معنی : پرچین
riveting
معنی : پرچین
انگلیسی به فارسی
پرچین
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] پرچکاری
[ریاضیات] پرچکاری
[ریاضیات] پرچکاری
مترادف و متضاد
پرچین (اسم)
paling, fence, hedge, haw, riveting, palisade
جملات نمونه
1.
پرچکاری
پیشنهاد کاربران
چشم دوختن و توجه زیاد - خیره شدن
خیره کننده
میخکوب کردن
میخ کوب کننده
مجاب کردن قانع کردن
میخکوب کننده، جذب کننده، خیره کننده، ( محکم کننده )
برای مثال:اگر فیلمی سبب آن شود که شما خیره و میخکوب آن شوید ، آن فیلم، riveting ( خیره کننده ) است. . .
برای مثال:اگر فیلمی سبب آن شود که شما خیره و میخکوب آن شوید ، آن فیلم، riveting ( خیره کننده ) است. . .
engrossing/interesting در ژانر های فیلم این معنی رومیتونه بده .
جذاب
گیرا
خیره کننده
مسحور کننده
Fascinating
Compelling
A riveting article
گیرا
خیره کننده
مسحور کننده
Fascinating
Compelling
A riveting article
شدیدا جذاب
# It was a riveting story
# The last chapter was so riveting
# It was a riveting story
# The last chapter was so riveting
کلمات دیگر: