کلمه جو
صفحه اصلی

earring


معنی : حلقه، گوشواره، اویز
معانی دیگر : گوش آویز، گوشواره، حلقه، اویز

انگلیسی به فارسی

گوشواره، حلقه، آویز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an ornament worn on the earlobe.

• ring or other ornament worn on the earlobe
earrings are pieces of jewellery which hang from your ears.
ring or other small ornament for the lobe of the ear

مترادف و متضاد

حلقه (اسم)
loop, ring, segment, annulus, reel, chain, hoop, vortex, wicket, gird, girdle, hank, volute, wisp, curl, cincture, convolution, earring, gyre, eyelet, facia, fascia, ferrule, grummet, handfast, whorl

گوشواره (اسم)
eardrop, earring

اویز (اسم)
lobe, hanging, earring, lappet

جملات نمونه

1.
حلقه ی گوش،گوشواره

2. I've found one earring - do you know where the other one is?
[ترجمه ترگمان]یه گوشواره پیدا کردم - میدونی اون یکی کجاست؟ -
[ترجمه گوگل]من یک گوشواره پیدا کردم - آیا می دانید که دیگر کجاست؟

3. She bent down to retrieve her earring.
[ترجمه ترگمان]خم شد تا گوشواره را بردارد
[ترجمه گوگل]او خم شد تا گوشواره او را بازیابی کند

4. He had a trendy haircut, an earring and designer stubble .
[ترجمه ترگمان]اون یه مدل موی کوتاه داشت، یه گوشواره و designer
[ترجمه گوگل]او یک مدل موی کوتاه، یک گوشواره و یک طراح است

5. Harold noted the boy's earring with disapproval.
[ترجمه ترگمان]هارولد با نارضایتی به گوشواره پسر توجه کرد
[ترجمه گوگل]هارولد گوشواره پسر را با عدم تایید ذکر کرد

6. He was wearing an earring in his left ear.
[ترجمه ترگمان]اون یه گوشواره تو گوش چپش انداخته بود
[ترجمه گوگل]او در گوش چپ خود گوشواره داشت

7. Her earring went plop into the soup.
[ترجمه ترگمان]گوشواره ای به داخل سوپ رفت
[ترجمه گوگل]گوشواره او به سوپ افتاد

8. He has a silver peace-sign stud earring in his left lobe.
[ترجمه ترگمان]او یک گوشواره مدال نقره در نرمه گوش چپش دارد
[ترجمه گوگل]او یک گوشواره نقره ای صلیب نقره ای در لبه چپ خود دارد

9. Jim Yellow Earring directed me from the gravel road to a one-lane dirt road.
[ترجمه ترگمان]جیم Yellow مرا از جاده شنی به جاده خاکی یک جاده خاکی هدایت کرد
[ترجمه گوگل]گوشواره جیم زرد من را از جاده سنگی به یک جاده خاکی یک خط هدایت کرد

10. He had a pointed black beard, and an earring dangled in one ear.
[ترجمه ترگمان]ریش سیاهی داشت و یک گوشواره در گوش آویزان بود
[ترجمه گوگل]او یک ریش سیاه و سفید داشت و یک گوشواره در گوش داشت

11. They've got asymmetrical haircuts, wire-rimmed specs, an earring or two.
[ترجمه ترگمان]موهای کوتاه کوتاه، عینک wire، گوشواره یا دوتا گوشواره دارند
[ترجمه گوگل]آنها ریزش های نامتقارن، مشخصات سیم کشی، یک گوشواره یا دو عدد دارند

12. This had annoyed Jonquil and set her steel earring swinging with temper.
[ترجمه ترگمان]این سوال او را ناراحت کرده بود و گوشواره پولادین خود را با عصبانیت تاب می داد
[ترجمه گوگل]این Jonquil را ناراحت کرده بود و گوشواره فولادی خود را با طنز نوسان کرد

13. The one with the elbows and the gold earring!
[ترجمه ترگمان]اونی که آرنج و گوشواره طلا داشت
[ترجمه گوگل]یکی با آرنج و یک گوشواره طلا!

14. She wore golden earring.
[ترجمه ترگمان]اون گوشواره طلا پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او دستبند طلایی داشت

15. Iron Maiden Cover Golden Earring Song.
[ترجمه ترگمان]ملکه آهن آهنگ Earring طلایی را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]گوشواره آویز طلایی Iron Maiden

(a pair of) golden earrings

گوشواره‌ی طلا


پیشنهاد کاربران

به معنای گوشواره. . . برای خانم ها . . .
یا حلقه هایی برای برده ها😮

سلام به شما

یعنی گوشواره✔


کلمات دیگر: