ضعیف شدن، ضعیف کردن، تضعیف کردن، سست شدن، عاجز کردن، نحیف کردن، سست کردن، کم نیرو شدن، کم کردن، تقلیل دادن
weakening
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• state of becoming weak; act of making weak
becoming weak; diminishing; tiring, flagging
becoming weak; diminishing; tiring, flagging
جملات نمونه
1. soviet disinformation was aimed at weakening western democracies
دروغ پراکنی شوروی ها هدفش تضعیف دموکراسی های غربی بود.
2. A spider's web can stretch considerably without weakening.
[ترجمه ترگمان]تار عنکبوت می تواند به طور قابل توجهی کاهش یابد بدون این که ضعیف شود
[ترجمه گوگل]وب سایت عنکبوت می تواند بدون تضعیف به میزان قابل توجهی گسترش یابد
[ترجمه گوگل]وب سایت عنکبوت می تواند بدون تضعیف به میزان قابل توجهی گسترش یابد
3. Family structures are weakening and breaking up.
[ترجمه سحر] ساختارهای خانوادگی درحال ضعیف شدن و فروپاشی هستند .
[ترجمه ترگمان]ساختارهای خانوادگی در حال ضعف و شکست هستند[ترجمه گوگل]سازه های خانوادگی تضعیف و شکستن هستند
4. You could see the poor dog weakening daily as the disease spread through its body.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید آن سگ بیچاره را که هر روز در اثر بیماری در بدن خود سست می شود، ببینید
[ترجمه گوگل]شما می توانید سگ فقیر را روزانه تضعیف کنید زیرا بیماری از طریق بدن آن گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]شما می توانید سگ فقیر را روزانه تضعیف کنید زیرا بیماری از طریق بدن آن گسترش می یابد
5. The markets are better prepared for a weakening economy than they were ten years ago.
[ترجمه ترگمان]این بازارها برای اقتصاد ضعیف تری نسبت به ده سال پیش آماده شده اند
[ترجمه گوگل]بازارها برای اقتصاد تضعیف شده بهتر از ده سال پیش آماده شده اند
[ترجمه گوگل]بازارها برای اقتصاد تضعیف شده بهتر از ده سال پیش آماده شده اند
6. His authority is steadily weakening.
[ترجمه ترگمان]قدرت او در حال تضعیف است
[ترجمه گوگل]قدرت او به طور پیوسته تضعیف می شود
[ترجمه گوگل]قدرت او به طور پیوسته تضعیف می شود
7. It was egalitarian and free from the weakening and divisive influence of the Roman world and of urban society.
[ترجمه ترگمان]آن تساوی تساوی گرایانه بود و از نفوذ weakening و divisive جامعه روم و جامعه شهری محروم بود
[ترجمه گوگل]این مساواتطلبی بود و از نفوذ ضعیف و تقلبی دنیای رومی و جامعه شهری آزاد بود
[ترجمه گوگل]این مساواتطلبی بود و از نفوذ ضعیف و تقلبی دنیای رومی و جامعه شهری آزاد بود
8. Disseminating for the purpose of undermining or weakening the Soviet regime slanderous fabrications which defame the Soviet state and social system.
[ترجمه ترگمان]جعل سازی برای هدف از بین بردن یا تضعیف رژیم اتحاد جماهیر شوروی، ساخته است که دولت شوروی و نظام اجتماعی را بدنام می کنند
[ترجمه گوگل]توزیع به منظور تضعیف یا تضعیف رژیم شوروی ساختگی های دروغین که دولت و نظام اجتماعی شوروی را تخطئه می کند
[ترجمه گوگل]توزیع به منظور تضعیف یا تضعیف رژیم شوروی ساختگی های دروغین که دولت و نظام اجتماعی شوروی را تخطئه می کند
9. The weakening of bone tissue has a considerable effect on an elderly person's mobility.
[ترجمه ترگمان]ضعیف شدن بافت استخوان اثر قابل توجهی بر روی تحرک یک فرد مسن دارد
[ترجمه گوگل]تضعیف بافت استخوانی اثر قابل توجهی بر تحرک فرد سالخورده دارد
[ترجمه گوگل]تضعیف بافت استخوانی اثر قابل توجهی بر تحرک فرد سالخورده دارد
10. Despite a further weakening of demand, St Ives managed to hold pre-tax profits at £ 1m in the six months to January.
[ترجمه ترگمان]علی رغم تضعیف بیشتر تقاضا، \"سنت ایوس\" توانست سود خود را از ۱ میلیون پوند در ۶ ماه تا ژانویه حفظ کند
[ترجمه گوگل]با وجود تضعیف بیشتر تقاضا، St Ives موفق به کسب سود پیش از مالیات در 1 میلیون پوند در شش ماه تا ژانویه شد
[ترجمه گوگل]با وجود تضعیف بیشتر تقاضا، St Ives موفق به کسب سود پیش از مالیات در 1 میلیون پوند در شش ماه تا ژانویه شد
11. We will not accept any weakening of our rabies prevention safeguards.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ گونه تضعیف مراقبت های پیش گیری از هاری را قبول نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما هیچ تضعیفی از اقدامات پیشگیری از اذیت و آزار ما را قبول نخواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما هیچ تضعیفی از اقدامات پیشگیری از اذیت و آزار ما را قبول نخواهیم کرد
12. Detecting a weakening of international resolve on sanctions, Mandela responded angrily to the Western countries' positions.
[ترجمه ترگمان]ماندلا در پاسخ به مواضع کشورهای غربی با خشم عکس العمل نشان داد
[ترجمه گوگل]ماندلا با تشخیص تضعیف قطعنامه بین المللی در رابطه با تحریم ها، خشمگینانه به موضع کشورهای غربی پاسخ داد
[ترجمه گوگل]ماندلا با تشخیص تضعیف قطعنامه بین المللی در رابطه با تحریم ها، خشمگینانه به موضع کشورهای غربی پاسخ داد
13. It has seen a weakening yen, which normally helps stock prices rise.
[ترجمه ترگمان]این کشور شاهد کاهش میزان ین ین است که به طور معمول به افزایش قیمت سهام کمک می کند
[ترجمه گوگل]آن را شاهد یک ین ضعیف، که به طور معمول به افزایش قیمت سهام کمک می کند
[ترجمه گوگل]آن را شاهد یک ین ضعیف، که به طور معمول به افزایش قیمت سهام کمک می کند
14. The weakening of party and the creation of a strong committee system are seen as of especial importance in this regard.
[ترجمه ترگمان]تضعیف حزب و ایجاد یک نظام کمیته قوی در این زمینه از اهمیت ویژه ای برخوردار است
[ترجمه گوگل]تضعیف حزب و ایجاد یک سیستم کمیته قوی در این رابطه اهمیت خاصی دارند
[ترجمه گوگل]تضعیف حزب و ایجاد یک سیستم کمیته قوی در این رابطه اهمیت خاصی دارند
پیشنهاد کاربران
ضعیف شدن
تضعیف، در حال سست شدن
کلمات دیگر: