1. all available forces were committed to the attack
کلیه ی نیروهای موجود به حمله اختصاص داده شدند.
2. to make available
در دسترس قرار دادن،مهیا کردن،برای استفاده آماده کردن
3. i will be available for you tomorrow
فردا در اختیارتان خواهم بود.
4. the tickets are available
بلیط ها فراهم شده اند.
5. the amount of money available for spending
مبلغ پول در دسترس برای خرج
6. the president was not available for comments
رئیس جمهور برای دادن توضیحات حضور نداشت (در دسترس نبود).
7. various editions of omar khayyam's quatrains are available
ویرایش های گوناگونی از رباعیات عمر خیام در دست است.
8. This offer is available for a limited period only.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد فقط برای یک دوره محدود موجود است
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد فقط برای مدت محدودی در دسترس است
9. That was in the days before electricity was available at the flick of a switch .
[ترجمه ترگمان]این در روزهایی بود که برق با تکان دادن یک کلید در دسترس بود
[ترجمه گوگل]این در روزهای قبل بود که برق با یک سوئیچ در دسترس بود
10. There are often discounts available for midweek travel.
[ترجمه Meysam] اغلب برای سفرهای نیمه هفته تخفیف در نظر گرفته شده است.
[ترجمه ترگمان]اغلب تخفیف در دسترس برای سفر midweek وجود دارد
[ترجمه گوگل]اغلب تخفیف هایی برای سفر میانه هفته وجود دارد
11. Our staff will be available to give you technical support .
[ترجمه ترگمان]پرسنل ما برای ارائه پشتیبانی فنی در دسترس خواهند بود
[ترجمه گوگل]کارکنان ما در اختیار شما خواهند بود تا شما را به پشتیبانی فنی بسپارند
12. A range of ointments and creams is available for the treatment of eczema.
[ترجمه ترگمان]طیف وسیعی از ointments و کرم برای درمان اگزما موجود است
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از پماد ها و کرم ها برای درمان اگزما در دسترس است
13. Chinese commodities available for export are varied.
[ترجمه ترگمان]کالاهای چینی موجود برای صادرات متفاوت هستند
[ترجمه گوگل]کالاهای چینی موجود برای صادرات متنوع هستند
14. What kind of tours are available?
[ترجمه ترگمان]چه نوع تورهایی در دست است؟
[ترجمه گوگل]چه نوع تورهای موجود است؟
15. Cash cuts have halved the number of places available on training courses.
[ترجمه ترگمان]کاهش نقد تعداد مکان هایی که در دوره های آموزشی موجود هستند را نصف کرده است
[ترجمه گوگل]کاهش هزینه ها تعداد مکان های موجود در دوره های آموزشی را به نصف کاهش داد
16. Author and subject indexes are available on a library database.
[ترجمه ترگمان]نویسنده و شاخص های سوژه در یک پایگاه داده کتابخانه ای در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]شاخص های نویسنده و موضوع در پایگاه داده کتابخانه در دسترس هستند
17. If such materials became generally available to the optics industry the payoffs from such a breakthrough would be enormous.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین موادی به طور کلی برای صنعت اپتیک در دسترس باشند، بازده چنین پیشرفتی بسیار زیاد خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر چنین موادی به طور کلی به صنعت اپتیک دسترسی پیدا کنند، بازدهی حاصل از این پیشرفت بسیار زیاد خواهد بود
18. The fabric is only available in a narrow width.
[ترجمه ترگمان]پارچه فقط در عرض کم موجود است
[ترجمه گوگل]پارچه تنها در عرض باریک موجود است
19. The funds available for the health service are finite and we cannot afford to waste money.
[ترجمه ترگمان]وجوه موجود برای خدمات بهداشتی محدود هستند و ما نمی توانیم پول هدر بدهیم
[ترجمه گوگل]بودجه های موجود برای خدمات بهداشتی محدود هستند و ما نمی توانیم پول را هدر دهیم
20. First-class accommodation is available on all flights.
[ترجمه ترگمان]اقامت در طبقه اول در تمام پروازها موجود است
[ترجمه گوگل]اقامت اول کلاس در تمام پروازهای موجود است