1. One cogwheel engages with the next.
[ترجمه ترگمان]یک چرخ دندانه دار برای حرکت بعدی آماده می شود
[ترجمه گوگل]یک چرخ دنده با بعدی درگیر است
2. The cogwheels are not engaging.
[ترجمه ترگمان]The درگیر این کار نیستند
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ها جذاب نیستند
3. If the big cogwheel does not engage with the small one, the machine stops.
[ترجمه ترگمان]اگر cogwheel بزرگ با ماشین کوچک درگیر نشود، ماشین متوقف می شود
[ترجمه گوگل]اگر چرخ دنده بزرگ با یک کوچک ارتباط برقرار نکنید، دستگاه متوقف می شود
4. The cogwheel later became a laurel wreath.
[ترجمه ترگمان]The بعدا حلقه گل درخت غار شد
[ترجمه گوگل]چرخ دنده بعدا تبدیل به یک حلقه طلایی شد
5. Cogwheel from a Jungfrau Railway railcar and geared rail .
[ترجمه ترگمان]cogwheel از خط راه آهن Jungfrau و راه آهن geared
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای از راه آهن راه آهن Jungfrau و راه آهن
6. A cogwheel is placed where the wheat and rice stems cross at the base.
[ترجمه ترگمان]A در جایی قرار می گیرد که ساقه های گندم و برنج در پایه قرار دارند
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای که جایی که گندم و برنج می ریزد در پایه متقابل قرار می گیرد
7. Below it there is a cogwheel, a symbol of the working class.
[ترجمه ترگمان]در زیر آن یک cogwheel، یک نماد از طبقه کارگر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در زیر آن یک چرخ دنده، یک نماد طبقه کارگر وجود دارد
8. Red ribbon forms a knot in the centre of the cogwheel.
[ترجمه ترگمان]روبان قرمز در مرکز of گره تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]روبان قرمز یک گره در مرکز چرخ دنده شکل می گیرد