1. but for you, i would be dead by now
اگر به خاطر تو نبود من تا حالا مرده بودم.
2. but he is not fluent in french
ولی در فرانسه روان نیست.
3. but he paid no heed to what i said
اما به گفته های من توجهی نکرد.
4. but his wife hated the spotlight
ولی زنش از توجه همگانی متنفر بود.
5. but my good man, what business of yours is that!
آخه رفیق،این موضوع به شما چه ربطی داره !
6. but one short remove from victory
فقط یک قدم کوتاه تا پیروزی
7. but this is not attributable to age
اما این (مسئله) را نمی توان به سن نسبت داد.
8. but and ben
(اسکاتلند) همه ی منزل
9. but for
اگر به خاطر . . . نبود
10. but that
که
11. but then
اما از سوی دیگر،ولی از جهت دیگر
12. all but hossein left
همه رفتند بجز حسین.
13. all but one of the fugitives . . .
همه سوای یکی از فراریان . . .
14. nobody but natives live in the bush
کسی جز بومیان در بیشه زار وحشی زندگی نمی کند.
15. none but nemat can do it
کسی جز نعمت نمی تواند آن کار را انجام بدهد.
16. rich but still unhappy
پولدار ولی باز ناشاد
17. all but
1- تقریبا
18. anything but
به هیچ وجه،اصلا
19. can but
فقط می تواند،ممکن است
20. cannot but
چاره ای ندارد جز آنکه،می بایستی،باید
21. last but not least
اسمش در آخر ذکر می شود ولی از دیگران کمتر نیست،آخر از همه اما نه بی اهمیت ترین
22. nothing but
چیزی به چیز دیگری به غیر از،فقط
23. sadder but wiser
(عامیانه) پخته تر و عاقل تر،سختی کشیده و عاقل تر شده
24. slowly but surely
آهسته و پیوسته،بدون احتمال شکست،با سنجش کلیه ی جوانب
25. thanks but no thanks!
متشکرم ولی باید پیشنهاد شما را رد کنم !
26. . . . what remedy but surrender and submission?
. . . غیر تسلیم و رضا کو چاره ای ؟
27. a premature but viable infant
کودک زودرس ولی زنده ماندنی
28. a rough but clean contest
هماورد (مبارزه ی) خشن ولی منصفانه
29. an old but still popular tradition
یک سنت قدیمی ولی هنوز متداول
30. be polite but don't kowtow to him either
مودب باش ولی زیادی هم نسبت به او تواضع نکن.
31. hassan resigned but rejoined the company later
حسن استعفا داد ولی بعدا دوباره به عضویت شرکت درآمد.
32. he is but a child
او کودکی بیش نیست.
33. he maintains but the phantom of authority
او فقط به ظاهر دارای قدرت است.
34. he went, but not without a murmur
او رفت ولی نه بدون غرولند.
35. he won but only at a price
او برنده شد ولی پس از زحمات زیاد.
36. i failed but it's worth another try
موفق نشدم ولی ارزش یک بار کوشش دیگر را دارد.
37. it's nothing but hearsay
چیزی جز شایعه نیست.
38. l listened but couldn't hear him well
گوش فرا دادم ولی نتوانستم صدای او را خوب بشنوم.
39. man proposes but god disposes
خواستن از بشر،دادن از خدا
40. may nothing but good betide them
الهی جز خیر چیزی برایشان رخ ندهد.
41. never doubt but what your mother loves you!
هرگز در این که مادرت تو را دوست دارد شک نکن !
42. night came but did not bring along any rest
شب آمد ولی با خود آرامش نیاورد.
43. no disrespect, but please take your shoes off before entering
اگر بی ادبی نباشد خواهشمندم هنگام ورود کفش خود را در بیاورید.
44. no offense but your pants zipper is open!
دلخور نشوید ولی زیپ شلوارتان باز است !
45. nobody came but my brother
کسی به جز برادرم نیامد.
46. one cannot but admire him
آدم نمی تواند از تحسین او خودداری کند.
47. she fell but her injuries were not serious
او افتاد ولی صدمات وارده به وی وخیم نبود.
48. she fell but was not injured
او افتاد ولی گزندی ندید.
49. we met but we didn't make friends for a few months
ما ملاقات کردیم ولی تا چند ماه با هم دوست نشدیم.
50. you visit but play coy / thus tantalizing me by feeding the flames of your desirability
دیدار می نمایی و پرهیز می کنی /بازار خویش و آتش ما تیز می کنی
51. can not but
. . . چاره ای ندارد جز . . .
52. cannot choose but
مجبور بودن،چاره ای نداشتن (به جز)
53. cannot help but
مجبور خواهد بود،چاره ای نخواهد داشت مگر اینکه،حتما
54. man proposes, but god disposes
انسان خواستار است ولی خداوند اعطا گر است
55. opportunity knocks but once
(فرصت فقط یکبار در می زند) باید از فرصت استفاده کرد
56. trust everyone, but cut the cards!
به همه اعتماد کن ولی ورق ها را هم خوب بر بزن !
57. a foreigner cannot but be impressed by the beauty of esfahan mosques
یک نفر خارجی نمی تواند تحت تاثیر زیبایی مسجدهای اصفهان قرار نگیرد.
58. a scorpion stings but a dog bites
عقرب نیش می زند ولی سگ گاز می گیرد.
59. cyrus grew old but still retained the memory of his first love
سیروس پیر شد ولی هنوز خاطره ی اولین عشق خود را به یاد داشت.
60. do the housework but don't overdo it
کارهای خانه را انجام بده ولی زیاده روی نکن.
61. doctors have patients but lawyers have clients
دکترها مریض دارند ولی وکلا موکل.
62. eat the cake but don't spill the crumbs!
کیک را بخور ولی تکه های آن را نریز!
63. hassan was offended but he soon got over it
حسن رنجیده شد ولی به زودی آن را فراموش کرد.
64. he became rich but remained a hick
پولدار شد ولی دهاتی مسلک باقی ماند.
65. he cannot choose but to accept our offer
چاره ای جز قبول پیشنهاد ما را ندارد.
66. he cheated me but i'll find some way to pay him back
او مرا گول زد ولی من هم هر طور شده تلافی خواهم کرد.
67. he did it, but good
آن عمل را خیلی خوب انجام داد.
68. he does nothing but fiddle around
او کاری جز ولگردی نمی کند.
69. he got close but funked touching the snake
او نزدیک شد ولی از دست زدن به مار چندشش شد.
70. he had cancer but the immediate cause of his death was choking on food
او سرطان داشت ولی علت اصلی مرگش،گیر کردن غذا در گلو بود.