کلمه جو
صفحه اصلی

eared


معنی : گوش دار، خوشهدار، خوشهکرده، سنبلهدار
معانی دیگر : دارای گوش بخصوص (در ترکیب به کار می رود)، گ 0ش 0 خوشه دار

انگلیسی به فارسی

گوش‌دار، (گیاه‌شناسی) خوشه‌دار، خوشه‌کرده، سنبله‌دار


انگلیسی به انگلیسی

• having ears, having a certain number or kind of ears (long-eared, etc.)

مترادف و متضاد

گوش دار (صفت)
eared

خوشه دار (صفت)
eared

خوشه کرده (صفت)
eared

سنبله دار (صفت)
eared

جملات نمونه

1. A man has two ears and one mouth that he may hear much and speak little.
[ترجمه ترگمان]یک مرد دو گوش و یک دهان دارد که می تواند چیزهای زیادی بشنود و کم حرف بزند
[ترجمه گوگل]مرد دارای دو گوش و یک دهان است که ممکن است آن را بشنود و کمی صحبت کند

2. You can't make a silk purse from a sow's ear.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی یک کیسه ابریشمی از گوشت خوک درست کنی
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید یک کیف پول ابریشمی از یک گوش گاو ایجاد کنید

3. Give every man thine ear, but few thy voice.
[ترجمه ترگمان]به همه کس گوش بدهید، اما صدای تو کم تر است
[ترجمه گوگل]هر مردی گوش تو را بدهد، اما صدای تو کمی نیست

4. The day has eyes, the night has ears.
[ترجمه ترگمان]روز چشم دارد، شب گوش دارد
[ترجمه گوگل]روز چشم دارد، شب گوش دارد

5. The hungry belly has no ears.
[ترجمه ترگمان]شکم گرسنه هیچ صدایی ندارد
[ترجمه گوگل]شکم گرسنه گوش ندارد

6. To travel through the world it is necessary to have the mouth of hog, the legs of a stag, the eyes of a falcon, the ears of an ass, shoulders of a camel, and the face of an ape, and overplus, a satchel full of money and patience.
[ترجمه ترگمان]برای سفر در دنیا لازم است که دهانه خوک، پاها یک گوزن، چشم یک شاهین، چشم یک شاهین، و صورت یک میمون و یک کیف پر از پول و شکیبایی یک کیف پر از پول باشد
[ترجمه گوگل]برای مسافرت از طریق جهان، لازم است که دهان خوک، پاهای گوزن، چشمهای یک سوسن، گوشهای یک الاغ، شانه شتر و صورت یک مگس، و بیش از حد، یک صندل پر از پول و صبر

7. Little pitchers have great (or large) ears.
[ترجمه ترگمان]pitchers کوچک گوش های بزرگ (یا بزرگ)دارند
[ترجمه گوگل]کوزه های کوچکی بزرگ (یا بزرگ) گوش دارند

8. A wooer should open his ears more than his eyes.
[ترجمه ترگمان]A باید گوشش را بیشتر از چشمانش باز کند
[ترجمه گوگل]یک ووئر باید گوشش را بیشتر از چشمش باز کند

9. The great fish ear up the small.
[ترجمه ترگمان]گوش بزرگ ماهی ها کوچک است
[ترجمه گوگل]گوش ماهی بزرگ تا کوچک

10. Hedges have eyes, and walls have ears.
[ترجمه ترگمان]Hedges چشم دارند و دیوارها هم گوش دارند
[ترجمه گوگل]هضم چشم دارند و دیوارها گوش دارند

11. Choose a wife rather by your ear than your eye. Thomas Fuller
[ترجمه ترگمان]همسری انتخاب کنید که بهتر از چشم شما باشد توماس فولر
[ترجمه گوگل]یک زن و نه با گوش خود را از چشم خود انتخاب کنید توماس فولر

12. The wise man has long ears and a short tongue.
[ترجمه ترگمان]مرد عاقل گوش دراز و زبانی کوتاه دارد
[ترجمه گوگل]مرد عاقل دارای گوش های بلند و زبان کوتاه است

13. Two sparrows on one ear of corn make an ill agreement.
[ترجمه ترگمان]دوتا گنجشک روی یک گوش ذرت با هم توافق می کنند
[ترجمه گوگل]دو جارو بر روی یک گوش از ذرت موافقت می کند

14. No piper can please all ears.
[ترجمه ترگمان] نه پایپر میتونه همه گوش ها رو گوش کنه
[ترجمه گوگل]هیچ piper می تواند همه گوش را لطفا

15. Give every man thy ear, but few thy voice.
[ترجمه ترگمان]به هر مرد گوش بده، اما صدای تو کم است
[ترجمه گوگل]هرکسی را گوش کنی، اما صدای تو کمی کم است

long-eared

گوش دراز


red-eared

دارای گوش سرخ



کلمات دیگر: