1. Laws are like cobwebs, which may catches small flies, but let wasps and horns break through.
[ترجمه ترگمان]قوانین مثل تار عنکبوت هستند، که ممکن است مگس های کوچک را جذب کند، اما اجازه دهید که زنبورها و شاخ ها از هم جدا شوند
[ترجمه گوگل]قوانین مانند خرچنگ ها هستند که ممکن است مگس های کوچک را بگیرند، اما اجازه دهید گاوها و شاخ ها از بین بروند
2. The furniture was covered in dust and cobwebs.
[ترجمه ترگمان]اثاثیه آن پوشیده از گرد و غبار و تار عنکبوت بود
[ترجمه گوگل]مبلمان در گرد و غبار و کبوتر پوشیده شده بود
3. Under the coating of dust and cobwebs, he discovered a fine French Louis XVI clock.
[ترجمه ترگمان]زیر پوشش گرد و غبار و تار عنکبوت، ساعت لویی شانزدهم فرانسه را کشف کرد
[ترجمه گوگل]تحت پوشش گرد و غبار و خرچنگ ها، او یک ساعت خوب فرانسه لوئیس XVI را کشف کرد
4. He brushed a cobweb out of his hair.
[ترجمه ترگمان]تار عنکبوتی را از موهایش پاک کرد
[ترجمه گوگل]او موی خرچنگ را از موهایش برداشت
5. Spiders cobwebbed the cellar.
[ترجمه ترگمان]عنکبوت زیر زمین تار عنکبوت بود
[ترجمه گوگل]عنکبوت cobwebbed انبار
6. Thick cobwebs hung in the dusty corners.
[ترجمه ترگمان]عنکبوت های کلفت و ضخیمی از گرد و غبار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]خرچنگ های ضخیم در گوشه های گرد و غبار آویزان شده اند
7. A brisk walk should blow the cobwebs away.
[ترجمه ترگمان]راه رفتن باید تار عنکبوت را پاک کند
[ترجمه گوگل]یک پیاده روی سریع باید کلاه گیس ها را از بین ببرد
8. A brisk walk will soon blow the cobwebs away.
[ترجمه ترگمان]پیاده روی خیلی زود تاره ای عنکبوت را محو خواهد کرد
[ترجمه گوگل]به زودی یک پیاده روی شگفت انگیز از بین می رود
9. The night had strewn a carpet of dew-beaded cobwebs across the lawn and mist was rising from the river.
[ترجمه ترگمان]شب بر روی چمن پوشیده شده بود و مه بر روی چمن ها جریان داشت و مه از رودخانه بلند می شد
[ترجمه گوگل]شب در یک چمن از یک فرش از خرچنگ های گوزن گشنیز عبور کرد و غبار از رودخانه بلند شد
10. The room was festooned with cobwebs, the air musty and thick with dust and disuse.
[ترجمه ترگمان]اتاق پر از تار عنکبوت بود، هوا از گرد و غبار و گرد و غبار گرفته بود
[ترجمه گوگل]اتاق با پرنده ها پر شده بود، هوا خیس و ضخیم با گرد و غبار و بی مصرف
11. From a decade of cobwebs and dyed glass she felt old leaf-like hands reach out and brush her.
[ترجمه ترگمان]از یک دهه پر از تار عنکبوت و شیشه رنگ شده، احساس کرد که برگ قدیمی برگ مانند دست دراز می کند و او را نوازش می کند
[ترجمه گوگل]از یک دهه سحر و جادو و شیشه رنگی احساس کردم که دست های دست برگ مانند دستانش را می گیرند و او را برداشت می کنند
12. Strands of a cobweb are surprisingly strong but they can snap.
[ترجمه ترگمان]دسته هایی از تار عنکبوتی به طرز شگفت آوری قوی هستند، اما می توانند خرد شوند
[ترجمه گوگل]رشته کرم شبدر شگفت انگیز قوی هستند، اما آنها می توانند ضربه محکم و ناگهانی
13. Laws are like cobwebs, which may catch small flies, but let wasps and hornets break through. Jonathan Swift
[ترجمه ترگمان]قوانین مثل تار عنکبوت هستند، که ممکن است مگس های کوچک را بگیرند، اما به زنبورها و زنبوره ای hornets اجازه عبور می دهند جاناتان سوییفت
[ترجمه گوگل]قوانین مانند خرچنگ ها هستند، که ممکن است مگس های کوچک را بگیرند، اما اجازه می دهد گاو و گوسفند از بین بروند جاناتان سویفت
14. Mungo noticed a red admiral caught in cobwebs on the window overlooking the green.
[ترجمه ترگمان]Mungo متوجه یک دریاسالار قرمز شد که در تار عنکبوت های آبی رنگی قرار داشت که به رنگ سبز مشرف بود
[ترجمه گوگل]Mungo متوجه یک دریاسار سرخ گرفتار در cobwebs در پنجره مشرف به سبز است