1. They made obeisance to the sultan.
[ترجمه ترگمان]نسبت به سلطان احترام می گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها به سلطان احترام می گذاشتند
2. He made obeisance to the king.
[ترجمه ترگمان]به شاه تعظیم کرد
[ترجمه گوگل]او به پادشاه احترام می گذارد
3. Alexei completed his obeisance, then sat up.
[ترجمه ترگمان]آل کسی تعظیم کرد و نشست
[ترجمه گوگل]آلکسی تسلیم خود را تکمیل کرد، سپس نشست
4. We all make obeisance to it.
[ترجمه ترگمان]همه ما به آن احترام می گذاریم
[ترجمه گوگل]ما همه را به این امر اطاعت می کنیم
5. Was she about to make some obeisance to it?
[ترجمه ترگمان]آیا می خواست به آن تعظیم کند؟
[ترجمه گوگل]آیا او در مورد برخی از احتیاج به آن بود؟
6. The general commands absolute obeisance.
[ترجمه ترگمان]ژنرال اطاعت مطلق می کند
[ترجمه گوگل]دستورالعمل کلی احضار مطلق است
7. Do obeisance to the florid China oriflamme!
[ترجمه ترگمان]نسبت به سرزمین پر زرق و برق چین احترام قائل باشید!
[ترجمه گوگل]احترام به افسانه فلوئور چین!
8. The ability to controll comes from obeisance of rules.
[ترجمه ترگمان]توانایی to از اطاعت از قوانین نشات می گیرد
[ترجمه گوگل]توانایی کنترل ناشی از احکام قوانین است
9. Hold to do obeisance a rites after.
[ترجمه ترگمان] بعد از این مراسم تعظیم کن
[ترجمه گوگل]نگه داشتن برای انجام obeisance یک آیین پس از
10. He made a deep obeisance to the queen.
[ترجمه ترگمان]تعظیم عمیقی به ملکه کرد
[ترجمه گوگل]او قلب عمیقی به ملکه گذاشت
11. I'm so fortunately to be able to make obeisance to the emperor.
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که می توانم به امپراطور تعظیم کنم
[ترجمه گوگل]من خوشبختانه قادر به احترام به امپراتور هستم
12. His lyric poetry and do obeisance the epic poetry of Lun similarly England high peak within verse.
[ترجمه ترگمان]اشعار غنایی او و پیروی از اشعار حماسی Lun در انگلستان به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]اشعار شعر او و احضار شعر حماسی Lun به طور مشابه انگلستان بالا در آیه
13. She also indicated that wants to obeisance Chen Yixun for Shi Xue a fluent Cantonese.
[ترجمه ترگمان]او همچنین اشاره کرد که می خواهد احترام چن Yixun را برای Shi Xue روان سازد
[ترجمه گوگل]او همچنین اظهار داشت که میخواهد چن ییکسون را برای شیسهو، به طور قاطعانه کانتونی، محکوم کند
14. To her the Mullah made obeisance, and, kneeling before her, told his tale.
[ترجمه ترگمان]نسبت به او تعظیم کرد و قبل از او زانو زد و داستانش را تعریف کرد
[ترجمه گوگل]ملا او را زیر پا گذاشت و به او گفت: