1. He's scouting about/around for somewhere better to live.
[ترجمه ترگمان]او در اطراف \/ اطراف گشت زنی می کند تا زندگی بهتری برای زندگی داشته باشد
[ترجمه گوگل]او برای جایی بهتر زندگی می کند
2. We'd better start scouting about for a new secretary.
[ترجمه ترگمان]بهتر است برای یک منشی جدید به گشت زنی بپردازیم
[ترجمه گوگل]بهتر است شروع به جمع آوری اطلاعات در مورد یک وزیر جدید بدهیم
3. What he liked best about scouting was camping out.
[ترجمه ترگمان]چیزی که اون دوست داشت تو گشت زنی بود
[ترجمه گوگل]آنچه را که او بهترین را در مورد ناخودآگاه دوست داشت، کمپینگ بود
4. I'm scouting round for a place to stay.
[ترجمه ترگمان]دارم دنبال جایی برای ماندن می گردم
[ترجمه گوگل]من برای یک مکان برای اقامت در نظر می گیرم
5. The kids were scouting around for wood for the fire.
[ترجمه ترگمان]بچه ها برای آتش به اطراف می گشتند
[ترجمه گوگل]بچه ها به دنبال آتش زدن چوب بودند
6. I've been scouting around town for a better house.
[ترجمه ترگمان]من برای یه خونه بهتر تو شهر گشت می زدم
[ترجمه گوگل]من برای یک خانه بهتر به شهرت می روم
7. I have people scouting the hills already.
[ترجمه ترگمان]من همین الان مردم رو گشت می زنم
[ترجمه گوگل]من مردم را از تپه ها می بینم
8. Each day now Phagu went scouting in the jeep, Kamesh driving, he and I perched up on the luggage rack.
[ترجمه ترگمان]هر روز در جیپ، در جیپ، او و من بالای قفسه بار نشسته بودیم
[ترجمه گوگل]هر روز در حال حاضر Phagu در جیپ، Kamesh رانندگی، او و من بر روی قفسه چمدان سوار رفت
9. His scouting report lists him as having an average fastball and average stuff.
[ترجمه ترگمان]گزارش scouting او را به عنوان یک میانگین متوسط و متوسط لیست می کند
[ترجمه گوگل]گزارش خلع سلاح او را به عنوان یک ابزار سریع و متوسط به طور متوسط فهرست می کند
10. Undoubtedly, they were fearful that the scouting report just might come to life.
[ترجمه ترگمان]بدون شک، می ترسیدند که گزارش تجسس تازه به زندگی برسد
[ترجمه گوگل]بدون تردید، آنها ترس داشتند که این گزارش ناگهانی ممکن است به زندگی ادامه دهد
11. Scouting helps teenagers develop into responsible adults.
[ترجمه ترگمان]Scouting به نوجوانان کمک می کند تا افراد بزرگ سال مسئولیت پذیر خود را پرورش دهند
[ترجمه گوگل]اسکن کردن نوجوانان به بزرگسالان مسئول کمک می کند
12. Lou was scouting for a site on which to build her house.
[ترجمه ترگمان]لو \"داشت دنبال یه سایت می گشت که\" خونه اش رو بسازه
[ترجمه گوگل]لو برای سایتی که برای ساختن خانه اش ساخته بود، ناامید شد
13. And scouting for a new image.
[ترجمه ترگمان]و برای یک تصویر جدید گشت زنی کنید
[ترجمه گوگل]و کشف یک تصویر جدید
14. It transpired that he had been scouting at the Festival.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد که او در جشن شرکت کرده است
[ترجمه گوگل]این اتفاق افتاد که او در جشنواره پیداکرده بود