کلمه جو
صفحه اصلی

flossy


معنی : براق، شبیه ابریشم خام
معانی دیگر : (مانند ابریشم نرم و سبک و لطیف) پرندین، ابریشم سان، براق مثل ابریشم

انگلیسی به فارسی

شبیه ابریشم خام، براق (مثل ابریشم)


آهو، براق، شبیه ابریشم خام


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: flossier, flossiest
مشتقات: flossiness (n.)
• : تعریف: made of or similar to floss.

• silky; resembling floss; fancy, ostentatious

دیکشنری تخصصی

[نساجی] براق - شبیه ابریشم خام

مترادف و متضاد

براق (صفت)
shining, shiny, aglow, sleek, glossy, splendid, silvery, flossy, sheeny, relucent, nitid, silken

شبیه ابریشم خام (صفت)
flossy

پیشنهاد کاربران

درخشان


کلمات دیگر: