کلمه جو
صفحه اصلی

madam


معنی : فاحشه، خانم، بانو
معانی دیگر : (خطاب مودبانه) خانم، مادام، کدبانو، خانم خانه، خانه دار، ببانوان شوهر دار که غیر انگلیسی باشندگفته میشود

انگلیسی به فارسی

بانو ،ببانوان شوهر دار که غیر انگلیسی باشند گفته می‌شود


خانم، بانو، فاحشه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: madams, mesdames
(1) تعریف: (sometimes cap.) a woman, addressed politely or courteously.
مترادف: ma'am
مشابه: lady, madame

(2) تعریف: a woman who operates a brothel.
مترادف: bawd
مشابه: pander, procurer

• (from french) respectful title used when addressing a woman; woman in charge of a home; woman who runs a brothel
madam is a formal and polite way of addressing a woman. `dear madam' is often used at the beginning of letters.

مترادف و متضاد

فاحشه (اسم)
drab, fancy women, harlot, besom, whore, slut, prostitute, hooker, geisha, moll, callet, courtesan, madam, madame, wench, hack, trull, hetaera, light-o'love, quean, streetwalker, strumpet

خانم (اسم)
wife, mistress, dame, lady, madam, missy, donna, mademoiselle, dona, gentlewoman, goodwife, signora

بانو (اسم)
mistress, woman, dame, lady, madam, matron, ladyship, donna, dona, gentlewoman, goodwife, grand dame

جملات نمونه

1. What is your bust size, madam?
[ترجمه Insta:try_for_the_future] خانم، قد شما چند است؟
[ترجمه ترگمان]قد تو چیه، خانم؟
[ترجمه گوگل]اندازه خانم شما، خانم؟

2. Are you ready to order, Madam?
[ترجمه ترگمان]خانم، آماده ای که سفارش بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما آماده سفارش هستید، خانم؟

3. Women's hosiery you'll find on the second floor, Madam.
[ترجمه ترگمان]جوراب زنانه زنان در طبقه دوم پیدا خواهید شد، خانم
[ترجمه گوگل]خانم جوراب زنانه ای که در طبقه دوم پیدا می کنید

4. I'm sorry, madam, but we have to go by the rules.
[ترجمه ترگمان]متاسفم خانم، اما ما باید قوانین رو رعایت کنیم
[ترجمه گوگل]متاسفم، خانم، اما باید قوانین را بپذیریم

5. I'll inform the mistress of your arrival, madam.
[ترجمه ترگمان]خانم، من به بانوی اول شما اطلاع خواهم داد
[ترجمه گوگل]من خانم ورود شما را مطلع میکنم، خانم

6. A chairwoman may be addressed as " Madam Chairman.
[ترجمه ترگمان]یک رئیس می تواند به عنوان \"خانم رئیس\" مورد خطاب قرار گیرد
[ترجمه گوگل]خانم رئیس ممکن است به عنوان 'خانم رئیس' خطاب شود

7. What can I do for you, madam?
[ترجمه ترگمان]چه کاری می توانم برایتان انجام بدهم، بانوی من؟
[ترجمه گوگل]چه می توانم برای شما انجام دهم، خانم؟

8. Are you being served, madam?
[ترجمه ترگمان]شما خدمت می کنید، بانوی من؟
[ترجمه گوگل]آیا شما خدمت می کنید، خانم؟

9. Madam Curie insisted ( that ) there was something in nature that gave out radiation.
[ترجمه ترگمان]خانم کوری اصرار داشت (که)چیزی در طبیعت وجود دارد که تشعشع را بیرون می دهد
[ترجمه گوگل]خانم کوری اصرار داشت (که) چیزی در طبیعت وجود داشت که تابش را به وجود آورد

10. Luncheon will be served at one, Madam.
[ترجمه ترگمان]ناهار در یک اتاق پذیرایی خواهد شد، خانم
[ترجمه گوگل]ناهار در یک خانم خدمت می کنند

11. I'm sorry, madam, the restaurant is fully booked.
[ترجمه ترگمان]متاسفم خانم، رستوران کاملا رزرو شده
[ترجمه گوگل]متاسفم، خانم، رستوران کاملا رزرو شده است

12. Alas, they've all sold out, madam.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه همه شون فروخته شدن، خانم
[ترجمه گوگل]افسوس، همه آنها را فروختند، خانم

13. She's turning into a proper little madam.
[ترجمه ترگمان]او دارد به یک بانوی کوچک مناسب تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]او تبدیل به یک خانم مناسب است

14. Ladies' separates are on the next floor, madam.
[ترجمه ترگمان] خانم ها از طبقه بعدی جدا شدند، بانوی من
[ترجمه گوگل]خانم ها جدا هستند در طبقه بعدی، خانم

پیشنهاد کاربران

خانمی که نمی دانیم ازدواج کرده یا نکرده. خانم ناشناخته



کلمات دیگر: