کلمه جو
صفحه اصلی

wine and dine


خوب پذیرایی کردن، سور دادن، خوراک و مشروب فراوان دادن

انگلیسی به فارسی

شراب و ناهارخوری


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to entertain, as by treating to a lavish dinner and drinks.
مشابه: regale

- They wined and dined their prospective client.
[ترجمه 1] آنها ریخت و پاش زیادی برای مشتری بالقوه خود کردند
[ترجمه ترگمان] به نظر میرسه خوردن و خوردن مشتری their
[ترجمه گوگل] آنها برده اند و مشتری بالقوه خود را می بینند

جملات نمونه

1. Our hosts wined and dined us very well.
[ترجمه بهار] میزبانان ما خیلی مفصل و خوب از ما پذیرایی کردند.
[ترجمه ترگمان]میزبان ما به خوردن و خوردن ما بسیار خوب غذا خورد
[ترجمه گوگل]میزبان ما برآمدند و ما را به خوبی می شناختند

2. The town offers many opportunities for wining and dining.
[ترجمه ترگمان]این شهر فرصت های زیادی را برای برنده شدن و شام ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این شهر فرصت های زیادی برای برنده شدن و ناهار خوری فراهم می کند

3. The survey concludes that most women like to be wined and dined on the first few dates.
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی نتیجه می گیرد که بیشتر زنان دوست دارند wined باشند و در چند تاریخ اول شام بخورند
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی نتیجه می گیرد که اکثر زنان دوست دارند برنج و چند روز اول ناهار بخورند

4. When we visit her,she wines and dines us splendidly.
[ترجمه ترگمان]وقتی به دیدنش رفتیم، شراب می خورد و خیلی خوب غذا می خورد
[ترجمه گوگل]وقتی ما از او بازدید می کنیم، او عطر و طعم می خورد

5. Colleagues were furious at doing her work while she wined and dined.
[ترجمه ترگمان]همکاریم در حالی که به خوردن و غذا خوردن مشغول بود، همکاریم
[ترجمه گوگل]همکارانش در زمان انجام کار خود خشن بود در حالی که او برداشت و نوشید

6. A lot of money went on wining and dining prospective clients.
[ترجمه ترگمان]پول زیادی برای برنده شدن و شام دادن به مشتریان آینده بود
[ترجمه گوگل]پول زیادی برای مشتریان آینده و ناهار خوردیم

7. Too much wining and dining is making him fat.
[ترجمه ترگمان]غذا خوردن و غذا خوردن او را چاق می کند
[ترجمه گوگل]بیش از حد برنده و ناهار خوری او را چرب است

8. The firm spent thousands wining and dining potential clients.
[ترجمه ترگمان]این شرکت هزاران مشتری بالقوه را با برد و شام گذراند
[ترجمه گوگل]این شرکت هزاران نفر از مشتریان بالقوه برنده و مشتریان خود را صرف غذا می کند

9. Companies spend millions wining and dining clients.
[ترجمه ترگمان]شرکت ها میلیون ها نفر را به صرف شام و شام صرف می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت ها میلیون ها مشتری و ناهار خوری را صرف می کنند

10. Rest it on your conscience if you wine and dine your lover and claim client entertainment.
[ترجمه ترگمان]اگر تو شراب بخوری و lover را به شام دعوت کنی به وجدان خودت استراحت کن
[ترجمه گوگل]اگر شما شراب و عاشق خود را دوست دارید و خواستار سرگرمی مشتری است، آن را در وجدان خود بگذارید

11. He knows they are only interested in exploiting the collective assets, wining and dining, and riding in official cars.
[ترجمه ترگمان]او می داند که آن ها فقط علاقه مند به بهره برداری از دارایی های جمعی، برنده شدن و شام خوردن و سوار شدن در ماشین های رسمی هستند
[ترجمه گوگل]او می داند آنها تنها علاقه مند به بهره برداری از دارایی های جمعی، برنده شدن و ناهار خوری، و سواری در اتومبیل های رسمی هستند

12. Did he tell you to plant this here while he wined and dined me?
[ترجمه ترگمان]اون به تو گفت که اینجا رو کار کنی در حالی که اون به من غذا داد و با من غذا خورد؟
[ترجمه گوگل]آیا او به شما می گوید که این کار را در اینجا انجام دهید، در حالی که او به منزل می رود؟

13. He wined and dined Princess Diana after supporting her favourite ballet school show.
[ترجمه ترگمان]او پس از حمایت از برنامه مدرسه باله مورد علاقه خود، شاهزاده دایانا را شام داد و شام خورد
[ترجمه گوگل]او بعد از حمایت از نمایشگاه مدرسه باله ی مورد علاقه خود، از برادرش دایانا می زد

14. The couple were wined and dined before retiring to a plush suite for Valentine's night.
[ترجمه ترگمان]دو سور بری پیش از بازنشستگی برای شب ولنتاین شام و شام می خوردند
[ترجمه گوگل]این زوج قبل از بازنشستگی به یک مجموعه پر محتوی برای شب ولنتاین، شام خوردند و بعد از ظهر می خوابیدند

پیشنهاد کاربران

- به صرف شام و نوشیدنی پذیرایی کردن
- سور دادن

خیلی مفصل از کسی پذیرایی کردن.

به معنی بیرون رفتن با کسی هم هست.


کلمات دیگر: