کلمه جو
صفحه اصلی

acquired


(verb transitive) بدست آوردن، حاصل کردن، اندوختن، پیداکردن

انگلیسی به فارسی

به دست آورد، اندوختن، بدست اوردن، پیدا کردن، حاصل کردن


1- اکتسابی، آموخته، تحصیل شده (در برابر: ارثی hereditary - در برابر: نهادی innate)


2- (بیماری و غیره) غیر ارثی، اکتسابی، غیرمادرزادی (در برابر: مادرزادی congenital)


انگلیسی به انگلیسی

• obtained; purchased

جملات نمونه

1. acquired and instinctive skills are two separate categories
مهارت های اکتسابی و غریزی دو مقوله ی مجزا هستند.

2. acquired immunity
ایمنی اکتسابی

3. acquired knowledge
دانش اکتسابی

4. acquired traits
ویژگی های اکتسابی

5. he acquired great wealth
ثروت کلانی به چنگ آورده

6. infants' acquired heart diseases
بیماری های قلبی غیرمادرزادی نوزادان

7. he believed that acquired habits could be transmitted from one generation to another
او اعتقاد داشت که ممکن است عادت های اکتسابی از یک نسل به نسل دیگر منتقل شوند.

8. information can be acquired readily in a library
در کتابخانه به آسانی می توان اطلاعات به دست آورد.

9. most skills are acquired
بیشتر مهارت ها اکتسابی است.

10. instinctive abilities are different from acquired ones
توانایی های غریزی با توانایی های اکتسابی فرق دارد.

11. the furniture, like their happy marriage, gradually acquired a patina of age
اسباب خانه،مانند ازدواج سعادت آمیز آنان به تدریج از جلای قدمت بهره مند شد.

12. The company has recently acquired new offices in central London.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اخیرا دفاتر جدیدی را در مرکز لندن به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این شرکت اخیرا دفاتر جدید را در مرکز لندن به دست آورده است

13. Had he succeeded, he would have acquired a monopoly.
[ترجمه ترگمان]اگر موفق شده بود، یک کالای انحصاری به دست می آورد
[ترجمه گوگل]اگر او موفق شود، او یک انحصار را به دست آورد

14. Nobody knew how she had acquired her wealth.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی دانست که چگونه ثروت او را بدست اورده است
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی دانست چگونه ثروتش را به دست آورد

15. Old properties in the town have acquired a scarcity value.
[ترجمه ترگمان]خواص قدیمی در شهر ارزش کمیابی را کسب کرده اند
[ترجمه گوگل]خواص قدیمی در شهر مقدار کمی را به دست آورده اند

16. He acquired hundreds of books at last.
[ترجمه ترگمان]سرانجام صدها کتاب به دست آورد
[ترجمه گوگل]او صدها کتاب را در آخر به دست آورد

17. The company has recently acquired a new office building in central Boston.
[ترجمه ترگمان]این شرکت اخیرا یک ساختمان اداری جدید در مرکز بوستون به دست آورده است
[ترجمه گوگل]این شرکت اخیرا یک ساختمان جدید را در مرکز بوستون به دست آورده است

پیشنهاد کاربران

خرید، تحصیل

اکتسابی - حصولی - بدست آوردنی - کسب کردنی

حاصل شدن. پیدا شدن.
Several studies have shown a. direct link between stress and health conditions such as headaches cardiovascular diseases cancer and other types of infections acquired as a result of a weaker immune system

ویژگی خاصی را پیدا کردن

مکتسبه

دست یافتن، رسیدن

گرفته، رسیده، نائل شده ( گذشته )

اکتسابی ( حاصل شده )

کسب شده

اکتسابی


کلمات دیگر: