کلمه جو
صفحه اصلی

wear on


تحریک و عصبانی کردن

انگلیسی به فارسی

تحریک و عصبانی کردن


پوشیدن، تحریک و عصبانی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• progress, continue; bother, annoy; tire out

جملات نمونه

1. Look at the wear on these shoes.
[ترجمه ترگمان]به پوشیدن این کفش ها نگاه کن
[ترجمه گوگل]به این کفش ها نگاه کنید

2. This new oil reduces wear on the engine.
[ترجمه ترگمان]این روغن جدید سایش بر روی موتور را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این روغن جدید باعث کاهش سایش موتور می شود

3. She buy a black nightie to wear on her honeymoon.
[ترجمه ترگمان]یک لباس خواب مشکی برای پوشیدن ماه عسل به تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک نیمه سیاه سیاه را می پوشد تا ماه عسل خود را بپوشاند

4. Gas is slower-burning, resulting in reduced wear on principal engine components and reduced running costs.
[ترجمه ترگمان]گاز در حال سوختن است و منجر به کاهش فرسایش بر روی اجزای موتور اصلی و کاهش هزینه های اجرایی می گردد
[ترجمه گوگل]گاز سوزاننده تر است و باعث کاهش مصرف قطعات اصلی موتور و کاهش هزینه های عملیاتی می شود

5. Customers were given long, belted robes to wear on their way to the baths.
[ترجمه ترگمان]مشتریان رداهای بلند و belted می پوشیدند که به حمام می رفتند
[ترجمه گوگل]مشتریان لباس های بلند و کمربندی به راه خود را به حمام می دادند

6. But betrothal began to wear on Margarett.
[ترجمه ترگمان]اما betrothal شروع به پوشیدن لباس کرد
[ترجمه گوگل]اما زحمات شروع به پوشیدن در مارگاریت کرد

7. Q: Do you like the clothes you wear on the show?
[ترجمه ترگمان]سوال: آیا لباس هایی را که می پوشید دوست دارید؟
[ترجمه گوگل]Q آیا لباس هایی را که در نمایشگاه می پوشید دوست دارید؟

8. What can you wear on sunny days?
[ترجمه ترگمان]چه لباسی میتونی روی این روزه ای آفتابی بپوشی؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی می تواند در روزهای آفتابی پوشید؟

9. Wear on long nails. Short nails make this look contemporary and easier to maintain.
[ترجمه ترگمان]ناخن های بلند بپوشید ناخن های کوتاه این نگاه را امروزی و آسان تر می کنند
[ترجمه گوگل]پوشیدن ناخن های بلند ناخن کوتاه این نگاه را معاصر و راحت تر حفظ می کند

10. Molly: I love to see what Hollywood bigwigs wear on Oscar night.
[ترجمه ترگمان]مالی: من دوست دارم آنچه را که در شب اسکار به سر می برد، ببینم
[ترجمه گوگل]مولی، من دوست دارم ببینم چه چیزی در شب اسکار شباهت دارد

11. What mask do you want to wear on Halloween?
[ترجمه ترگمان]کدوم نقاب میخوای تو هالووین بپوشی؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی ماسک را می خواهید در هالووین بپوشید؟

12. Measuring wear on the electrical contact cabling inside the Channel Tunnel without disrupting traffic.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری فرسایش بر سیم های اتصال الکتریکی در داخل تونل کانال بدون اختلال در ترافیک
[ترجمه گوگل]اندازه گیری پوشش در تماس برق تماس کابل داخل تونل کانال بدون ترافیک

13. She bought a black nightie to wear on her honeymoon.
[ترجمه ترگمان]لباس خواب سیاهی برای ماه عسل به تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک نیمه سیاه سیاه را در ماه عسل به او داد

14. Fully guided wedge reduces wear on seating surfaces.
[ترجمه ترگمان]گوه کاملا هدایت کننده، سایش بر روی سطوح صندلی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]گوه به طور کامل راهنمایی می کند سطوح صندلی پوشیدن را کاهش می دهد

پیشنهاد کاربران

دیر گذشتن ( بخصوص وقتی که منتظر هستید چیزی اتفاق بیفتد ولی زمان برایتان به آرامی میگذرد )
I was feeling more tired as the night wore on.

( به کندی ) سپری شدن
As the drought wore on, people began to grumble against those who had squandered water when it was more plentiful.
My headache grew worse as the evening wore on.

پیشرفت کردن . ادامه یافتن . اذیت کردن . خسته کردن

سپری شدن زمان ( به ویژه به کندی )

طاقت طاق شدن
لبریز شدن کاسه صبر


کلمات دیگر: