1. he went back to school to equip himself for a career in teaching
به مدرسه بازگشت تا خود را برای کار معلمی آماده کند.
2. It's going to cost $4 million to equip the hospital.
[ترجمه مجتبی] این شرکت برای تجهیزات بیمارستان ۴ میلیون دولاری هزینه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت برای تجهیز بیمارستان ۴ میلیون دلار هزینه خواهد داشت
[ترجمه گوگل]این مبلغ به مبلغ 4 میلیون دلار برای تجهیز بیمارستان هزینه خواهد شد
3. They become obsessed with trying to equip their vehicles with gadgets to deal with every possible contingency.
[ترجمه ترگمان]آن ها به تلاش برای تجهیز وسایل نقلیه خود با ابزار و ابزار برای مقابله با هر احتمالی ممکن تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]آنها با تلاش برای تجهیز وسیله نقلیه خود با ابزارها برای مقابله با هر احتمال احتمالی وسواس می شوند
4. We should equip our child with a good education.
[ترجمه ترگمان]ما باید فرزندانمان را با تحصیلات خوب مجهز کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید فرزندمان را با آموزش عالی آماده کنیم
5. They can't afford to equip their army.
[ترجمه ترگمان]آن ها نمی توانند ارتش خود را تجهیز کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند ارتش خود را تجهیز کنند
6. She got a bank loan to rent and equip a small workshop.
[ترجمه ترگمان]او یک وام بانکی برای اجاره و تجهیز یک کارگاه کوچک دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او یک وام بانکی برای اجاره دادن و تجهیز یک کارگاه کوچک دریافت کرد
7. A basic two-hour first aid course would equip you to deal with any of these incidents.
[ترجمه ترگمان]یک دوره دو ساعته کمک های اولیه برای مقابله با هر یک از این حوادث به شما کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]یک دوره آموزشی اولیه دو ساعته، شما را قادر به مقابله با هر یک از این حوادث خواهد بود
8. Proper education will equip one for a job.
[ترجمه ترگمان]آموزش مناسب یک شغل را برای یک شغل مجهز می کند
[ترجمه گوگل]آموزش مناسب، یکی را برای کار فراهم می کند
9. Your education will equip you to earn a good living.
[ترجمه ترگمان]آموزش شما به شما کمک خواهد کرد تا زندگی خوبی داشته باشید
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش شما را تجهیز خواهد کرد تا زندگی خوبی داشته باشید
10. We equip students with the skills they will need once they leave college.
[ترجمه ترگمان]ما دانش آموزان را با مهارت هایی که زمانی کالج را ترک می کنند مجهز می کنیم
[ترجمه گوگل]ما دانش آموزان را با مهارت هایی که می خواهند پس از ترک کالج، فراهم کنیم
11. Owners of restaurants would have to equip them to admit disabled people.
[ترجمه ترگمان]صاحبان رستوران ها باید آن ها را مجهز کنند تا افراد معلول را پذیرش کنند
[ترجمه گوگل]صاحبان رستوران ها باید آنها را تجهیز کنند تا افراد معلول را اعتراف کنند
12. We must equip young teachers to deal with difficult children.
[ترجمه ترگمان]ما باید معلمان جوان را مجهز کنیم تا با کودکان مشکل برخورد کنند
[ترجمه گوگل]ما باید معلمان جوان را برای مقابله با کودکان دشوار آماده کنیم
13. A good education should equip you for life.
[ترجمه ترگمان]آموزش عالی باید شما را برای زندگی مجهز کند
[ترجمه گوگل]یک آموزش خوب باید شما را برای زندگی آماده کند
14. Please equip yourself with a sharp pencil and a rubber for the exam.
[ترجمه ترگمان]لطفا خودتان را با یک مداد و یک لاستیک برای امتحان مجهز کنید
[ترجمه گوگل]لطفا یک مداد تیز و یک لاستیک را برای امتحان آماده کنید
15. The course aims to equip people with the skills necessary for a job in this technological age.
[ترجمه ترگمان]هدف این دوره تجهیز افراد با مهارت های لازم برای شغلی در این عصر فن آوری است
[ترجمه گوگل]هدف این دوره، تجهیز افراد به مهارت های لازم برای کار در این سناریو است