1. He stood there in a cocoon of golden light.
[ترجمه ترگمان]او در یک پیله نور طلایی ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود در یک پایه از نور طلایی
2. Love a way out Do not make the cocoon since the stroke.
[ترجمه ترگمان]عشق یک راه خروج را از زمان سکته به خود جلب نکنید
[ترجمه گوگل]راه خروج را دوست داشته اید از سکته مغزی نکنید
3. The baby peered out of its cocoon of blankets.
[ترجمه ترگمان]بچه از cocoon بیرون خزید
[ترجمه گوگل]کودک از پاهایش پتو را دید
4. Doctors cocoon ed the patient in blankets.
[ترجمه ترگمان]پزشکان بیمار را در پتو پوشاندند
[ترجمه گوگل]پزشکان پوسیدگی بیمار را در پتو
5. She was surrounded by the cocoon of a loving family.
[ترجمه ترگمان]او توسط یک خانواده دوست داشتنی احاطه شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط پیکان یک خانواده دوست داشتنی احاطه شده بود
6. A silkworm spins a cocoon that can yield 800 metres of pure silk.
[ترجمه ترگمان]کرم ابریشم یک پیله کرم ابریشم را به کار می اندازد که می تواند ۸۰۰ متر ابریشم خالص را به دست آورد
[ترجمه گوگل]یک کرم ابریشم یک پیکان می چرخد که می تواند 800 متر از ابریشم خالص تولید کند
7. You cannot live in a cocoon and overlook these facts.
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید در پیله زندگی کنید و این واقعیت ها را نادیده بگیرید
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید در یک پیکان زندگی کنید و این حقایق را نادیده بگیرید
8. Not surprisingly, the more layers of the cocoon there are, the greater the protection from dehydration.
[ترجمه ترگمان]به طور شگفت انگیزی، لایه های بیشتری از پیله وجود دارند که حفاظت از آب بدن بیشتر است
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که لایه های بیشتری از پیکن وجود دارد، از آنجایی که حفاظت از آب کم آب بیشتر است
9. The silkworm spins cocoon.
[ترجمه ترگمان]کرم ابریشم به دور خود می چرخد
[ترجمه گوگل]کرم ابریشم پیچیده است
10. Pheiffer warns that we should not cocoon our daughters, even if it were possible.
[ترجمه ترگمان]Pheiffer هشدار می دهد که ما نباید دختران خود را از بین ببریم، حتی اگر امکان پذیر باشد
[ترجمه گوگل]Pheiffer هشدار می دهد که ما نباید دخترانمان را حتی اگر امکان پذیر بود، بگیریم
11. He had rolled through childhood in a warm cocoon of love provided by endless cousins, uncles, aunts and servants.
[ترجمه ترگمان]او در کودکی در پیله گرمی از عشق غلت زده بود که از عموها و عموها و خاله ها و عمو و خاله و خاله جان بداری کرده بود
[ترجمه گوگل]او از دوران کودکی در یک پیکان گرم از عشق که توسط عموزاده های بی پایان، عموها، خاله ها و خادمین خود ارائه شده بود، رانده شده بود
12. Their many tiny cocoons now completely filled the moth cocoon.
[ترجمه ترگمان]many کوچک آن ها اکنون به طور کامل از پیله پروانه ای پر شده بود
[ترجمه گوگل]بسیاری از گونه های کوچک آنها در حال حاضر به طور کامل پرتقال خاردار را پر کرده اند
13. These children live outside the cocoon of the middle class.
[ترجمه ترگمان]این کودکان خارج از پیله طبقه متوسط زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]این کودکان در خارج از پیکان طبقه متوسط زندگی می کنند
14. She entered a cocoon from which a butterfly would emerge on the wedding night.
[ترجمه ترگمان]او وارد یک پیله شد که یک پروانه در شب عروسی پدیدار می شد
[ترجمه گوگل]او وارد یک پیکان شده بود که یک پروانه در شب عروسی ظاهر می شود
15. Annie felt her hand enclosed in a warm cocoon of talcum powder and smooth baby skin.
[ترجمه ترگمان]انی احساس کرد که دستش در یک پیله گرم از پودر طلق و پوست صاف بچه قرار دارد
[ترجمه گوگل]آنی دستش را در یک پودر گرم پودر تالک و پوست صاف کودک احساس کرد