کلمه جو
صفحه اصلی

whoever


معنی : هر که، هر کسی که، هر انکه، هر انکس
معانی دیگر : هر کس (که)، هر کی (که)، هر آن کس (که)، (برای تاکید- از who قوی تر) آخر چه کسی ؟

انگلیسی به فارسی

هرکه، هر انکه، هر انکس، هرکسی که


هر کس، هر کسی که، هر که، هر انکه، هر انکس


انگلیسی به انگلیسی

ضمیر ( pronoun )
(1) تعریف: every or any person or persons who; anyone that.

- Whoever is the object of your affections is very lucky.
[ترجمه ترگمان] هر کسی که هدف شما باشد خیلی خوش شانسه
[ترجمه گوگل] هر کس که هدف شماست، بسیار خوش شانس است

(2) تعریف: no matter who.

- Whoever he is, I don't want his autograph.
[ترجمه ترگمان] او هر کسی که هست، من امضا او را نمی خواهم
[ترجمه گوگل] هرکسی که هست، من نامه ام را نمی خواهم

(3) تعریف: what person.

- Whoever would set fire to the school?
[ترجمه ترگمان] هر کی که بخواد به مدرسه شلیک کنه؟
[ترجمه گوگل] هر کس به مدرسه آتش می زند؟

• whichever person; who; who?
you use whoever to refer to someone when their identity does not matter or is not known.
you also use whoever to indicate that the actual identity of the person who does something will not affect a situation.
whoever can be used as an emphatic form of `who', usually when you are surprised about something.

مترادف و متضاد

هر که (ضمير)
every, whoever

هر کسی که (ضمير)
whoever, whosoever, whoso

هر انکه (ضمير)
whoever

هر انکس (ضمير)
whoever, whomsoever

جملات نمونه

1. whoever can that be?
آخر چه کسی می تواند باشد؟

2. whoever has beauty and nice hair
هر که را روی خوش و موی نکوست

3. whoever said that is lying
هر کس آن (حرف) را گفت دروغ می گوید.

4. whoever told you such things?
آخر کی چنین حرف هایی را به تو زد؟

5. whoever wins gets a prize
هر کس برنده شود جایزه می گیرد.

6. we sell to whoever has enough money
ما به هر کس که پول کافی داشته باشد می فروشیم.

7. a derelict ship belongs to whoever finds it
کشتی متروکه به هرکس که آن را بیابد تعلق خواهد داشت.

8. Whoever wins the election is going to have a tough job getting the economy back on its feet.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که برنده انتخابات شود، شغل دشواری خواهد داشت که اقتصاد را از پا در می آورد
[ترجمه گوگل]هرکسی که برنده انتخابات می شود، کار سختی را برای راندن اقتصاد به پای خود خواهد داشت

9. Send it to whoever is in charge of sales.
[ترجمه ترگمان]بفرستش به هر کی که مسئول فروش بوده
[ترجمه گوگل]ارسال آن به هر کسی که مسئول فروش است

10. Whoever presides will need patience and tact.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که تحت فرمان او باشد به صبر و درایت احتیاج دارد
[ترجمه گوگل]هر کسی که رئیس جمهور باشد، صبر و حوصله خواهد داشت

11. Whoever believes in Him shall have eternal life.
[ترجمه ترگمان]هرکس که به او ایمان داشته باشد، زندگی ابدی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]هرکسی که به او ایمان آورد، زندگی ابدی خواهد داشت

12. There's a reward for whoever finishes first.
[ترجمه ترگمان]برای هر کسی که اول کارشو تموم کنه جایزه هم هست
[ترجمه گوگل]پاداش برای هر کس که برای اولین بار به پایان می رسد وجود دارد

13. Whoever says that is a liar.
[ترجمه ترگمان]هر کی گفته که اون یه دروغگو - ه
[ترجمه گوگل]هر کس می گوید دروغ است

14. Whoever is responsible for this will be punished.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که مسئول این کار باشه تنبیه میشه
[ترجمه گوگل]هر کسی مسئول این امر مجازات خواهد شد

15. Please ask permission from whoever pays the phone bill before making your call.
[ترجمه ترگمان]لطفا از هر کسی که قبض تلفن رو پرداخت می کنه از کسی اجازه بگیر که زنگ بزنه
[ترجمه گوگل]لطفا قبل از برقراری تماس، از هر کسی که قبض تلفن را میپردازد، اجازه دهید

16. Ridiculous! Whoever suggested such a thing?
[ترجمه ترگمان]مضحک است! هر کی همچین چیزی رو پیشنهاد کرده؟
[ترجمه گوگل]دوست داشتنی! هر کسی چنین چیزی را پیشنهاد کرد؟

We sell to whoever has enough money.

ما به هرکس که پول کافی داشته باشد، می‌فروشیم.


Whoever wins gets a prize.

هرکس برنده شود جایزه می‌گیرد.


Whoever said that is lying.

هرکس آن (حرف) را گفت دروغ می‌گوید.


whoever can that be?

آخر چه کسی می‌تواند باشد؟


whoever told you such things?

آخر کی چنین حرف‌هایی را به تو زد؟


پیشنهاد کاربران

If some Wh - s plus with ever it means Wh - هر
Like : What ever means Whatever هر چی

( هرآنک ) هرآنک. [ هََ ] ( ضمیر مبهم مرکب ) هرکه. هرآنکه. هرکس. هرکو :
هر آنک او نیست از تو بِه ْ، به دانش
به صحبت همدم و محرم مدانش.


کلمات دیگر: