
[ترجمه ترگمان]جورج دبلیو بوش، نامزد احتمالی ریاست جمهوری جمهوری خواه و همچنین نماینده مجلس
[ترجمه گوگل]جورج W بوش، نامزد انتخابات ریاست جمهوری جمهوریخواه منتقد، اما همچنین نماینده

5. Up to a point, Netanyahu and his putative coalition government will be bound by deals signed by their predecessors.
[ترجمه ترگمان]نتانیاهو و دولت ائتلافی احتمالی او تا یک لحظه با قراردادهای امضا شده توسط پیشینیان خود محدود خواهند شد
[ترجمه گوگل]نتانیاهو و دولت ائتلاف احتمالی خود، به واسطه قراردادهای امضا شده توسط پیشینیان خود، به کار خود ادامه خواهند داد

6. Hess is the ballet's putative lead dancer.
[ترجمه ترگمان]هس رقصنده مشهور باله است
[ترجمه گوگل]هس رقصنده سرآغاز رقص باله است

7. Two open arrowheads delimit the putative binding region with the dystrophin-associated glycoproteins.
[ترجمه ترگمان]دو تیر با نوک باز، منطقه اتصال فرضی را با the مرتبط با dystrophin محدود می کند
[ترجمه گوگل]دو سرنشین باز با محدودیت در منطقه اتصال احتمالی با گلیکوپروتئین های مرتبط با دیستروفین

8. Predictably, this putative development has aroused considerable opposition within public sector higher education.
[ترجمه ترگمان]همانگونه که قابل پیش بینی بود، این توسعه فرضی اپوزیسیون قابل توجهی را در بخش عمومی آموزش عالی برانگیخت
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود این پیشرفت قابل توجه در مخالفت های قابل ملاحظه ای در آموزش عالی بخش دولتی بوجود آورده است

9. the putative father of this child.
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ این بچه
[ترجمه گوگل]پدر احتمالی این کودک

10. Putative oncogenes, tumour suppressor genes and proto - oncogenes implicated in cancer are also included.
[ترجمه ترگمان]putative oncogenes، تومور و genes و proto که در سرطان نقش دارند نیز در این بیماری گنجانده شده اند
[ترجمه گوگل]ژنهای سرکوبگر تومور و پروتنوکژنهای مرتبط با سرطان نیز شامل موارد زیر می باشند

11. There are a few other putative subspecies of Caiman crocodilus worth mentioning.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]چند زیرمجموعه احتمالی Cichan crocodilus قابل توجه است

12. This protein has been extensively used to enrich putative cancer propagating stem-like cell populations in epithelial tumors and, especially, glioblastomas.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]این پروتئین به طور گسترده ای مورد استفاده برای غنی سازی سرطان های احتمالی تومورهای اپیتلیال و بویژه گلیوبلاستوما قرار گرفته است

13. Besides their putative electric dipole moment electrons have a real and measurable magnetic dipole moment.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر گشتاور دو قطبی الکتریکی فرضی آن ها، گشتاور دو قطبی مغناطیسی واقعی و قابل اندازه گیری دارند
[ترجمه گوگل]الکترونهای مغناطیسی دو قطبی الکتریکی احتمالا یک لحظه دو قطبی مغناطیسی واقعی و قابل اندازه گیری دارند

the putative ancestor of the Romans

نیای فرضی رومیان


پیشنهاد کاربران

قابل توجه، برجسته، ویژه

شناخته شده، قانونی


مشهور، مفروض

بیماری عفونی


کلمات دیگر: