کلمه جو
صفحه اصلی

cogwheel


معنی : چرخ دنده، چرخ دندانه دار
معانی دیگر : (مکانیک) چرخ دنده، چر  دندانه دار، چر  دنده، چر دندانه دار

انگلیسی به فارسی

چرخ دندانه‌دار، چرخ‌دنده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a toothed wheel; gearwheel.

• wheel with teeth, gearwheel
wheel with teeth, wheel with cogs

دیکشنری تخصصی

[نساجی] چرخ دنده لبه دار

مترادف و متضاد

چرخ دنده (اسم)
gear, cogwheel, sprocket, pinwheel, gear wheel, wheelwork

چرخ دندانه دار (اسم)
cogwheel, gear wheel, spur gear

جملات نمونه

1. One cogwheel engages with the next.
[ترجمه ترگمان]یک چرخ دندانه دار برای حرکت بعدی آماده می شود
[ترجمه گوگل]یک چرخ دنده با بعدی درگیر است

2. The cogwheels are not engaging.
[ترجمه ترگمان]The درگیر این کار نیستند
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ها جذاب نیستند

3. If the big cogwheel does not engage with the small one, the machine stops.
[ترجمه ترگمان]اگر cogwheel بزرگ با ماشین کوچک درگیر نشود، ماشین متوقف می شود
[ترجمه گوگل]اگر چرخ دنده بزرگ با یک کوچک ارتباط برقرار نکنید، دستگاه متوقف می شود

4. The cogwheel later became a laurel wreath.
[ترجمه ترگمان]The بعدا حلقه گل درخت غار شد
[ترجمه گوگل]چرخ دنده بعدا تبدیل به یک حلقه طلایی شد

5. Cogwheel from a Jungfrau Railway railcar and geared rail .
[ترجمه ترگمان]cogwheel از خط راه آهن Jungfrau و راه آهن geared
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای از راه آهن راه آهن Jungfrau و راه آهن

6. A cogwheel is placed where the wheat and rice stems cross at the base.
[ترجمه ترگمان]A در جایی قرار می گیرد که ساقه های گندم و برنج در پایه قرار دارند
[ترجمه گوگل]چرخ دنده ای که جایی که گندم و برنج می ریزد در پایه متقابل قرار می گیرد

7. Below it there is a cogwheel, a symbol of the working class.
[ترجمه ترگمان]در زیر آن یک cogwheel، یک نماد از طبقه کارگر وجود دارد
[ترجمه گوگل]در زیر آن یک چرخ دنده، یک نماد طبقه کارگر وجود دارد

8. Red ribbon forms a knot in the centre of the cogwheel.
[ترجمه ترگمان]روبان قرمز در مرکز of گره تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]روبان قرمز یک گره در مرکز چرخ دنده شکل می گیرد

پیشنهاد کاربران

چرخدنده


کلمات دیگر: