کلمه جو
صفحه اصلی

dime


معنی : مسکوک ده سنتی
معانی دیگر : (امریکا و کانادا) سکه ی ده سنتی (یک دهم یک دلار)، پول سیاه، غاز، چندرغاز، مسکوک ده سنتی امریکایی

انگلیسی به فارسی

مسکوک ده سنتی(آمریکایی)


دم، مسکوک ده سنتی


انگلیسی به انگلیسی

• coin worth ten cents (used in the usa and canada)
a dime is an american coin worth ten cents.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کدگذاری نقشه به صورت مستقل دوگانه. قالب(فرمت)دادهای با استفاده از فرمت سازمان سرشماری ایالات متحده به منظور کدبندی شبکه مسیر و دادههای وابسته

مترادف و متضاد

مسکوک ده سنتی (اسم)
dime

جملات نمونه

1. a dime a dozen
(امریکا - عامیانه) ارزان،فراوان و ارزان،کم ارزش

2. nickle and dime it (or nickle and dime one's way)
با صرف هزینه یا انرژی کم به دست آوردن،کم کم موفق شدن

3. on a dime
(امریکا ـ عامیانه) دقیقا در جایی،در محدوده ی بسیار کمی

4. nowadays, writers are a dime a dozen
امروزه نویسنده از در و دیوار می بارد.

5. the admission costs a dime
ورودیه یک دایم (ده سنت) است.

6. her bicycle stops on a dime
دوچرخه ی او در جا ترمز می کند.

7. this car can turn on a dime
این ماشین در جاهای خیلی باریک هم دور می زند.

8. I pressed a dime into his grubby mitt.
[ترجمه ترگمان]من یک سکه ده سنتی به دستکش چرک او فشار دادم
[ترجمه گوگل]من یک سکه را به سینه خاردارم فشار دادم

9. He felt in his pockets for a dime.
[ترجمه ترگمان]او جیب خود را برای یک سکه ده سنتی احساس کرد
[ترجمه گوگل]او در جیب های خود برای یک سکه احساس کرد

10. Novels like this one are a dime a dozen: write something original!
[ترجمه ترگمان]Novels مثل این یکی ده سنتی است: چیز اصلی بنویس!
[ترجمه گوگل]رمان هایی مانند این یکی از ده ها تن است: نوشتن چیزی اصلی!

11. Filling stations have whacked as much as a dime off their regular prices.
[ترجمه ترگمان]پمپ های بنزین نیز به اندازه یک سنت از قیمت عادی خود ضربه می زنند
[ترجمه گوگل]ایستگاه های پر زحمت به اندازه یک سکه از قیمت های معمول خودشان خسته شده اند

12. Federal investigators are trying to prove that Dime employees conspired to falsify loan documents, court records show.
[ترجمه ترگمان]سوابق دادگاه نشان می دهند که بازرسان فدرال در تلاشند تا ثابت کنند که کارمندان Dime برای تحریف اسناد وام دست به دست هم داده اند
[ترجمه گوگل]محققان فدرال تلاش می کنند تا ثابت کنند که کارکنان دیم با هم مخالفت کردند تا اسناد وام را جعل کنند

13. You spend your time to make a dime. You lose your health to make your wealth, but at the end it is funny because you leave back all your money. RVM
[ترجمه ترگمان]تو وقتت رو برای یه ده سنتی خرج می کنی تو سلامتی خود را برای بدست آوردن ثروت از دست می دهی، اما در پایان، این خنده دار است که همه پولت را پس می دهی RVM
[ترجمه گوگل]شما وقت خود را صرف ساخت یک سکه می کنید سلامتی خود را از دست می دهید تا ثروت خود را به دست بیاورید، اما در نهایت خنده دار است، زیرا شما تمام پول خود را از دست می دهید RVM

14. Jobs like his are a dime a dozen.
[ترجمه ترگمان]جابز مانند او ده سنتی است
[ترجمه گوگل]جابز مانند او یک سکه است

15. Girls are a dime a dozen.
[ترجمه ترگمان]دخترها ده سنتی هستند
[ترجمه گوگل]دختران یک دوجین هستند

16. So they dropped a dime in order to err on the safe side.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، یک سنت کم کردند تا در امن و امان بمانند
[ترجمه گوگل]به طوری که آنها را به سقوط رساندند

The admission costs a dime.

ورودیه یک دایم (ده سنت) است.


we didn't even make a dime!

حتی یک غاز هم کاسبی نکردیم!


Nowadays, writers are a dime a dozen.

امروزه نویسنده از در و دیوار می‌بارد.


This car can turn on a dime.

این ماشین در جاهای خیلی باریک هم دور می‌زند.


Her bicycle stops on a dime.

دوچرخه‌ی او در جا ترمز می‌کند.


اصطلاحات

a dime a dozen

(امریکا - عامیانه) ارزان، فراوان و ارزان، کم‌ارزش


on a dime

(امریکا ـ عامیانه) دقیقاً در جایی، در محدوده‌ی بسیار کمی


پیشنهاد کاربران

Dime= a very attractive lady - ten out of ten


he thinks maybe you dimed on him
اون فکر میکنه تو فروختیش

شندرغاز

سکه ده سنتی

چاقوی تاشو

سکه ده سنتی

– He felt in his pockets for a dime
– It turns out her precious painting isn't worth a dime
– Our old sofa is not worth a dime so we put it in the garbage


کلمات دیگر: