1. Many prisons, even today, are overcrowded and squalid places.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زندان ها، حتی امروزه، شلوغ و کثیف هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از زندانها، حتی امروزه، مکانهای پرجمعیت و ترسناکی هستند
2. They lived in a squalid hovel for the next five years.
[ترجمه ترگمان]پنج سال دیگر در کلبه محقری زندگی می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در پنج سال آینده در یک خلسه وحشی زندگی می کردند
3. They live in a squalid hut in the poorest part of the village.
[ترجمه ترگمان]در کلبه محقری در poorest دهکده زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در فقیرترین قسمت روستا زندگی می کنند
4. It's the usual squalid rock star tale of drugs, sex and overdoses.
[ترجمه ترگمان]این افسانه کهن ماده مخدر، سکس و بیش از حد معمول است
[ترجمه گوگل]این داستان معمولی سنگ ستاره سنگین مواد مخدر، جنس و مصرف بیش از حد است
5. We drove past a row of squalid shacks on the way to our hotel, where we slept in air-conditioned, hermetically sealed rooms.
[ترجمه ترگمان]از یک ردیف کلبه های کوچک و کثیف گذشتیم و به سوی مهمانخانه رفتیم، جایی که در آن خوابیدیم و در آن اتاق های دربسته و پرزرق و برق را حفظ کردیم
[ترجمه گوگل]ما در طول مسیر به سمت هتل رفته ایم و در اتاق های تهویه مطبوع، مهر و موم مهر و موم خوابیدیم
6. How can anyone live in such squalid conditions?
[ترجمه ترگمان]چه طور کسی می تواند در چنین شرایط کثیف زندگی کند؟
[ترجمه گوگل]چگونه می تواند در چنین شرایطی سخت زندگی کند؟
7. The Tory Party called the bill "the most squalid measure ever put before the Commons".
[ترجمه ترگمان]حزب محافظه کار لایحه را \"most ترین معیار تا به حال قبل از مجلس عوام\" نامید
[ترجمه گوگل]حزب توری، این لایحه را 'معترضترین اقدامات پیش از رایزنی' نامیده است
8. After the squalid conditions of the refugee camps even this place seems preferable.
[ترجمه ترگمان]بعد از شرایط کثیف اردوگاه پناهندگان، حتی این مکان ارجح به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]پس از اینکه شرایط سخت در اردوگاه های پناهندگان، حتی این مکان به نظر می رسد ترجیح داده می شود
9. She particularly noted the squalid condition of many schools.
[ترجمه ترگمان]او به ویژه به وضع کثیف بسیاری از مدارس توجه داشت
[ترجمه گوگل]او به ویژه وضعیت شرم آور بسیاری از مدارس را ذکر کرد
10. Dalmer lived in a squalid little room above a shop.
[ترجمه ترگمان]در یک اتاق کوچک و کثیف بالای مغازه زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]دلر در یک اتاق کوچک در بالای یک فروشگاه زندگی کرد
11. Her childhood was spent in the squalid slums east of the city.
[ترجمه ترگمان]دوران کود کیش در محله های کثیف و کثیف شرق شهر سپری شده بود
[ترجمه گوگل]دوران کودکی او در زادگاه های سنگین شرق شهر بود
12. It's easy to romanticize this basically squalid lifestyle and the repression is bound to slow down development.
[ترجمه ترگمان]ساده کردن این سبک زندگی کثیف آسان است و سرکوب باعث کندی پیشرفت می شود
[ترجمه گوگل]این سبک زندگی روحانی را به راحتی روایت می کند و سرکوب ملزم به کم کردن سرعت توسعه است
13. That raffle was no more squalid than the raffle we all play every day.
[ترجمه ترگمان]این بخت آزمایی بیش از بخت آزمایی نبود که هر روز بازی می کردیم
[ترجمه گوگل]این قرعه کشی بیشتر از هر نوع قرعه کشی که ما هر روز بازی می کردیم بیشتر نبود
14. The living conditions these immigrants endure are squalid, at best.
[ترجمه ترگمان]شرایط زندگی این مهاجرین در بهترین حالت کثیف هستند
[ترجمه گوگل]شرایط زندگی این مهاجران، در بهترین حالت، سختی است