1. factor in (or into)
به حساب آوردن،درنظر گرفتن (به عنوان یکی از عوامل)
2. dissipation factor
ضریب اتلاف
3. duty factor
ضریب کارایی
4. exposure factor
عامل نوردهی
5. hereditary factor
عامل ارثی
6. invariant factor
سازه ی پایا،عامل پایدار
7. kill factor
ضریب کشندگی
8. nth factor
سازه ی n ام
9. prime factor
عامل اول
10. amplification factor
ضریب فزون سازی،عامل تقویت،ضریب تقویت
11. a key factor
عامل کلیدی،سازه ی پژنگی
12. a plus factor
عامل بیشند،عامل مساعد
13. the deciding factor
عامل تعیین کننده (سرنوشت ساز)
14. the second factor is even more important than the first one
عامل دوم از اولی هم مهمتر است.
15. the wind-chill factor
سنجه ی باد ـ سرما
16. education is an important factor in determining the mind-set
آموزش و پرورش در تعیین ساختار فکری جوانان عامل مهمی است.
17. this quilt has a high warmth factor
میزان گرمادهی این لحاف زیاد است (این لحاف خوب گرم می کند).
18. the consumption of electricity has gone up by a factor of eight
مصرف برق هشت مرتبه زیادتر شده است.
19. The environmental argument was a deciding factor.
[ترجمه ترگمان]بحث محیطی یک عامل تعیین کننده بود
[ترجمه گوگل]استدلال زیست محیطی عامل تعیین کننده بود
20. This is regarded as the crucial factor in deciding who should get priority.
[ترجمه ترگمان]این به عنوان عامل تعیین کننده در تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی باید اولویت داشته باشد، در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]این به عنوان عامل مهمی در تصمیم گیری در مورد اولویت ها محسوب می شود
21. Stress is often a factor in the development of long-term sickness.
[ترجمه ترگمان]استرس یکی از عوامل رشد بیماری بلند مدت است
[ترجمه گوگل]استرس اغلب عامل رشد درازمدت بیماری است
22. He had one potentially decisive factor in his favour: the element of surprise.
[ترجمه ترگمان]او یکی از عوامل بالقوه را به نفع خود داشت: عنصر غافلگیری
[ترجمه گوگل]او تا به حال یکی از عوامل تعیین کننده بالقوه خود را دارد: عنصر تعجب
23. The threat of litigation can be a deciding factor in some business decisions.
[ترجمه ترگمان]تهدید قانونی می تواند یک عامل تعیین کننده در برخی از تصمیمات کسب وکار باشد
[ترجمه گوگل]تهدید دعوی قضایی می تواند عامل تصمیم گیری در برخی از تصمیمات تجاری باشد
24. Take the wind-chill factor into account.
[ترجمه ترگمان]فاکتور سرمای باد را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]به حساب فاکتور باد سرد نگاه کنید
25. Look for the common factor in all these cases.
[ترجمه ترگمان]در تمام این موارد به دنبال عامل مشترک باشید
[ترجمه گوگل]به دنبال عامل مشترک در تمام این موارد
26. The economy is regarded as the decisive/key factor which will determine the outcome of the general election.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد به عنوان عامل تعیین کننده و تعیین کننده در نظر گرفته می شود که نتیجه انتخابات عمومی را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]اقتصاد به عنوان عامل تعیین کننده / کلیدی در نظر گرفته می شود که نتیجه انتخابات عمومی را تعیین می کند