<hr> <b>معنی</b> : انتقال پذیری، فرا فرستادن پذیری، قابلیت فرستادن، قابلیت سرایت <hr> <b>معانی دیگر</b> : فرا فرستادن پذیری، قابلیت فرستادن، انتقال پذیری، قابلیت سرایت

معنی : انتقال پذیری، فرا فرستادن پذیری، قابلیت فرستادن، قابلیت سرایت معانی دیگر : فرا فرستادن پذیری، قابلیت فرستادن، انتقال پذیری، قابلیت سرایت

<div class="boxBd boxLtr">• ability to be transmitted</div>

انگلیسی به انگلیسی

قدرت انتقال <br>سرایت پذیری<br>

قدرت انتقال سرایت پذیری

پیشنهاد کاربران

<p>فرا فرستادن پذیری، قابلیت فرستادن، انتقال پذیری،قابلیت سرایت</p>

فرا فرستادن پذیری، قابلیت فرستادن، انتقال پذیری،قابلیت سرایت

انگلیسی به فارسی

<div class="boxBd"><div>انتقال پذیری <span class="meanType">(اسم)</span></div><div class="boxLtr">transitivity, transmissibility</div><hr><div>فرا فرستادن پذیری <span class="meanType">(اسم)</span></div><div class="boxLtr">transmissibility</div><hr><div>قابلیت فرستادن <span class="meanType">(اسم)</span></div><div class="boxLtr">transmissibility</div><hr><div>قابلیت سرایت <span class="meanType">(اسم)</span></div><div class="boxLtr">transmissibility</div></div>

انتقال پذیری (اسم) transitivity, transmissibility فرا فرستادن پذیری (اسم) transmissibility قابلیت فرستادن (اسم) transmissibility قابلیت سرایت (اسم) transmissibility

مترادف و متضاد

<div class="boxBd">[عمران و معماری] قابلیت انتقال<br></div>

[عمران و معماری] قابلیت انتقال

transmissibility

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

پیشنهاد کاربران