کلمه جو
صفحه اصلی

percolator


معنی : قهوه جوش
معانی دیگر : قهوه جوش فیلتردار

انگلیسی به فارسی

قهوه جوش


پرکولاتور، قهوه جوش


انگلیسی به انگلیسی

• coffeepot that filters ground coffee
a percolator is a special piece of equipment for making and serving coffee.

اسم ( noun )
• : تعریف: a coffee pot that makes coffee by repeatedly forcing boiling water up through a hollow center tube and filtering it through a basket filled with coffee grounds.

مترادف و متضاد

قهوه جوش (اسم)
coffeepot, percolator

جملات نمونه

1. We make coffee in a percolator at home.
[ترجمه ترگمان] تو خونه یه قهوه درست می کنیم
[ترجمه گوگل]ما قهوه را در خانه پرکولاتور می کنیم

2. Percolator also provides "observers" which are invoked by the system whenever a user-specified column changes to assist developers keeping track of the state of the computation.
[ترجمه ترگمان]percolator همچنین \"ناظرانی\" را ارایه می دهد که هر زمان که یک ستون مشخص شده توسط کاربر تغییر می کند تا به توسعه دهندگان مسیر محاسبات کمک کند، توسط سیستم احضار می شوند
[ترجمه گوگل]پروکولاتور همچنین 'ناظران' را فراهم می کند که توسط سیستم هر زمان که یک ستون مشخص شده توسط کاربر تغییر می کند، تغییر می کند تا به توسعه دهندگان کمک کند که از حالت محاسبات پیروی کنند

3. Heat the percolator over high heat until coffee is seen perking in the clear knob.
[ترجمه ترگمان]حرارت را در حرارت زیاد حرارت دهید تا اینکه قهوه در قرص روشن دیده شود
[ترجمه گوگل]حرارت دادن پرپالور را بیش از حد حرارت بالا تا زمانی که قهوه در دستگیره واضح دیده می شود

4. The druggist plugged in an electric percolator, found two cups and put them on a table that had a chair on either side of it.
[ترجمه ترگمان]داروساز برقی زد و دو جام پیدا کرد و روی می زی گذاشت که یک صندلی در دو طرف آن قرار داشت
[ترجمه گوگل]داروین متصل به یک پروکولاتور الکتریکی، دو فنجان را پیدا کرد و آنها را بر روی یک میز قرار داد که صندلی در هر طرف آن داشت

5. When compared to MapReduce, Percolator can process data with far lower latency, with an additional set of resources to support random lookups.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با mapreduce، percolator می تواند داده ها را با تاخیر بسیار کم تر، با مجموعه اضافی از منابع برای پشتیبانی از جستجوی تصادفی پردازش کند
[ترجمه گوگل]در مقایسه با MapReduce، Percolator می تواند داده ها را با تأخیر بسیار پایین تر، با مجموعه ای از منابع اضافی برای پشتیبانی از جستجوی تصادفی، پردازش کند

6. One of the key design concepts behind Percolator was to provide random access to the repository to process documents individually, and thus avoiding the global processing required by MapReduce.
[ترجمه ترگمان]یکی از مفاهیم کلیدی طراحی پشت percolator، ارایه دسترسی تصادفی به مخزن برای پردازش اسناد به صورت جداگانه و در نتیجه اجتناب از پردازش جهانی مورد نیاز by بود
[ترجمه گوگل]یکی از مفهوم های کلیدی طراحی پشت Percolator این بود که دسترسی تصادفی به مخزن را برای پردازش اسناد به صورت جداگانه و در نتیجه جلوگیری از پردازش جهانی مورد نیاز توسط MapReduce فراهم کند

7. Before he had quite finished, the percolator had finished its task and the druggist briefly interrupted to get coffee for them.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که به پایان برسد، the کار خود را به پایان رسانده بود و داروساز به مدت کوتاهی حرفش را قطع کرد تا برای آن ها قهوه بیاورد
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه او کاملا به پایان برسد، پرکولاتور کار خود را تمام کرده بود و پزشک متخصص به طور خلاصه قطع شد تا قهوه را برای آنها دریافت کند

8. Percolator was designed to provide cross-row, cross-table ACID-compliant transactions via " snapshot isolation" since many threads on many machines need to transform the repository.
[ترجمه ترگمان]percolator برای ارایه تراکنش عرضی، table cross - سازگار از طریق \"انزوای جهانی\" طراحی شده بود، زیرا بسیاری از نخ ها در بسیاری از ماشین ها نیاز به تغییر مخزن دارند
[ترجمه گوگل]Percolator طراحی شده بود تا از طریق 'انزوا فتوشاپ' از چندین جدول ACID پشتیبانی کند، زیرا بسیاری از موضوعات در بسیاری از ماشین ها نیاز به تبدیل مخزن دارند

9. Your tea is in this electric percolator, if you plug this cord into the wall socket, it will stay hot.
[ترجمه ترگمان]چای شما در این percolator برقی است، اگر شما این سیم را به سوکت دیوار وصل کنید، داغ خواهد بود
[ترجمه گوگل]چای شما در این پروکولر الکتریکی است، اگر این کابل را به سوکت دیافراگم وصل کنید، آن را گرم نگه دارید

10. Do you want to try the percolator grind?
[ترجمه ترگمان]می خو ای امتحان percolator رو امتحان کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا میخواهید مرطوبکننده را امتحان کنید؟

11. With Percolator, Google is now able to process documents as they are crawled, reducing the average latency by a factor of 100 and the average age of the document by 50%.
[ترجمه ترگمان]با percolator گوگل در حال حاضر قادر به پردازش اسناد به صورت سینه خیز رفتن، کاهش متوسط تاخیر در ضریب ۱۰۰ و میانگین سنی سند تا ۵۰ % است
[ترجمه گوگل]با Percolator، گوگل در حال حاضر قادر به پردازش اسناد به عنوان آنها خزنده، کاهش تاخیر به طور متوسط ​​با یک عامل 100 و سن متوسط ​​سند توسط 50٪

12. A coffee percolator is a type of pot used to brew coffee.
[ترجمه ترگمان]قهوه percolator یک نوع قابلمه است که برای تهیه قهوه مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پروکولاتور قهوه یک نوع گلدان است که برای کباب کردن قهوه استفاده می شود

13. Before Percolator, the search index was actually produced that way.
[ترجمه ترگمان]قبل از percolator، شاخص جستجو در واقع به این شکل ساخته شد
[ترجمه گوگل]قبل از Percolator، شاخص جستجو در واقع به این صورت تولید شد

14. Percolator has no central location for transaction management and lacks a global lock detector.
[ترجمه ترگمان]percolator هیچ مکان مرکزی برای مدیریت تراکنش ندارد و فاقد یک ردیاب صوتی جهانی است
[ترجمه گوگل]Percolator مکان مرکزی برای مدیریت معاملات ندارد و هیچ آشکارساز قفل جهانی ندارد

15. All observers are linked into the Percolator worker, which scans the Bigtable for changed columns ("notifications") and invokes the corresponding observers as a function call in the worker process.
[ترجمه ترگمان]همه ناظران به کارگر percolator متصل شده اند که the را برای ستون های تغییر یافته اسکن می کند و ناظران مربوطه را به عنوان فراخوانی تابع در فرآیند کارگر فرا می خواند
[ترجمه گوگل]همه ناظران به کارگر Percolator مرتبط هستند که Bigtable را برای ستون های تغییر یافته ('اطلاعیه ها') اسکن می کند و ناظران مربوطه را به عنوان فراخوانی تابع در فرایند کارگر مورد استفاده قرار می دهد

پیشنهاد کاربران

قهوه ساز


کلمات دیگر: