کلمه جو
صفحه اصلی

was about to

انگلیسی به انگلیسی

• was going to, just intended to

پیشنهاد کاربران

داشتم
I was about to call you
داشتم بهت زنگ میزدم

در شرف انجام کاری. قصد انجام کاری.
Iwas about to go
در شرف رفتن بودم.

نزدیک بود که

داشت. . . . .
داشتم که. . .
داشتند که. . .


کلمات دیگر: