1. Consequently all the cryogenic tanks and pipes were pre-cooled by pumping cold gas through the supply lines.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تمام مخازن cryogenic و لوله های برودتی با پمپاژ گاز سرد از طریق خطوط عرضه سرد شده بودند
[ترجمه گوگل]درنتیجه تمام مخازن و لوله های فریزر توسط پمپاژ گاز سرد از طریق خطوط انتقال آب از قبل خنک شدند
2. Process of strengthening & toughening and cryogenic treatment of LD steel was researched.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تقویت سختی & و رفتار برودتی بر ضد LD مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]فرآیند تقویت * درمان سختی و فرسایشی فولاد LD مورد بررسی قرار گرفت
3. As a high-performance heat transfer method, the cryogenic heat pipe has good application prospects in cryogenic technique and superconductive magnet cooling.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک روش انتقال حرارت بالای عملکرد، لوله حرارتی برودتی چشم انداز کاربرد خوبی در تکنیک برودتی و خنک سازی مغناطیس superconductive دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک روش انتقال حرارت با کارایی بالا، لوله گرمای فریزر دارای چشم انداز کاربرد مناسب در روش های فریزر و خنک کننده مغناطیسی ابررسانا می باشد
4. The cryogenic liquid drained directly into water was studied.
[ترجمه ترگمان]مایع برودتی به طور مستقیم به آب منتقل شده و مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مایع فریزر مستقیما به آب منتقل شد
5. Use tongs to immerse and remove objects from cryogenic liquids.
[ترجمه ترگمان]از انبر برای غوطه ور کردن و حذف اشیا از مایعات برودتی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]استفاده از انبر برای غوطه دادن و حذف اشیاء از مایعات یخ زده
6. In the cryogenic temperature field, the change of steel structure is random and ultramicroscopic, and it is also a kind of progressive changing process.
[ترجمه ترگمان]در میدان دمایی برودتی، تغییر ساختار فولاد تصادفی و ultramicroscopic است و همچنین نوعی فرآیند در حال تغییر تدریجی است
[ترجمه گوگل]تغییرات ساختار فولاد در درجه حرارت فرسایشی تصادفی و ultramicroscopic است، و همچنین یک نوع فرایند تغییر مداوم است
7. The cryogenic static sealing is a key technology for aerospace vehicles.
[ترجمه ترگمان]آب بندی استاتیک برودتی یک تکنولوژی کلیدی برای وسایل نقلیه هوافضا می باشد
[ترجمه گوگل]آب بندی فاضلاب یخبندان یک تکنولوژی کلیدی برای وسایل نقلیه هوایی است
8. To boost SNR, cryogenic radio-frequency (RF) coils using high-temperature superconducting (HTS) material can be used to reduce the noise from coil resistance.
[ترجمه ترگمان]برای افزایش SNR، سیم پیچ های فرکانس رادیویی برودتی (RF)با استفاده از material superconducting حرارتی بالا (HTS)را می توان برای کاهش نویز ناشی از مقاومت سیم پیچ استفاده کرد
[ترجمه گوگل]برای تقویت SNR، کویلهای RF-Cryogenic RF با استفاده از ماده ابررسانایی با دمای بالا (HTS) میتوانند برای کاهش نویز از مقاومت سیم پیچ استفاده کنند
9. A new method, which reappears candela with cryogenic radiometer and makes comparison with the method of electric calibrated absolute radiometer, is introduced.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید، که کاندلا را با radiometer برودتی مقایسه می کند و مقایسه با روش of مطلق کالیبره می شود، معرفی می شود
[ترجمه گوگل]یک روش جدید که کاندلا را با استفاده از رادیومورن فریزر دوباره ظاهر می کند و مقایسه آن با روش رادیوموم مطلق کالیبره شده را معرفی می کند
10. If the container of the cryogenic liquid is damaged, it may explode.
[ترجمه ترگمان]اگر ظرف مایع برودتی آسیب دیده باشد، ممکن است منفجر شود
[ترجمه گوگل]اگر مخزن مایع فریزر آسیب دیده باشد، ممکن است منفجر شود
11. Experience in pressure vessels, superconducting magnet and cryogenic engineering is desired.
[ترجمه ترگمان]تجربه در رگ های فشار، اهن ربا superconducting و مهندسی برودتی مورد نظر است
[ترجمه گوگل]تجربه در مخازن تحت فشار، آهنربا ابررسانایی و مهندسی کریوژنیک مورد نظر است
12. A new cryogenic carbon thin film resistance sensor which is of small size, low heat capacity, high sensitivity, fast response and small magnetoresistance is reported.
[ترجمه ترگمان]یک سنسور مقاومت لایه ای کربن برودتی جدید که دارای اندازه کوچک، ظرفیت گرمایی کم، حساسیت بالا، پاسخ سریع و magnetoresistance کوچک است گزارش شده است
[ترجمه گوگل]سنسور مقاومتی مقاوم در برابر کربن جدید کریوژنیک که دارای اندازه کوچک، ظرفیت حرارتی کم، حساسیت بالا، پاسخ سریع و مقاومت به انبساط کوچک است گزارش شده است
13. At Abracadabra Ice Cream Factory, it's a cryogenic wizard's show.
[ترجمه ترگمان]در رستوران بستنی فروشی، این برنامه یک wizard است
[ترجمه گوگل]در کارخانه بستنی Abracadabra، این نمایش جادوگر فریزر است
14. The liquid oxygen is sent to a cryogenic storage tank.
[ترجمه ترگمان]اکسیژن مایع به مخزن ذخیره سازی برودتی فرستاده می شود
[ترجمه گوگل]اکسیژن مایع به مخزن ذخیره سازی فریزر ارسال می شود
15. The structure can be widely applied to containers, cryogenic storage containers and other freight cases.
[ترجمه ترگمان]این ساختار می تواند به طور گسترده برای ظروف، ظروف ذخیره سازی برودتی و سایر موارد حمل و نقل مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این ساختار می تواند به طور گسترده ای در ظروف، ظروف فریزر ذخیره سازی و موارد دیگر حمل و نقل مورد استفاده قرار گیرد