کلمه جو
صفحه اصلی

ice cap


معنی : کیسه یخ، یخپهنه، قله یخی
معانی دیگر : قله یخی، ی پهنه، طب کیسه ی، (در یخرودها - توده ی یخ که به آهستگی در حال پراکنده شدن در چند جهت است) یخ پهنه، یخ کله

انگلیسی به فارسی

قله یخی، یخ پهنه، (پزشکی) کیسه یخ


کلاه یخ، کیسه یخ، یخپهنه، قله یخی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large covering of glacial ice that spreads out in all directions from the center.

- Polar bears roam the Arctic ice cap looking for seals.
[ترجمه رحیمی] خرص های قطبی به دنبال مکانی یخی به شمال میروند
[ترجمه ترگمان] خرس های قطبی به دنبال فک ها در قطب شمال پرسه می زنند
[ترجمه گوگل] خرس های قطبی به دنبال کلاه یخی قطب شمال می روند

• an ice-cap is a layer of thick ice and snow that permanently covers a particular area of land.
permanent covering of ice and snow (as on a mountain peak or at either pole)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] یخپهنه - کلاهک یخ
[زمین شناسی] کلاهک یخی یک مجموعه گنبدی شکل از یخ و برف که ارتفاعات کوهستانی یا زمینهای کم ارتفاع مناطق واقع در عرضهای جغرافیایی بالا را می پوشاند و عموما دارای جریانهای شعاعی به سمت خارج است
[] یخ پهنه
[آب و خاک] کلاهک یخی

مترادف و متضاد

کیسه یخ (اسم)
icecap

یخ پهنه (اسم)
icecap

قله یخی (اسم)
icecap

جملات نمونه

1. The submarine sailed deep under the ice cap.
[ترجمه ترگمان]زیردریایی غرق در زیر کلاهک یخی شد
[ترجمه گوگل]زیردریایی عمیق در زیر کلاه یخ فرود آمد

2. He may have seen the continental ice cap, raised by mirage.
[ترجمه ترگمان]او ممکن است این قله یخی را دیده باشد که توسط سراب به وجود آمده باشد
[ترجمه گوگل]او ممکن است قهوه ی یخ قاره ای را دیده باشد که توسط معبد مطرح شده است

3. The northern ice cap on Mars is nearly divided into two by a huge division named Chasma Boreale.
[ترجمه ترگمان]کلاهک یخی در مریخ تقریبا به دو بخش با تقسیم عظیم به نام Chasma Boreale تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]کلاه یخ شمالی در مریخ تقریبا به دو قسمت تقسیم شده به نام Chasma Boreale تقسیم شده است

4. In addition, the Arctic ice cap reached an all - time low in the summer of 200
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، قله یخی قطب شمال در تابستان ۲۰۰ به اوج خود رسید
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، کلاه یخی قطب شمال در تابستان سال 200 به کمترین زمان رسید

5. On ice cap or vast floating ice, due to the strong radiation cooling effect, stable radiating fog is likely to form.
[ترجمه ترگمان]بر روی قله یخی یا یخ شناور گسترده، به خاطر اثر خنک کننده قوی، مه تابش ثابت به احتمال زیاد شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]به دلیل یخ کوه یخ و یا یخ شناور گسترده ای، به علت تأثیر خنک کننده تابش شدید، ممکن است مه ثبات تابشی ایجاد شود

6. The Nelson Ice Cap, surrounding by ocean, located in the low latitute region of Antarctica.
[ترجمه ترگمان]قله یخی نلسون، اطراف اقیانوس، واقع در منطقه کم ارتفاع قطب جنوب
[ترجمه گوگل]یخ کوه نلسون، که در اطراف اقیانوس اطراف آن قرار دارد، در ناحیه پایین قطب جنوب قرار دارد

7. And How could the Arctic ice cap actually melt so quickly?
[ترجمه ترگمان]و چگونه کلاهک یخی قطب شمال واقعا به این سرعت ذوب می شود؟
[ترجمه گوگل]و چطور کلاه یخچال قطب شمال به سرعت به سرعت فرو افتاد؟

8. Since 197 the ice cap has shrunk by nearly 3 or 4 per cent per decade.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۱۹۷ درصد یخ تقریبا ۳ یا ۴ درصد در هر دهه کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]از سال 1977 کلاه یخی تقریبا 3 یا 4 درصد در هر دهه کاهش یافته است

9. But the lowest summer ice cap on record put sea ice far north of the outer continental shelf, the shallow, life-rich shelf of ocean bottom in the Bering and Chukchi seas.
[ترجمه ترگمان]اما پایین ترین قله یخی در تابستان روی یخ دریایی در قسمت شمالی فلات قاره، کم عمق و غنی از کف اقیانوس در دریاهای برینگ و Chukchi قرار دارد
[ترجمه گوگل]اما پایین ترین قله ی یخ یک یک یک یک یک یخ دریایی را به سمت شمال قفسه های قاره ای بیرونی، قفسه کوچک و عمیق دریای اقیانوس در دریای برینگ و چوکتی قرار داده است

10. Today, global warming is melting the ice cap so fast that scientists expect the Passage to become a reliable summer shipping route within a few decades.
[ترجمه ترگمان]امروز، گرم شدن جهانی هوای کره زمین، کلاهک یخی را آنقدر سریع ذوب می کند که دانشمندان انتظار دارند گذر از گذرگاه به یک مسیر حمل و نقل در طی چند دهه تبدیل شود
[ترجمه گوگل]امروزه، گرمایش جهانی، ذوب شدن یخ بسیار سریع است که دانشمندان انتظار دارند گذرگاه طی چندین دهه در مسیر حمل و نقل قابل اعتماد در تابستان باشد

11. Equipment will have to be strongly made to endure the weather conditions on the ice cap.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات باید به شدت وادار به تحمل شرایط آب و هوایی بر روی کلاهک یخی شوند
[ترجمه گوگل]تجهیزات باید به شدت ساخته شود تا شرایط آب و هوایی را در یخ پوشیده باشد

12. Another idea was to allow the hot containers to melt gradually beneath the vast polar ice cap.
[ترجمه ترگمان]ایده دیگر این بود که به ظروف گرم اجازه دهد به تدریج زیر کلاهک یخی قطبی ذوب شوند
[ترجمه گوگل]ایده دیگری این بود که ظرفهای داغ را به تدریج در زیر کلاه یخی قطبی پهن کند

13. Adult males are nomadic, wandering all round the polar ice cap and living mainly off seals.
[ترجمه ترگمان]افراد بزرگ سال مجرد هستند و در اطراف قله یخی قطبی پرسه می زنند و عمدتا خوک های آبی زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]مردان بالغ عشایری هستند، سرگردانند و در کل کلاه یخ قطبی را سرپا نگه دارند

14. Arctic sea icecap disappears, leaving polar bears homeless and changing the Earth's energy balance dramatically as reflective ice is replaced during summer months by darker sea surface.
[ترجمه ترگمان]icecap دریایی قطب شمال ناپدید می شود و خرس های قطبی را بی خانمان کرده و تعادل انرژی زمین را به طور قابل توجهی تغییر می دهد چون یخ در طول ماه های تابستان با سطح دریا تیره تر جایگزین می شود
[ترجمه گوگل]آب یخ زده قطب شمال ناپدید می شود، خرس قطبی بی خانمان می شود و تعادل انرژی زمین را تغییر می دهد به طوری که یخ های بازتابنده در طول ماه های تابستان با سطح دریا تاریک جایگزین می شود

15. Large, flat sheets of the icecap called ice shelves float in water near Antarctica.
[ترجمه ترگمان]صفحات بزرگ و صاف of به نام قفسه های یخی در آب نزدیک قطب جنوب شناور هستند
[ترجمه گوگل]ورق های بزرگ و مسطح یخچال به نام قفسه ی یخ شناور در آب نزدیک قطب جنوب

16. rapidly melting the mighty icecap that covers some 80 percent of Greenland's 840, 000 square miles.
[ترجمه ترگمان]که به سرعت در حال ذوب شدن icecap است که حدود ۸۰ درصد ۸۴۰ هزار مایل مربع را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]به سرعت در حال انباشته شدن یخچال های بزرگ که حدود 80 درصد از 840 هزار مایل مربع گرینلند را پوشش می دهد

17. A treeless area between the icecap and the tree line of Arctic regions, having a permanently frozen subsoil and supporting low-growing vegetation such as lichens, mosses, and stunted shrubs.
[ترجمه ترگمان]منطقه ای بدون درخت بین icecap و خط درختان در مناطق قطبی، داشتن خاک زیرین منجمد همیشگی و حمایت از گیاهان با رشد کم مانند as، خزه، و بوته های stunted
[ترجمه گوگل]یک ناحیه بیابانی بین یخ زده و خط درخت مناطق قطب شمال، داشتن یک زیر زمین دائمی یخ زده و حمایت از پوشش گیاهی کم رشد مانند لیسه های، قارچ ها و درختچه های خالی است

18. The results indicate that the therapeutic icecap cannot provide substantial cooling of brain tissues, but effectively serves for scalp co. . .
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که icecap درمانی نمی تواند خنک کننده اساسی بافت مغز را فراهم کند، اما به طور موثر برای هم کاری پوست سر کار می کند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که یخچال درمانی نمی تواند خنک سازی قابل توجهی از بافت های مغزی را فراهم کند، اما به طور موثر برای پوست سر استفاده می شود

19. Iceland's biggest icecap is enormous. It's larger than all the glaciers in mainland Europe combined.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین icecap ایسلند بزرگ است این بزرگ تر از کل یخچال های طبیعی اروپا است
[ترجمه گوگل]بزرگترین یخ زده ایسلند بزرگ است این بزرگتر از همه یخچال های طبیعی در سرزمین اصلی اروپا است

20. The main hazard is that it cause the icecap melt away in the South Pole and the North Pole, causing the rise of the sea level.
[ترجمه ترگمان]خطر اصلی این است که باعث می شود the در قطب جنوب و قطب شمال ذوب شوند و موجب افزایش سطح دریا شوند
[ترجمه گوگل]خطر اصلی این است که منجر به انباشته شدن یخ زده در قطب جنوب و قطب شمال می شود و موجب افزایش سطح دریا می شود

21. Scientists are particularly interested in observing the thawing and freezing of the polar icecaps in order to assess changes in sea level.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان به ویژه علاقمند به مشاهده ذوب و انجماد آب قطبی در جهت ارزیابی تغییرات سطح دریا هستند
[ترجمه گوگل]دانشمندان به ویژه برای مشاهده یخ زدگی و انجماد یخچال های قطبی به منظور ارزیابی تغییرات در سطح دریا علاقمند هستند

22. Although this volcano began by erupting lava, the eruption actually began on the edge of the icecap during March.
[ترجمه ترگمان]اگر چه این آتشفشان با فوران آتشفشان شروع شد، فوران در واقع در لبه of در طی ماه مارس شروع شد
[ترجمه گوگل]اگر چه این آتشفشان با فوران کردن گدازه شروع شد، فوران در ماه مارس در لبه یخچال شروع شد

23. This paper designed the navigation service system which is able to be applied to the exploration activity on the Antarctica from Zhongshan station to DOME-A inland icecap.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، سیستم خدمات ناوبری را طراحی کرده است که می تواند برای فعالیت اکتشاف در قطب جنوب از ایستگاه Zhongshan به DOME - یک icecap داخلی اعمال شود
[ترجمه گوگل]این مقاله سیستم خدمات ناوبری را طراحی می کند که می تواند برای فعالیت های اکتشافی در قطب جنوب از ایستگاه Zhongshan به DOC-A استفاده شود

24. But we may not have to wait until 2100 to find out. Scientists warn that the Arctic icecap will completely melt between the years 2020-203
[ترجمه ترگمان]اما ممکن است مجبور باشیم تا سال ۲۱۰۰ صبر کنیم تا بفهمیم دانشمندان هشدار می دهند که قطب شمال به طور کامل بین سال های ۲۰۲۰ تا ۲۰۳ به طور کامل ذوب خواهد شد
[ترجمه گوگل]اما ممکن است مجبور نباشیم تا تا 2100 منتظر بمانیم دانشمندان هشدار می دهند که بین سالهای 2020 تا 203، قطب شمال قطب شمال به طور کامل فرو می ریزد

25. Most people only tour along the edges of this massive icecap. If you are really adventurous, you can explore the icecap itself.
[ترجمه ترگمان]اکثر مردم فقط در حاشیه این icecap بزرگ سفر می کنند اگر شما واقعا ماجراجو هستید، می توانید خود icecap را کشف کنید
[ترجمه گوگل]اکثر مردم تنها در امتداد لبه های این عظیم آبشار قرار دارند اگر شما واقعا پرماجرا هستید، می توانید خودتان را کشف کنید

26. By then he hopes he will have trained enough new "icemen" to continue his work and save the world's "third icecap" from being transformed into rivers.
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان او امیدوار است که به اندازه کافی آموزش ببیند تا کار خود را ادامه دهد و \"icecap سوم جهان\" را از تبدیل شدن به رودخانه ها نجات دهد
[ترجمه گوگل]در آن زمان او امیدوار است که او به طور کافی جدید 'icemen' آموزش و پرورش برای ادامه کار خود را و نجات 'سوم icecap' از تبدیل شدن به رودخانه ها

27. Some 95 percent of Antarctica is covered by an icecap averaging .
[ترجمه ترگمان]حدود ۹۵ درصد از قطب جنوب به طور متوسط پوشش داده شده است
[ترجمه گوگل]تقریبا 95 درصد قطب جنوب با یک میانگین متوسط ​​آبشاری پوشانده شده است

پیشنهاد کاربران

یک لایه ضخیم یخی که سطح یک منطقه بزرگ را پوشانده است. ( بویژه در قطب )

قشر یخ


کلمات دیگر: