کلمه جو
صفحه اصلی

woodsman


معنی : جنگل بان، چوب بر
معانی دیگر : (آدم) جنگلی، جنگل زی، ساکن جنگل، شکارچی

انگلیسی به فارسی

چوب بر، جنگلبان


جنگل دار، چوب بر، جنگل بان


انگلیسی به انگلیسی

• forest dweller, hunter in forest, seller of wood

اسم ( noun )
حالات: woodsmen
• : تعریف: a man who lives or works in the woods or is skilled at woodcraft.

مترادف و متضاد

جنگل بان (اسم)
ranger, forester, woodman, woodsman

چوب بر (اسم)
woodsman, logger, lumberjack

جملات نمونه

1. A woodsman and his family dwelt in the middle of the forest.
[ترجمه محمدرضا شریفی] یک مرد جنگلی و خانواده اش در وسط جنگل زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]مردی بزرگ و قوی هیکل در وسط جنگل سکونت داشت
[ترجمه گوگل]جنگل و خانواده اش در وسط جنگل زندگی می کردند

2. The door opened and out came a woodsman.
[ترجمه ترگمان]در باز شد و بیرون آمد
[ترجمه گوگل]درب باز و بیرون آمد جنگل

3. Martin went to the woodsman for a round. There days later he came back without arzer.
[ترجمه ترگمان]مارتین به طرف جنگل بان رفت و دور شد چند روز بعد بدون arzer برگشت
[ترجمه گوگل]مارتین برای یک دوره به جنگل رفت چند روز بعد، بدون آرزو برگشت

4. All at once the woodsman said, Why do I hear a cricket?
[ترجمه ترگمان]ناگهان جنگل بان گفت: چرا من صدای جیر جیر می شنوم؟
[ترجمه گوگل]همه یک بار جنگل گفت: چرا یک کریکت میشنوم؟

5. A tall, brawny woodsman stood leaning against a tree whichupon the bank of the river.
[ترجمه ترگمان]جنگل بان بلند قد بلندی ایستاده بود و به درختی تکیه داده بود که در ساحل رودخانه قرار داشت
[ترجمه گوگل]یک جنگل بلند و باشکوه ایستادن بر روی یک درخت که از روی رودخانه ایستاده بود ایستاد

6. The Maine woodsman sits on a stump whose rings number centuries of growth.
[ترجمه ترگمان]جنگل بان مین به روی یک تنه درختی می نشیند که rings چند قرن رشد داشته است
[ترجمه گوگل]جنگل مین نشسته روی یک نخل است که حلقه های آن قرن ها رشد می کند

7. A woodsman was walking down Fifth Street in New York City with a friend.
[ترجمه ترگمان]جنگل بان با دوستی در خیابان پنجم نیویورک قدم می زد
[ترجمه گوگل]یک جنگل در خیابان پنجم در شهر نیویورک با دوستانش راه می رفت

8. One day he spied an old woodsman laden with rich furs.
[ترجمه ترگمان]یک روز چشمش به پیرمردی افتاد که از پوست خز پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]یک روز او چوب جنگلی قدیمی با خزانه غنی را جاسازی کرد

9. Just a local woodsman here to warn you.
[ترجمه ترگمان]فقط یه جاسوس محلی اینجاست که بهت هشدار بده
[ترجمه گوگل]فقط یک جنگل محلی در اینجا برای هشدار به شما

10. The woodsman carried the firewood down the hill.
[ترجمه ترگمان]جنگل بان هیزم ها را در میان تپه حمل کرد
[ترجمه گوگل]جنگل جنگل را به تپه حمل کرد

11. Where the hell did woodsman come from?
[ترجمه ترگمان]اون از کدوم جهنمی اومده؟
[ترجمه گوگل]از کجا جهنم بیرون آمد؟

12. His admiration of the woodsman returned.
[ترجمه ترگمان]حس تحسین و تحسین نسبت به آن مرد غریب بازگشت
[ترجمه گوگل]تحسین او از جنگل بازگشت

13. The furious woodsman lay low for a few days, waiting for his chance.
[ترجمه ترگمان]جنگل بان خشمگین مدت کوتاهی دراز کشید و منتظر فرصت ماند
[ترجمه گوگل]جنگل خشمگین برای چند روز در انتظار نیست، منتظر شانس خود

14. The woodsman explained that he served an ancient wood sprite.
[ترجمه ترگمان]آراگون توضیح داد که او به یک جن چوبی قدیمی خدمت کرده است
[ترجمه گوگل]جنگل اظهار داشت که او به یک جنبش چوب باستانی خدمت کرده است


کلمات دیگر: