کلمه جو
صفحه اصلی

unveil


معنی : اشکار ساختن، نمودار کردن
معانی دیگر : پرده برداری کردن، نمایان کردن، رفع حجاب کردن، بی حجاب کردن یا شدن، نقاب برکشیدن، حجاب برداشتن

انگلیسی به فارسی

حجاب برداشتن، نمودار کردن، پرده برداری، اشکارساختن


آشکار کردن، اشکار ساختن، نمودار کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: unveils, unveiling, unveiled
مشتقات: unveiled (adj.)
(1) تعریف: to remove a veil or other cover from, esp. to display for the first time.
متضاد: veil

- The mayor unveiled the new statue.
[ترجمه ترگمان] شهردار از مجسمه تازه پرده برداری کرد
[ترجمه گوگل] شهردار مجسمه جدید را به نمایش گذاشت

(2) تعریف: to make known; disclose.
مشابه: expose, reveal

- We planned to unveil our designs for the project.
[ترجمه ترگمان] ما برنامه ریزی کردیم که طرح های خود را برای این پروژه رونمایی کنیم
[ترجمه گوگل] ما قصد داریم طرح های خود را برای این پروژه اعلام کنیم

• reveal, uncover, disclose
when someone unveils something such as a new statue or painting, they draw back a curtain which is covering it, in a special ceremony.
if you unveil something that has been a secret, you make it known; a formal use.

مترادف و متضاد

اشکار ساختن (فعل)
open, manifest, unveil

نمودار کردن (فعل)
snarl, unveil

reveal


Synonyms: bare, betray, bring to light, come out, disclose, discover, display, divulge, expose, give away, lay bare, lay open, let it all hang out, make known, make public, open, open up, show, spring, tell, tip one’s hand, unbosom, uncover


Antonyms: conceal, hide, veil


جملات نمونه

1. to unveil a statue
از مجسمه پرده برداری کردن

2. Apple plans to unveil a new iPad early this month.
[ترجمه ترگمان]اپل در نظر دارد اوایل این ماه یک آی پد جدید را رونمایی کند
[ترجمه گوگل]اپل در اوائل این ماه اپل را معرفی می کند

3. Companies from across Europe are here to unveil their latest models.
[ترجمه ترگمان]شرکت هایی از سراسر اروپا در اینجا هستند تا آخرین مدل های خود را ارائه کنند
[ترجمه گوگل]شرکت هایی از سراسر اروپا برای به نمایش گذاشتن آخرین مدل های خود اینجا هستند

4. The 14-member panel will unveil its proposals Tuesday.
[ترجمه ترگمان]هیات ۱۴ نفره پیشنهادها خود را در روز سه شنبه رونمایی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پانل 14 عضو سه شنبه پیشنهاد خود را اعلام خواهد کرد

5. There are reports that Toyota will unveil a fuel cell car later this year.
[ترجمه ترگمان]گزارش هایی وجود دارد مبنی بر این که تویوتا در اواخر سال جاری از یک خودرو پیل سوختی پرده برداری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گزارش هایی وجود دارد که تویوتا خودروی سلول سوختی را بعدا امسال معرفی خواهد کرد

6. He hopes to unveil it by early spring.
[ترجمه ترگمان]او امیدوار است تا اوایل بهار از آن پرده برداری کند
[ترجمه گوگل]او امیدوار است تا اوایل بهار آن را بازگو کند

7. Brandon Thomas opted to unveil his Aunt away from London fearful that the capital's theatre critics would tear it to pieces.
[ترجمه ترگمان]براندون Thomas تصمیم گرفت عمه خود را از لندن رونمایی کند و از این می ترسید که منتقدان تئاتر پایتخت آن را تکه تکه کنند
[ترجمه گوگل]براندون توماس قصد دارد عمه اش را از لندن بیرون ببرد و از اینکه منتقدان تئاتر پایتخت آن را خراب می کنند، ترسانند

8. The Mountain View company is scheduled to unveil a powerful new version of its Internet server for its Solaris operating system.
[ترجمه ترگمان]شرکت نمایش کوهستان قرار است نسخه جدیدی از سرور اینترنت خود را برای سیستم عامل پایه خود رونمایی کند
[ترجمه گوگل]شرکت Mountain View قرار است یک نسخه قدرتمند جدید از سرور اینترنتی خود را برای سیستم عامل Solaris معرفی کند

9. The governor will unveil an extraterrestrial-themed highway sign, and a panel discussion by UFOlogists will ensue.
[ترجمه ترگمان]فرماندار یک نشانه بزرگراه با موضوع ماورای عالم را رونمایی خواهد کرد و یک بحث گروهی توسط UFOlogists آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]فرماندار یک علامت بزرگراه متضمن فرامنطقه ای را نشان خواهد داد و یک بحث پانل توسط UFOlogists خواهد شد

10. A Conservative Government would unveil an inner city action force, Tim Devlin claimed yesterday.
[ترجمه ترگمان]تیم Devlin دیروز مدعی شد که یک دولت محافظه کار از یک نیروی اقدام شهری درونی پرده برداری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تیم والین دیروز ادعا کرد که یک دولت محافظه کار یک نیروی فعال در داخل شهر را به نمایش می گذارد

11. The president will unveil a specific policy agenda in his State of the Union message Feb.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور دستور جلسه سیاست خاص در کشور خود در مورد پیام اتحادیه را ارائه خواهد داد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور در روزنامه فدراسیون خلیج فارس گزارشی از سیاست های خاص خود را اعلام خواهد کرد

12. Toyota is expected to unveil a model called the Ipsum, adding to models such as the RAV4 and the Hilux Surf.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود تویوتا یک مدل به نام the را رونمایی کند و به مدل هایی از قبیل the و the Surf اضافه شود
[ترجمه گوگل]انتظار می رود تویوتا یک مدل با نام Ipsum را معرفی کند، به مدل هایی مانند RAV4 و Surf Hilux اضافه شود

13. The company expects to unveil soon a new compact Cavalier Coupe, which will be followed by a Lumina sedan in March.
[ترجمه ترگمان]این شرکت انتظار دارد که به زودی یک فهرست جدید از شوالیه گری بر روی زمین را رونمایی کند که در ماه مارس به دنبال آن یک سدان Lumina به دنبال آن خواهد آمد
[ترجمه گوگل]این شرکت انتظار دارد تا به زودی یک کمپانی جدید Cavalier Coupe معرفی کند که در ماه مارس به وسیله یک لومینا سدان عرضه خواهد شد

14. The President will unveil the design for a new World War II memorial on the National Mall.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور طرحی را برای بنای یادبود جنگ جهانی دوم در مرکز ملی ارائه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور طرح طراحی یک خاطره جنگ جهانی دوم را در بازار ملی اعلام خواهد کرد

15. Medical Systems will unveil new technologies and approaches for radiotherapy and radiosurgery.
[ترجمه ترگمان]سیستم های پزشکی از فن آوری های جدید و رویکردهای for و radiosurgery استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]سیستم های پزشکی فن آوری های جدید و روش های رادیوتراپی و رادیو تراپی را به نمایش می گذارد

to unveil a statue

از مجسمه پرده‌برداری کردن


پیشنهاد کاربران

رونمایی کردن . پرده برداشتن . پرده برداری کردن . اشکار ساختن . معرفی کردن

آشکار کردن. برای اولین بار نشان دادن
There was an uneasy silence as the marketing director unveiled
his plans for the coming year.

رونمایی کردن

روشن ساختن مطلب، شفاف سازی مطلب


کلمات دیگر: