کلمه جو
صفحه اصلی

weenie

انگلیسی به فارسی

ماجرا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a wiener.

(2) تعریف: (slang) a person, usu. a man, considered inept or weak.

• wiener, frankfurter; penis (slang); nerd, outcast, unpopular person (slang); enthusiastic and inexperienced user in a discussion group (internet); one who is an expert in a particular field (computer programming); new player, player who can be beaten easily (in the internet game quake world)

جملات نمونه

1. I feel like a weenie now for complaining about the desert broom.
[ترجمه ترگمان]حالا دارم از جاروی صحرا شکایت می کنم
[ترجمه گوگل]من اکنون احساس می کنم که یک بیگانه برای شکایت در مورد جاروهای بیابان است

2. Weenie and Co. might be at school then and he wanted a word with Sarah on her own.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان هم در مدرسه به جا مانده بود و میل داشت با سارا در مدرسه صحبت کند
[ترجمه گوگل]Weenie و شرکت ممکن است در مدرسه پس از آن و او می خواست یک کلمه با سارا به تنهایی

3. The problem with these heartland weenies boils down to the eternal distinction: all style, no substance.
[ترجمه ترگمان]مشکل این مناطق مرکزی به تمایز ابدی تبدیل می شود: همه سبک، هیچ ماده ای
[ترجمه گوگل]مشکلی با این عوارض قلبی به تمایز ابدی تمام سبک، هیچ ماده ای بستگی دارد

4. Weenie contestants participate in the sausage race between innings of a spring training baseball game between the Milwaukee Brewers and the Seattle Mariners March in Phoenix.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان weenie در مسابقه sausage بین innings of و سیاتل Mariners March در ماه مارس در فونیکس شرکت کردند
[ترجمه گوگل]مسابقه های Weenie در مسابقه سوسیس در بین بازی های نینجای یک بازی بیس بال بهار آموزشی بین میلواکی برورز و مارینر سیاتل مارین در فینیکس شرکت می کنند

5. What are you being such a weenie for?
[ترجمه ترگمان]واسه چی اینقدر احمق شدی؟
[ترجمه گوگل]برای چه چیزی هستی؟

6. Weenie, I am coming for you, buddy.
[ترجمه ترگمان]وینی \"، دارم میام پیشت، رفیق\"
[ترجمه گوگل]Weenie، من برای شما می آیند، دوستان

7. In order to avoid the accidents caused by weenie cracks on the surface of metal, a kind of simple and sensitive pocketable equipment for detecting such crack was designed.
[ترجمه ترگمان]به منظور اجتناب از حوادث ناشی از ترک های weenie بر روی سطح فلز، یک نوع تجهیزات ساده و حساس برای تشخیص این ترک طراحی شده است
[ترجمه گوگل]به منظور اجتناب از حوادث ناشی از ترک های ماینی بر روی سطح فلز، نوعی از ابزار ساده و حساس برای شناسایی چنین کرک طراحی شده است

8. Other trouble comes from using the sticks for weenie or marshmallow roasts or drinking water in which the clusters of red, pink or white flowers have been placed.
[ترجمه ترگمان]دیگر مشکلات ناشی از استفاده از چوب برای کباب weenie یا marshmallow marshmallow یا آب آشامیدنی است که در آن خوشه های قرمز، صورتی و یا سفید قرار داده شده اند
[ترجمه گوگل]مشکل دیگر این است که با استفاده از میله ها برای کباب ها یا نوشیدنی های مینیمال یا آب آشامیدنی که در آن خوشه های گل قرمز، صورتی یا سفید قرار گرفته اند

9. So you have to make things rough for them and weed out the weenie trees early on.
[ترجمه ترگمان]پس تو باید همه چیز رو برای اونا خشن کنی و علف های خشک رو زود از بین ببری
[ترجمه گوگل]بنابراین شما باید برای آنها چیزهای خشن و آنها را از علف های هرز درختان weed در اوایل

10. Weenie Roast: Have 2 enemy Scouts on fire at the same time.
[ترجمه ترگمان]weenie سرخ شده: در عین حال دو نفر از Scouts دشمن را آتش بزنید
[ترجمه گوگل]کیک Weenie دارای دو دشمن دشمن در یک زمان آتش است

11. Your weenie is out in the wind for everyone to see!
[ترجمه ترگمان]weenie تو باد رفته که همه ببینن!
[ترجمه گوگل]ماجراهای شما در همه جا دیده می شود!

12. These achievements are my intervention to those weenie experiences of life. I mobilize all my energy to touch those dribs and drabs.
[ترجمه ترگمان]این دستاوردها عبارتند از مداخله من به تجربیات weenie زندگی تمام انرژی ام را جمع می کنم تا به آن آدم های dribs و drabs دست بزنم
[ترجمه گوگل]این دستاورد ها مداخله من به آن تجارب حیاتی زندگی است من تمام انرژی من را بسیج می کنم تا لمس این طناب ها و جابجایی ها

13. What are you being such a weenie for ? So he has a Barbie. Big deal.
[ترجمه ترگمان]واسه چی اینقدر احمق شدی؟ پس اون یه باربی داره یه معامله بزرگ
[ترجمه گوگل]برای چه چیزی هستی؟ بنابراین او یک باربی دارد معامله بزرگ

14. It was an itsy bitsy teenie weenie yellow polka-dot bikini, That she wore for the first time today .
[ترجمه ترگمان]این یه کم itsy bitsy بود که بیکینی پوشیده بود که برای اولین بار امروز پوشیده بود
[ترجمه گوگل]این یک بیکینی زنانه بیکینی بود که از بیکینی پلاتکا زرد زرد زده بود، امروز اولین بار او را می پوشاند

پیشنهاد کاربران

لوس. بی مزه

در ادبیات یا سینما
به حادثه یا اتفاقی گویند که طرح داستان را به جلو میبرد
مثلا مجسه ای دزدیده شده در فیلمی علتی برای شروع ماجرا ها میشود

ترسو، چُلمن، بی عرضه، پَخمه، کودن، احمق

1. a person who is not strong, brave or confident
•Don't be such a weenie!
انقد پخمه نباش!
2. frankfurter ( = a long thin smoked sausage with a red - brown skin, often eaten in a long bread roll as a hot dog )
سوسیس، هات داگ
3. ( slang ) a word for a penis, used especially by children
آلت تناسلی، معمولا در زبان بچگانه

منبع: Oxford Dictionary


کلمات دیگر: