کلمه جو
صفحه اصلی

apiary


معنی : کندوی عسل، کندو
معانی دیگر : پرورشگاه زنبور عسل، زنبور داری

انگلیسی به فارسی

کندو، کندوی عسل


حیاط، کندوی عسل، کندو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: apiaries
مشتقات: apiarist (n.)
• : تعریف: a place where bees are kept in beehives, usu. for their honey.

- There are several colonies of bees in the apiary.
[ترجمه ترگمان] چندین colonies زنبور در the وجود دارد
[ترجمه گوگل] چندین مستعمرات زنبور عسل در حبوبات وجود دارد

• bee-hive, place where bees are kept

مترادف و متضاد

کندوی عسل (اسم)
apiary, beehive

کندو (اسم)
hive, apiary, beehive

جملات نمونه

1. My sister was put in charge of the apiary.
[ترجمه ترگمان] خواهرم مسئول کندو شده
[ترجمه گوگل]خواهر من مسئول قحطی بود

2. The apiary was nearby; half a dozen hives faced south down the slope.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]حیاط نزدیک بود؛ نیمی از کندوها به جنوب به سمت پایین دامن رسیده است

3. He keeps an apiary.
[ترجمه ترگمان] اون کندو داره
[ترجمه گوگل]او حیاط را نگه می دارد

4. These requirements rule for all apiary sites, including migration sites.
[ترجمه ترگمان]این قانون الزامات برای همه سایت های apiary، از جمله سایت های مهاجرت
[ترجمه گوگل]این الزامات مورد نیاز برای تمام سایت های بومی، از جمله سایت های مهاجرت است

5. We went to an apiary and got real sheets of used bees wax.
[ترجمه ترگمان]ما به کندو رفتیم و ملافه های واقعی از زنبوره ای عسل استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما به حیاط رفتیم و ورقه های واقعی موم زنبور عسل مصرف کردیم

6. Althogh he spent many hours daily in the apiary, he was seldom stung by a Bee.
[ترجمه ترگمان]چند ساعتی را در کندو به سر می برد، کم تر از یک بی به ندرت نیش می زد
[ترجمه گوگل]Althogh او روزانه بسیاری از ساعت ها در حیاط را صرف کرد، او توسط یک زنبور رسیده بود

7. Apiary Inspector Peter Kaczynski came out of retirement to put together this rapid response unit for the State of Victoria.
[ترجمه ترگمان]بازرس apiary پیتر Kaczynski از بازنشستگی خارج شده و این واحد واکنش سریع را برای ایالت ویکتوریا کنار هم قرار داد
[ترجمه گوگل]بازرس پیسی، پیتر کاچینسکی، برای بازنشستگی از این واحدهای سریع واشنگتن برای دولت ویکتوریا خارج شد

8. Is presently innate apiary cooperation apiary 80, the nearly 5000 colonies, are raising bees the domain to have the good popularity.
[ترجمه ترگمان]آیا در حال حاضر هم کاری apiary innate (apiary ۸۰، تقریبا ۵۰۰۰ colonies)در حال افزایش زنبورها در حوزه هستند تا شهرت خوبی داشته باشند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همجنس گرایانه تقریبا 80 ساله، نزدیک به 5000 مستعمره، زنبورها را به دام می اندازند تا محبوبیت خوبی داشته باشند

9. The Sisters' Garden includes an apiary, butterfly meadow, and a turtle formed by a rolling hill.
[ترجمه ترگمان]این باغ شامل an، چراگاه پروانه ها، و یک لاک پشت است که توسط تپه ای در حال حرکت شکل گرفته است
[ترجمه گوگل]باغ های خواهران شامل یک بوته، پروانه میله ای و یک لاک پشت تشکیل شده توسط تپه نورد است

10. Swarm Traps used in an Apiary will not cause managed colonies to swarm.
[ترجمه ترگمان]گروه ازدحام مورد استفاده در an باعث ایجاد ازدحام در کلونی های مدیریت شده نخواهد شد
[ترجمه گوگل]تله های سرسختی که در Apiary استفاده می شود، مستعمرات مستعمراتی را به سویش نمی کشد

11. Anyone Missing at the Apiary?
[ترجمه ترگمان]کسی توی \"apiary\" گم شده؟
[ترجمه گوگل]هر کسی که در کوفته می میرد؟

12. The construction of the hives must meet certain required specification and dimensions that are very critical in making the hives homely for the bees during and after colonization of the apiary .
[ترجمه ترگمان]ساخت کندو باید مشخصات و ابعاد مورد نیاز خاصی را برآورده کند که در ساخت کندو برای زنبورها در طول و پس از استعمار of بسیار مهم هستند
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز قوچ باید مشخصه های مورد نیاز و ابعاد مورد نیاز را داشته باشد که در ایجاد وحشیانه زنبورها در طول و پس از کلونیزاسیون گوساله ها بسیار حیاتی است

13. I only wish that Holmes could be here too, but, as you may know, he has now retired to the country to study the art of apiary - beekeeping ,(sentence dictionary) as it's more commonly known.
[ترجمه ترگمان]من فقط آرزو می کنم که هولمز هم اینجا باشد، اما همانطور که می دانید، اکنون به کشور بازگشته تا هنر of - زنبورداری، (فرهنگ لغت را)بررسی کند، همانطور که بیشتر شناخته شده است
[ترجمه گوگل]من فقط آرزو می کنم که هولمز هم می تواند در اینجا باشد، اما، همانطور که می دانید، او اکنون به تحصیل در هنر بذر - زنبورداری (فرهنگ لغت جمله) بازنشسته شده است

14. The removals of the supers and the honey extraction operations are recorded in the apiary register.
[ترجمه ترگمان]The of و عملیات استخراج عسل در رجیستر apiary ثبت می شوند
[ترجمه گوگل]حذف برادران و عملکرد استخراج عسل در ثبت دامنه ثبت شده است

15. Bee rearing is done in a man made box called hives which are kept in a location called Apiary .
[ترجمه ترگمان]پرورش زنبور در یک جعبه به نام کندو که در مکانی به نام apiary نگهداری می شوند انجام می شود
[ترجمه گوگل]پرورش زنبور عسل در یک جعبه ساخته شده توسط انسان به نام زنبورها انجام می شود که در مکانی با نام Apiary نگهداری می شوند

پیشنهاد کاربران

زنبورستان


کلمات دیگر: