کلمه جو
صفحه اصلی

spreading

انگلیسی به فارسی

گسترش دادن، گسترش یافتن، پخش کردن، منتشر شدن، گستردن، پهن شدن، پهن کردن، منتشر کردن، فرش کردن، بصط و توسعه یافتن


انگلیسی به انگلیسی

• expansion; distribution

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] پخش - تنظیم - صافکاری

جملات نمونه

1. the spreading suburbs of chicago
مناطق پهناور حومه ی شیکاگو

2. a tree spreading its branches abroad
درختی که شاخه های خود را به اطراف گسترده است

3. the fire was fast spreading to all parts of the building
آتش سوزی به سرعت به همه جای ساختمان سرایت می کرد.

4. the rainy season is long, spreading over five months
فصل باران دراز است و پنج ماه ادامه دارد.

5. they were only interested in spreading the gospel of communism
آنها فقط علاقمند بودند که مرام کمونیسم را رواج بدهند.

6. she attempted to disunite the members of the club by spreading gossip
او کوشید با پخش شایعه بین اعضای باشگاه چند دستگی ایجاد کند.

7. Rain is spreading from the west.
[ترجمه ترگمان] باران داره از غرب پخش میشه
[ترجمه گوگل]باران از غرب پخش می شود

8. Religious fundamentalism was spreading in the region.
[ترجمه ترگمان]بنیادگرایی مذهبی در منطقه گسترش می یافت
[ترجمه گوگل]بنیادگرایی مذهبی در منطقه گسترش یافت

9. Serve by cutting the scones in half and spreading with jam and lashings of clotted cream.
[ترجمه ترگمان]غذا را نصف کرده و در وسط آن مربا بریزید و خمیر clotted به دست بیاورید
[ترجمه گوگل]به وسیله برش نعناع به نصف و با استفاده از مربا و کراوات کرم لخته شده سرو کنید

10. We tried to stop the flames from spreading, but we knew it was hopeless.
[ترجمه ترگمان]سعی کردیم از گسترش شعله های آتش جلوگیری کنیم، اما می دانستیم که بی فایده است
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم شعله های آتش را از پخش خارج کنیم، اما می دانستیم که ناامید شده است

11. Evidence suggested that the AIDS virus was spreading very quickly among the heterosexual community.
[ترجمه ترگمان]شواهد نشان می دهند که ویروس ایدز در بین جامعه همجنس باز بسرعت گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]شواهد نشان می دهد که ویروس ویروس ایدز در میان جامعه دگرجنسگرا به سرعت در حال گسترش است

12. They were spreading grit and salt on the icy roads.
[ترجمه ترگمان]آن ها هم سنگ و نمک را روی جاده های یخ زده پخش می کردند
[ترجمه گوگل]آنها شیار و نمک را در جاده های یخی پخش می کردند

13. Factories were spreading outwards from the old heart of the town.
[ترجمه ترگمان]کارخانجات به بیرون از قلب قدیمی شهر پخش شدند
[ترجمه گوگل]کارخانه ها از قلب قدیمی شهر گسترش یافته اند

14. The work of monks was crucial in spreading Christianity.
[ترجمه ترگمان]کار راهبان در گسترش مسیحیت حیاتی بود
[ترجمه گوگل]کار راهبان در گسترش مسیحیت بسیار مهم بود

15. Measles, mumps and whooping cough are spreading again because children are not being vaccinated.
[ترجمه ترگمان]سرخک، سرخجه و سیاه سرفه دوباره پخش می شوند چون کودکان واکسینه نشده اند
[ترجمه گوگل]سرخک، اوریون و سرفه کولون دوباره گسترش می یابند زیرا کودکان واکسینه نمی شوند

16. They're spreading out in the market.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال گسترش در بازار هستند
[ترجمه گوگل]آنها در بازار پخش می شوند

پیشنهاد کاربران

شیوع

گسترش

پراکندگی

اشاعه

انتشار دادن

گسترش دادن ارادی و یا غیرارادی

واگیر

انتشار . گسترش


کلمات دیگر: