کلمه جو
صفحه اصلی

cryogenic


معنی : برودتی، موجد سرما
معانی دیگر : برودتی

انگلیسی به فارسی

برودتی


فریزر، برودتی، موجد سرما


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to cryogen (substance which creates low temperatures)

دیکشنری تخصصی

[نساجی] سرمای شدید - دمای بسیار پایین

مترادف و متضاد

برودتی (صفت)
cryogenic, frigorific

موجد سرما (صفت)
cryogenic

جملات نمونه

1. Consequently all the cryogenic tanks and pipes were pre-cooled by pumping cold gas through the supply lines.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تمام مخازن cryogenic و لوله های برودتی با پمپاژ گاز سرد از طریق خطوط عرضه سرد شده بودند
[ترجمه گوگل]درنتیجه تمام مخازن و لوله های فریزر توسط پمپاژ گاز سرد از طریق خطوط انتقال آب از قبل خنک شدند

2. Process of strengthening & toughening and cryogenic treatment of LD steel was researched.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تقویت سختی & و رفتار برودتی بر ضد LD مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فرآیند تقویت * درمان سختی و فرسایشی فولاد LD مورد بررسی قرار گرفت

3. As a high-performance heat transfer method, the cryogenic heat pipe has good application prospects in cryogenic technique and superconductive magnet cooling.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک روش انتقال حرارت بالای عملکرد، لوله حرارتی برودتی چشم انداز کاربرد خوبی در تکنیک برودتی و خنک سازی مغناطیس superconductive دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روش انتقال حرارت با کارایی بالا، لوله گرمای فریزر دارای چشم انداز کاربرد مناسب در روش های فریزر و خنک کننده مغناطیسی ابررسانا می باشد

4. The cryogenic liquid drained directly into water was studied.
[ترجمه ترگمان]مایع برودتی به طور مستقیم به آب منتقل شده و مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مایع فریزر مستقیما به آب منتقل شد

5. Use tongs to immerse and remove objects from cryogenic liquids.
[ترجمه ترگمان]از انبر برای غوطه ور کردن و حذف اشیا از مایعات برودتی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از انبر برای غوطه دادن و حذف اشیاء از مایعات یخ زده

6. In the cryogenic temperature field, the change of steel structure is random and ultramicroscopic, and it is also a kind of progressive changing process.
[ترجمه ترگمان]در میدان دمایی برودتی، تغییر ساختار فولاد تصادفی و ultramicroscopic است و همچنین نوعی فرآیند در حال تغییر تدریجی است
[ترجمه گوگل]تغییرات ساختار فولاد در درجه حرارت فرسایشی تصادفی و ultramicroscopic است، و همچنین یک نوع فرایند تغییر مداوم است

7. The cryogenic static sealing is a key technology for aerospace vehicles.
[ترجمه ترگمان]آب بندی استاتیک برودتی یک تکنولوژی کلیدی برای وسایل نقلیه هوافضا می باشد
[ترجمه گوگل]آب بندی فاضلاب یخبندان یک تکنولوژی کلیدی برای وسایل نقلیه هوایی است

8. To boost SNR, cryogenic radio-frequency (RF) coils using high-temperature superconducting (HTS) material can be used to reduce the noise from coil resistance.
[ترجمه ترگمان]برای افزایش SNR، سیم پیچ های فرکانس رادیویی برودتی (RF)با استفاده از material superconducting حرارتی بالا (HTS)را می توان برای کاهش نویز ناشی از مقاومت سیم پیچ استفاده کرد
[ترجمه گوگل]برای تقویت SNR، کویلهای RF-Cryogenic RF با استفاده از ماده ابررسانایی با دمای بالا (HTS) میتوانند برای کاهش نویز از مقاومت سیم پیچ استفاده کنند

9. A new method, which reappears candela with cryogenic radiometer and makes comparison with the method of electric calibrated absolute radiometer, is introduced.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید، که کاندلا را با radiometer برودتی مقایسه می کند و مقایسه با روش of مطلق کالیبره می شود، معرفی می شود
[ترجمه گوگل]یک روش جدید که کاندلا را با استفاده از رادیومورن فریزر دوباره ظاهر می کند و مقایسه آن با روش رادیوموم مطلق کالیبره شده را معرفی می کند

10. If the container of the cryogenic liquid is damaged, it may explode.
[ترجمه ترگمان]اگر ظرف مایع برودتی آسیب دیده باشد، ممکن است منفجر شود
[ترجمه گوگل]اگر مخزن مایع فریزر آسیب دیده باشد، ممکن است منفجر شود

11. Experience in pressure vessels, superconducting magnet and cryogenic engineering is desired.
[ترجمه ترگمان]تجربه در رگ های فشار، اهن ربا superconducting و مهندسی برودتی مورد نظر است
[ترجمه گوگل]تجربه در مخازن تحت فشار، آهنربا ابررسانایی و مهندسی کریوژنیک مورد نظر است

12. A new cryogenic carbon thin film resistance sensor which is of small size, low heat capacity, high sensitivity, fast response and small magnetoresistance is reported.
[ترجمه ترگمان]یک سنسور مقاومت لایه ای کربن برودتی جدید که دارای اندازه کوچک، ظرفیت گرمایی کم، حساسیت بالا، پاسخ سریع و magnetoresistance کوچک است گزارش شده است
[ترجمه گوگل]سنسور مقاومتی مقاوم در برابر کربن جدید کریوژنیک که دارای اندازه کوچک، ظرفیت حرارتی کم، حساسیت بالا، پاسخ سریع و مقاومت به انبساط کوچک است گزارش شده است

13. At Abracadabra Ice Cream Factory, it's a cryogenic wizard's show.
[ترجمه ترگمان]در رستوران بستنی فروشی، این برنامه یک wizard است
[ترجمه گوگل]در کارخانه بستنی Abracadabra، این نمایش جادوگر فریزر است

14. The liquid oxygen is sent to a cryogenic storage tank.
[ترجمه ترگمان]اکسیژن مایع به مخزن ذخیره سازی برودتی فرستاده می شود
[ترجمه گوگل]اکسیژن مایع به مخزن ذخیره سازی فریزر ارسال می شود

15. The structure can be widely applied to containers, cryogenic storage containers and other freight cases.
[ترجمه ترگمان]این ساختار می تواند به طور گسترده برای ظروف، ظروف ذخیره سازی برودتی و سایر موارد حمل و نقل مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این ساختار می تواند به طور گسترده ای در ظروف، ظروف فریزر ذخیره سازی و موارد دیگر حمل و نقل مورد استفاده قرار گیرد

پیشنهاد کاربران

مادون سرد

سردخانه ای

نگهداری بدن مردگان در دمای بسیار پایین به این امید که در آینده با پیشرفت دانش بتوان آنها را زنده کرد.


کلمات دیگر: