1. to braid a straw mat
حصیر بافتن
2. The uniform was trimmed with gold braid.
[ترجمه ترگمان]اونیفورم آراسته به braid طلایی بود
[ترجمه گوگل]یکنواخت با طناب طلایی بریده شد
3. She braid the neckline, hem and cuffs of the dress.
[ترجمه ترگمان]یقه و آستین های پیراهنش را باز می کرد
[ترجمه گوگل]او خط گردن، گردن و کلاه لباس را بریده بود
4. The general's uniform was trimmed with gold braid.
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی ژنرال را با روبان طلایی تزئین کرده بود
[ترجمه گوگل]لباس معمولی با طلا بافته شده بود
5. She laced strands into a braid.
[ترجمه ترگمان]موهایم را به گیس بافته گره زد
[ترجمه گوگل]او رشته ها را به یک نخ ریسی زد
6. The curtains were trimmed with silk braid.
[ترجمه ترگمان]پرده های ابریشمی را زینت داده بودند
[ترجمه گوگل]پرده ها با پارچه کتانی ابریشم تزیین شده اند
7. She wore her hair in a long braid.
[ترجمه ترگمان]موهایش را با گیس بلند پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او موهایش را در یک طناب طولانی بر تن کرد
8. There had been no time to braid the garlic, which lay in heaps, reeking as it baked in the sun.
[ترجمه ترگمان]زمانی نبود که سیر سیر را که در توده های خاک قرار داشت، braid
[ترجمه گوگل]زمان کافی برای سیر کردن سیر وجود نداشت، که در کوه ها نهفته بود، در حالی که در خورشید پخته می شد
9. Gold braid glowed on his peaked hat and epaulettes.
[ترجمه ترگمان]گیسوانش بر کلاه لبه دارش برق می زد و سردوشی و سردوشی دیده می شد
[ترجمه گوگل]طلا بافته شده بر روی کلاه و اوج پاشنه بلند شد
10. It took an hour and a half to braid properly.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت و نیم طول کشید
[ترجمه گوگل]یک ساعت و نیم به درستی بریده شد
11. Edusha, braid me a couple of braids.
[ترجمه ترگمان]Edusha، منو با گیس بافته
[ترجمه گوگل]ادوشکا، من یک زن و شوهر از بام Braid
12. Martin Braid, a successful entrepreneur we talked to, is a soft-ware consultant much in demand.
[ترجمه ترگمان]مارتین Braid، یک کارآفرین موفق که ما با آن صحبت کردیم، یک مشاور محصولات نرم است
[ترجمه گوگل]مارتین برید، یک کارآفرین موفق که با آن صحبت کردیم، یک مشاور نرم افزاری است که تقاضا بسیار دارد
13. Stitch braid to the top edge of the swag between the pleats.
[ترجمه ترگمان]braid را مرتب می کردند و braid را در حاشیه آن جمع می کردند
[ترجمه گوگل]دوختن دستبند به لبه بالایی چسبنده بین چسب
14. The great thick braid of spun metal hung over her shoulder, and brushed his cheek as she leaned over him.
[ترجمه ترگمان]موی پرپشت طلایی اش روی شانه اش اویزان بود و وقتی به او تکیه داده بود گونه اش را نوازش می کرد
[ترجمه گوگل]طناب بزرگ ضخیم از فلز متخلخل بر روی شانه او آویزان شد، و چهره او را به عنوان شل شدن بر او
15. Stitch braid to the outline of the pleats, covering stitching along top edge.
[ترجمه ترگمان]braid را مرتب می کردند و روی لبه چین های لباس braid می زدند و stitching را روی لبه پهن می کردند
[ترجمه گوگل]طناب را به انتهای کت و شلوار بپوشانید، با پوشش دوخت در امتداد لبه بالا