کلمه جو
صفحه اصلی

gait


معنی : مشی، گام، یورتمه روی، قدم رورفتن، راه رفتن، گام برداشتن، قدم زدن
معانی دیگر : طرز راه رفتن، طرز دویدن، طرز گام برداری اسب (مثلا یورتمه یا چهار نعل)، به اسب تعلیم گام برداری (مثلا یورتمه روی) دادن، خرامش، در اسب یورتمه روی، خرامیدن

انگلیسی به فارسی

راه رفتن، گام، یورتمه روی، قدم رورفتن، مشی، گام برداشتن، قدم زدن


گام، خرامش، راه رفتن، (در اسب) یورتمه روی، گام برداشتن، قدم زدن، خرامیدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a manner of walking or running.
مترادف: walk
مشابه: bearing, carriage, step, stride

- The old man has a slow and painful gait.
[ترجمه رضا] قدمهای پیرمرد اهسنه و دردناک بود
[ترجمه ترگمان] پیرمرد گام های آهسته و دردناک دارد
[ترجمه گوگل] پیر مرد گام آهسته و دردناک دارد

(2) تعریف: any of the manners in which a horse goes forward, such as a trot or gallop.
مشابه: amble, canter, gallop, pace, rack, single-foot, trot
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gaits, gaiting, gaited
• : تعریف: to train (a horse) to move at one or more particular gaits.
مشابه: canter, gallop, pace, trot

• way of walking; any of the paces of a horse (i.e. gallop, trot, etc.)
someone's gait is their way of walking; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] گام برداشتن ؛ حرکت روبه جلو اسب مثل یورتمه، پرش یا یورغه رفتن .
[نساجی] آماده به کار کردن - آماده به کار کردن ماشین میول و رینگ - چله بندی - چله گذاری

مترادف و متضاد

مشی (اسم)
tack, behavior, modus operandi, gait, behaviour, walking

گام (اسم)
pace, going, scale, gamut, gait, stride, pitch, step, footstep, footpace, tempo

یورتمه روی (اسم)
gait, trot

قدم رو رفتن (اسم)
gait

راه رفتن (فعل)
go, ambulate, walk, gait, stride, stalk, tread

گام برداشتن (فعل)
gait

قدم زدن (فعل)
gait, stride, vamp, step, stroll, pad

way an animal or person moves, walks


Synonyms: amble, bearing, canter, carriage, clip, gallop, get along, lick, march, motion, movement, pace, run, speed, step, stride, tread, trot, walk


جملات نمونه

they knew him by his gait.

از طرز راه رفتنش او را می‌شناختند.


1. a free gait
گامبرداری با بی خیالی

2. a halting gait
گام برداری لنگان لنگان

3. a heavy gait
طرز راه رفتن بدقواره

4. they knew him by his gait
از طرز راه رفتنش او را می شناختند.

5. He walked with a slow stiff gait.
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته راه می رفت
[ترجمه گوگل]او با راه رفتن آرام آرام راه می رفت

6. He walked with an awkward gait like a penguin.
[ترجمه ترگمان]با گام های ناشیانه مثل یک پنگوئن حرکت کرد
[ترجمه گوگل]او با یک راه رفتن بی دست و پا مانند یک پنگوئن رفت

7. He walked with a rolling gait.
[ترجمه ترگمان]با گام های لرزان راه می رفت
[ترجمه گوگل]او با قدم زدن نورد رفت

8. He moves with the slow confident gait of a successful man.
[ترجمه ترگمان]با قدم های آهسته و مطمئن یک مرد موفق حرکت می کند
[ترجمه گوگل]او با آرامش آرام با اعتماد به نفس یک مرد موفق حرکت می کند

9. His movements were clumsy, and his gait peculiarly awkward.
[ترجمه ترگمان]حرکاتش ناشیانه بود و رفتارش به طرز عجیبی ناشیانه بود
[ترجمه گوگل]حرکاتش غیرممکن بود و راهش به طرز شگفت انگیزی بی دست و پا بود

10. He walked with a lilting gait, his left Achilles tendon apparently shortened, pulling his left heel up.
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند و موزون راه می رفت و صدای پای چپش کم می شد و پاشنه پای چپش کم می شد
[ترجمه گوگل]او با یک قدم زدن با قدم زدن راه می رفت، تاندون آشیل سمت چپش ظاهرا کوتاه شده بود، پاشنه چپش را بالا می کشید

11. Since dress, gait and table manners instantly distinguish social rank, all over the world, why not speech as well?
[ترجمه ترگمان]از آنجا که لباس، راه رفتن و رفتار میز فورا رتبه اجتماعی، در سراسر جهان را تشخیص می دهند، چرا سخنرانی نمی کنند؟
[ترجمه گوگل]از آنجا که لباس، راه رفتن و شیوه های دسکتاپ بلافاصله طبقه اجتماعی را در سراسر جهان تشخیص می دهند، چرا سخنرانی هم نیست؟

12. With a gawky, clunky gait Magic lurches slowly across the yard.
[ترجمه ترگمان]با یک حرکت gawky، آهسته آهسته در حیاط می دود
[ترجمه گوگل]با جادوگر خنده دار، طغیان گمشده سحر آمیز به آرامی در سراسر حیاط خلوت می شود

13. She has a mincing gait.
[ترجمه ترگمان]راه رفتنش را عوض می کند
[ترجمه گوگل]او راه رفتن دارد

14. His gait is slow and he tires easily.
[ترجمه ترگمان]راه رفتن آهسته است و به آسانی خسته می شود
[ترجمه گوگل]راه رفتن او آهسته است و او به آسانی می چرخد

15. In this gait, he conveys the impression of strength, endurance and determination.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، او تاثیر قدرت، استقامت و عزم را منتقل می کند
[ترجمه گوگل]در این راه رفتن او احساس قدرت، استقامت و عزت را بیان می کند

کلمات اختصاری

عبارت کامل: GSM ANSI-41 Interoperability Team
موضوع: سازمانی
GAIT ، تیم درون سازمانی توانمند GSM / ANSI - 136 ، گروهی متشکل از اپراتورهای GSM و TDMA شمال امریکا و کنسرسیوم ارتباطات بی سیم جهانی ( UWCC ) است. آنها استانداردی را ایجاد کردند که رومینگ یکپارچه بین شبکه های GSM و TDMA را ممکن می سازد ( به این استاندارد GAIT نیز گفته می شود ). TDMA - ANSI و GSM دوتا از سه تکنولوژی دیجیتال عمده برای شبکه ها و موبایل می باشند CDMA ( تکنولوژی دیگر است ). نیروی محرک و رای این استاندارد این حقیقت است که دو اپراتور اصلی ایالات متحده- cingular و بی سیم AT v T – هر دو شبکه هایشان را از تکنولوژی TDMA به GSM انتقال داده اند. آنها طی دوره انتقال بطور همزمان از هر دو نوع شبکه استفاده می کردند. بنابراین داشتن تلفن هایی که بطور یکپارچه روی دو نوع شبکه کار می کنند سودمند است. استاندارد GAIT شامل ارتقاء برای شبکه ها و همچنین تلفن های جدید " GAIT " است. با هر دوی آنها ، رومینگ و ویژگی هایی مانند پست صوتی و پیام گذاری متنی SMS در هر نوع شبکه بطور یکپارچه است و انتقال را برای کاربران راحت تر می کند. تکنولوژی GAIT ، انتقال یکپارچه بین TDMA و GSM فراهم نمی کند. برای مثال ، هرگاه از یک منطقه TDMA به منطقه GSM ( مانند یک بزرگراه ) حرکت کنید تماسی که در جریان است ، افت پیدا می کند. بدون GAIT در حالی که روی شبکه GSM هستند نمی توانند به SMS دسترسی یابند و بالعکس.

پیشنهاد کاربران

گام اسب

طرز راه رفتن

طرز راه رفتن، ( به ترکی ) یریش
The pattern of how you walk


کلمات دیگر: