1. The famous architect, Frank Lloyd Wright, designed his buildings to blend with their surroundings.
آرشیتکت معروف، "فرانک لوید رایت" طوری ساختمان ها را طراحی می کرد که با محیط اطرافشان متناسب باشند
2. An architect must have a knowledge of the materials that will be used in his structures.
مهندس معمار بایستی از همه موادی که در ساختمان هایش استفاده خواهد شد، اطلاع داشته باشد
3. General Eisenhower was the architect of victory over the Nazis In World War
ژنرال "آیزنهاور" طراح نقشه پیروزی بر علیه "نازی ها" در جنگ جهانی دوم بود
4. the architect who planned this building
معماری که نقشه ی این ساختمان راکشید
5. bismarck was the architect of modern germany
بیسمارک بنیانگزار آلمان نوین بود.
6. Every man is the architect of his own fortune.
[ترجمه پلور گراف] هر فرد معمار ثروت خودش است
[ترجمه ترگمان]هرکس معمار ثروت خود است
[ترجمه گوگل]هر انسان معمار ثروت خود است
7. Each man is the architect of his own fate.
[ترجمه ترگمان]هر مرد معمار سرنوشت خودش است
[ترجمه گوگل]هر انسان معمار سرنوشت خود است
8. He is the architect who planned the new shopping centre.
[ترجمه Pinar] او معماری است که مرکز خرید جدید را طراحی کرده است
[ترجمه یه بنده خدا] او معمار است که مرکز خرید جدید را برنامه ریزی کرده است
[ترجمه ترگمان]او معمار است که مرکز خرید جدید را برنامه ریزی کرده است
[ترجمه گوگل]او معمار است که مرکز خرید جدید را برنامه ریزی کرده است
9. The keynote speaker was Robert Venturi, the architect.
[ترجمه ترگمان]سخنران اصلی، رابرت Venturi، معمار بود
[ترجمه گوگل]سخنران اصلی رابرت ونتوری، معمار بود
10. They commissioned an architect to design the new library.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک معمار را مامور طراحی کتابخانه جدید کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک معمار را برای طراحی کتابخانه جدید سفارش دادند
11. The architect had produced a scale model of the proposed shopping complex.
[ترجمه ترگمان]معمار یک مدل مقیاس از مجموعه خرید پیشنهادی را ایجاد کرده بود
[ترجمه گوگل]معمار یک مدل مقیاس از مجموعه خرید پیشنهاد شده را تولید کرده است
12. Call in an architect or surveyor to oversee the work.
[ترجمه ترگمان]به یک معمار یا surveyor زنگ بزنید تا به کار نظارت کند
[ترجمه گوگل]برای نظارت بر کار در یک معمار یا نقشه بردار تماس بگیرید
13. The winning design came from an architect in Glasgow.
[ترجمه ترگمان]طرح برنده از یک معمار در گلاسکو به دست آمد
[ترجمه گوگل]طراحی برنده از یک معمار در گلاسکو به دست آمد
14. an is the architect of his own fortune.
[ترجمه ترگمان]این معمار ثروت خودش است
[ترجمه گوگل]یک معمار ثروت خود است
15. A good architect takes into account the building's surroundings.
[ترجمه ترگمان]یک معمار خوب محیط ساختمان را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]یک معمار خوب، محیط اطراف ساختمان را در نظر می گیرد
16. The architect was given / presented with a blank cheque to design a new city centre.
[ترجمه ترگمان]این معمار با یک چک سفید برای طراحی یک مرکز جدید شهر ارائه شد
[ترجمه گوگل]معمار با ارائه یک چک خالی برای طراحی یک مرکز شهر جدید داده شد
17. Bevan was the architect of the British National Health Service.
[ترجمه ترگمان]Bevan معمار خدمات بهداشت ملی بریتانیا بود
[ترجمه گوگل]Bevan معمار سرویس بهداشت ملی بریتانیا بود
18. The architect specified oak for the wood trim.
[ترجمه ترگمان]معمار چوب بلوط را برای تزئینات چوبی مشخص کرد
[ترجمه گوگل]معمار بلوط برای تر و تمیز کردن چوب را مشخص کرد
19. The architect was instructed to keep ornamentation to a minimum.
[ترجمه ترگمان]به معمار دستور داده شده بود که زیور آلات را به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]معمار دستور داده بود تا تزئینات را حداقل نگه دارد