کلمه جو
صفحه اصلی

tinkle


معنی : جرنگ جرنگ، صدای جرنگ، صدای جرنگ جرنگ کردن، طنین داشتن، دارای طنین کردن
معانی دیگر : (مانند صدای زنگوله) جیرینگ جیرینگ کردن، دیلینگ دیلینگ کردن، (زبان کودکانه) شاشیدن، (زنگوله و غیره را) به صدا درآوردن، به جیرینگ جیرینگ درآوردن، جرینگ

انگلیسی به فارسی

جرنگ جرنگ، صدای جرنگ، صدای جرنگ جرنگ کردن، طنین داشتن، دارای طنین کردن


شبکه کردن، جرنگ جرنگ، صدای جرنگ، صدای جرنگ جرنگ کردن، طنین داشتن، دارای طنین کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: tinkles, tinkling, tinkled
• : تعریف: to make faint or light ringing sounds, as small chimes.
مترادف: clink, jingle, plink
مشابه: chink, ding, ring, ting
فعل گذرا ( transitive verb )
(1) تعریف: to cause to make light ringing or jingling sounds.
مترادف: clink, jingle, plink
مشابه: chink, ding, ring, ting

(2) تعریف: to touch (piano keys or the like) lightly to produce short light tones.
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or instance of tinkling, or the sound thus produced.
مترادف: clink, jingle, plink
مشابه: chink, ding, ring, ting, ting-a-ling

• jingle, ring, chime
ring, beat
if something tinkles, it makes a sound like a small bell ringing. verb here but can also be used as a count noun. e.g. the telephone gave a tinkle.

مترادف و متضاد

جرنگ جرنگ (اسم)
chink, tinkle, clangor, clangour, tintinnabulation

صدای جرنگ (اسم)
tinkle

صدای جرنگ جرنگ کردن (فعل)
tinkle

طنین داشتن (فعل)
tinkle

دارای طنین کردن (فعل)
tinkle

jingle, ring


Synonyms: chime, chink, chinkle, clink, ding, jangle, make bell sound, plink, sound, ting, tingle, tintinnabulate


جملات نمونه

1. give someone a tinkle
(انگلیس - عامیانه) تلفن زدن (به کسی)

2. In the distance we heard the silvery tinkle of a stream.
[ترجمه ترگمان]در فاصله دور صدای زنگ نقره ای یک نهر را شنیدیم
[ترجمه گوگل]در فاصله ما شبکیه نقره ای از یک جریان را شنیده ایم

3. I'll give you a tinkle tomorrow.
[ترجمه Mr.sher] فردا بهت زنگ میزنم . عامیانه
[ترجمه ترگمان]فردا به تو گوش می دهم
[ترجمه گوگل]من فردا شب خواهم داد

4. I'll give you a tinkle some time next week.
[ترجمه ترگمان]هفته دیگه برات یک صدا می کنم
[ترجمه گوگل]هفته ای یک بار به شما یک شباهت خواهم داد

5. Do you have to go tinkle ?
[ترجمه ترگمان]مجبوری باه اش بری بیرون؟
[ترجمه گوگل]آیا شما مجبور به شبکه هستید؟

6. I'll give you a tinkle tonight.
[ترجمه ترگمان]امشب به تو گوش می دهم
[ترجمه گوگل]من امشب شبانه خواهم داد

7. A faint tinkle of metal told me that Shep was lurking there in his kennel and I slowed my steps.
[ترجمه ترگمان]صدای ضعیفی از فلز به من گفت که باک در kennel کمین می کند و من سرعتم را آهسته تر کردم
[ترجمه گوگل]شبنم ضعیف از فلز به من گفت که شپ در لانه خود در آنجا خزنده بود و گام هایم را کم کرد

8. The lake was below, the dull tinkle of cowbells came up to me.
[ترجمه ترگمان]سطح دریاچه پایین بود، صدای یکنواخت cowbells به گوشم رسید
[ترجمه گوگل]دریاچه در زیر بود، شبکه ی خالی از گاوها برای من آمد

9. Shop life: tinkle of money, rustle of notes, voices.
[ترجمه ترگمان]زندگی \"فروشگاه\"، صدای پول، صدای خش خش و صداهایی
[ترجمه گوگل]فروشگاه شبکه شبکه زندگی پول، سر و صدا از یادداشت ها، صداها

10. A constant clash and tinkle came from the kitchens across the courtyard, like the percussion section of an orchestra from hell.
[ترجمه ترگمان]صدای برخورد مداوم و صدای زنگ از آشپزخانه در حیاط به گوش می رسید، مثل یک دسته ارکستر از جهنم
[ترجمه گوگل]یک درگیری ثابت و شبکه از آشپزخانه در سراسر حیاط، مانند بخش قطره ای از ارکستر از جهنم است

11. I rang the bell and heard it tinkle inside.
[ترجمه ترگمان]زنگ را به صدا در آوردم و صدای زنگ را از داخل شنیدم
[ترجمه گوگل]زنگ زنگ زدم و آن را داخل شبکه شنیدم

12. Only the eerie tinkle of leg irons and shouted commands break the silence.
[ترجمه ترگمان]فقط صدای تلق تلق تلق تلق تلق و گوش خراشی سکوت را می شکست
[ترجمه گوگل]فقط شباهت وحشیانه ای از اژدها و فرماندهان فریاد می زند سکوت را شکست

13. Stanford's Lindy La Rocque jumps onto Joslyn Tinkle as they celebrate beating Oklahoma in their Final Four semifinal April 4 in San Antonio.
[ترجمه ترگمان]در روز ۴ آوریل در سن آنتونیو، Lindy لا Rocque از استنفورد به سمت Joslyn tinkle می پرد و در روز ۴ آوریل در حال برگزاری چهارمین مسابقه نیمه نهایی در سن آنتونیو هستند
[ترجمه گوگل]Lindy La Rocque استنفورد در Joslyn Tinkle در حال جریمه شدن در فصل چهارم نهایی 4 فوریه در سن آنتونیو است

14. She heard the tinkle of the broken lens.
[ترجمه ترگمان]صدای شکستن لنز شکسته را شنید
[ترجمه گوگل]او شباهت لنز شکسته را شنید

15. As Archer rang the bell, the long tinkle seemed to echo through a mausoleum.
[ترجمه ترگمان]همچنان که Archer زنگ را می زد، صدای زنگ بلند در یک مقبره طنین می انداخت
[ترجمه گوگل]همانطور که آرچر زنگ زنگ زد، شباهت طولانی به نظر می رسید که از طریق آرامگاه پخش می شد

اصطلاحات

give someone a tinkle

(انگلیس - عامیانه) تلفن زدن (به کسی)


پیشنهاد کاربران

1. to urinate
2. a telephone call
3. a light high ringing sound

جیرینگیدن.
دیلینگیدن.


کلمات دیگر: