کلمه جو
صفحه اصلی

earlobe


معنی : خاج، نرمه گوش، قسمت اویزان گوش
معانی دیگر : لاله گوش

انگلیسی به فارسی

قسمت آویزان گوش، نرمه گوش، لاله گوش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the fleshy lower part of the ear.

• dangling lower part of the external ear
your earlobes are the soft parts at the bottom of your ears.
rounded projection at the lower end of the ear

مترادف و متضاد

خاج (اسم)
cross, lobe, club, crosslet, earflap, earlap, earlobe, rood

نرمه گوش (اسم)
earlobe, lappet

قسمت اویزان گوش (اسم)
earlobe

جملات نمونه

1. Florentine women rouged their earlobes.
[ترجمه A.A] زنان فلورانس نرمه گوشهاشون را سرخاب ( رژ ) زدند
[ترجمه ترگمان]زنان فلورانسی لاله گوششان را سرخاب مالیده بودند
[ترجمه گوگل]زنان فلورانس خروس های گوش خود را بریده اند

2. Thin black sideburns extended down to his earlobes in the style cartoonists adopted as the distinguishing mark of high-toned cads.
[ترجمه ترگمان]sideburns سیاه نازک به سمت لاله گوشش در سبک cartoonists که به عنوان نشانه متمایز of با ته رنگ بالا طراحی شده بودند، گسترش یافت
[ترجمه گوگل]کراوات نازک سیاه پوست به سبک کاپیتانهای سبک به عنوان علامت های متمایز از سلول های پر تنش به کار گرفته شده است

3. Undaunted, he began nibbling her earlobe, as fine strands of hair brushed his face.
[ترجمه ترگمان]با بی تابی شروع به جویدن لاله گوشش کرد، گویی رشته های تار مو بر چهره اش سایه انداخته بود
[ترجمه گوگل]او ناامید شد، او شروع به نوک زدن earlobe او، به عنوان رشته های موی مو چهره اش

4. The man had a large gold ring dangling from one ear-lobe, and hair like tangled yellow string.
[ترجمه ترگمان]ان مرد انگشتر طلایی بزرگی داشت که از یک گوشه گوشت آویزان بود و موهایش مثل نخ زرد و درهم گره خورده بود
[ترجمه گوگل]این مرد یک حلقه طلای بزرگ داشت که از یک گوشه لوب آویزان شده بود و موهایش مانند رشته زرد پیچیده بود

5. For the older child, measure from earlobe to bridge of nose to xiphoid.
[ترجمه ترگمان]برای کودک بزرگ تر، اندازه گیری از earlobe تا پل بینی به xiphoid
[ترجمه گوگل]برای بچه های بزرگتر، از earlobe به پل بینی تا xiphoid اندازه گیری کنید

6. If you have a big thick earlobe, that means you have a lot of luck.
[ترجمه ترگمان]اگه یه لاله گوشت گنده داشته باشی معنیش اینه که شانس زیادی داری
[ترجمه گوگل]اگر دچار ضخیم شدن گوش می کنید، این بدان معنی است که شما شانس زیادی دارید

7. The light on the earlobe flashes and flashes at the same time.
[ترجمه ترگمان]نور چراغ ها و flashes همزمان برق می زند
[ترجمه گوگل]نور در گوشه چشمک می زند و در همان زمان چشمک می زند

8. Beijing has a very inconspicuous alley - earlobe alley.
[ترجمه ترگمان]\"پکن یه کوچه earlobe very داره\"
[ترجمه گوگل]پکن یک کوچه بسیار نامناسب - alley earlobe دارد

9. Attach the clip to an earlobe or the web of skin between thumb and index finger.
[ترجمه ترگمان]این کلیپ را به an یا تار پوست بین انگشت شست و نشانه وصل کنید
[ترجمه گوگل]کلیپ را به گوش و بینی یا وب پوست بین انگشت شست و انگشت اشاره کنید

10. This design is ideal for the antitragus-challenged; heck, these would stay on even if you were also missing your tragus, scapha, concha and earlobe.
[ترجمه ترگمان]این طراحی برای the - challenged، ایده آل است، و اگر شما هم چنین tragus، scapha، concha و earlobe را نیز از دست دادید، این کارها حتی در صورتی ادامه خواهند داشت
[ترجمه گوگل]این طراحی ایده آل برای ضد تروجوس به چالش کشیده شده است هک، این حتی اگر شما نیز tragus، scapha، concha و earlobe را از دست داد

11. The results indicated that the use of temporal arterial pressure pulse wave can assure the accuracy of the inflation time, avoid the potential danger existed in earlobe plethysmogram and pr. . .
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که استفاده از موج فشار موضعی موقتی می تواند دقت زمان تورم را تضمین کند و از خطر بالقوه موجود در earlobe plethysmogram و pr جلوگیری کند
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که استفاده از موج پالس فشار شریان مغزی می تواند دقت زمان تورم را تضمین کند، از خطر بالقوه موجود در پلاسمسیموگرافی سر و گردن جلوگیری کند

12. This article is the investigation to the students of Binzhou university in thumb, ring finger food type, Wen-penetration, rolling and the earlobe.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقی برای دانشجویان دانشگاه Binzhou در انگشت شستش، نوع غذا انگشتی، نفوذ ون، rolling و the است
[ترجمه گوگل]این مقاله تحقیق به دانشجویان دانشگاه بنینگ در انگشت شست، نوع انگشتی، انگشت نفوذ، نورد و گوش شنوایی است

13. Step Take your hand and hold your right earlobe with your pointer finger and thumb.
[ترجمه ترگمان]دست خود را بردارید و دست راست خود را با انگشت و انگشت اشاره خود بگیرید
[ترجمه گوگل]گام دست خود را با انگشت اشاره و انگشت اشاره خود نگه دارید

14. As they pedal a cycle ergometer at various levels of exertion, a doctor takes blood samples from an earlobe. A special device then measures the concentration of lactate in the blood.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها یک چرخه را در سطوح مختلفی فشار می دهند، یک پزشک نمونه خون را از یک earlobe می گیرد سپس یک دستگاه ویژه غلظت لاکتات خون را اندازه گیری می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها ارگومتر چرخه را در سطوح مختلف تمرین پدال می برند، یک دکتر نمونه های خون را از یک لوزالمعده می گیرد پس از آن دستگاه خاصی غلظت لاکتات در خون را اندازه گیری می کند

15. He tugged his ear lobe, our agreed sign for the other to remain silent.
[ترجمه ترگمان]او قطعه گوشش را کشید، نشانه موافقت ما برای سکوت دیگر بود
[ترجمه گوگل]او لوب گوش خود را برداشت، علامت توافق شده ما برای دیگری برای سکوت

16. Only its tail and right ear lobe are missing, apparently having been bitten off.
[ترجمه ترگمان]فقط دنب و نیم کره راست آن گم شده اند و ظاهرا گاز گرفته شده است
[ترجمه گوگل]فقط دم و گوش راست لبه آن گم شده اند، ظاهرا از بین رفته اند

17. The outer ear includes the ear lobe and external auditory canal, which funnels sound waves toward the eardrum (or tympanic membrane) allowing it to vibrate.
[ترجمه ترگمان]گوش بیرونی شامل بخش گوش و مجرای شنوایی خارجی است که امواج صوتی را به سمت پرده گوش می فرستد (یا غشا tympanic)به آن اجازه لرزش می دهد
[ترجمه گوگل]گوش خارجی شامل لوب گوش و کانال شنوایی خارجی است که کانال های صدای امواج را به سمت گوشه گوش (یا غشای تمپان) صدا می کنند و به آن امکان ارتعاش را می دهند

18. Only its tail and right ear lobe are missing, apparently having been bitten off. Even its eyes have survived.
[ترجمه ترگمان]فقط دنب و نیم کره راست آن گم شده اند و ظاهرا گاز گرفته شده است حتی چشمانش جان سالم به در برده است
[ترجمه گوگل]فقط دم و گوش راست لبه آن گم شده اند، ظاهرا از بین رفته اند حتی چشمانش زنده ماندند

19. About 45-55cm. It's nearly from patient's ear lobe to tip of the nose, and then to the low processus xiphoides.
[ترجمه ترگمان]حدود ۴۵ تا ۵۵ سانتیمتر این تقریبا از بخش گوش بیمار تا نوک بینی و سپس به سمت پایین processus است
[ترجمه گوگل]حدود 45-55 سانتیمتر این تقریبا از لوب گوش بیمار تا نوک بینی است، و سپس به فرآورده های کم Xiphoides

20. He easily bites her lower ear lobe ugg tall embrace she up the pond side spreads the felt of towel up, anew large next gifted person of this fancy.
[ترجمه ترگمان]او به راحتی قسمت پایینی گوشت را گاز می گیرد و در آغوش می کشد و آب استخر را در آغوش می گیرد و احساس حوله را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]او به راحتی غلیظ گوش لبه گوش خود را در آغوش او را به سمت حوضچه گسترش نفس نفس نفس نفس کشیدن، فرد جدید و جدید با شخصیت از این فانتزی گسترش می یابد

21. If you tear all the defects of the ear lobe, mastoid area in a self-folding flap reconstruction earlobe, ear lobe greater than the original design should, if necessary, may flap delay.
[ترجمه ترگمان]اگر شما همه نقص های بخش گوش را پاره کنید، ناحیه mastoid در بخش بازسازی دریچه سینه خود، بخش گوش بزرگ تر از طرح اصلی است، اگر لازم باشد، ممکن است تاخیر ایجاد کند
[ترجمه گوگل]اگر تمام نقایص لوب گوش را از بین ببرید، در ناحیه ماتادویی در ناحیه بازسازی فلپ Self-folding، لوب گوش بیشتر از طراحی اولیه، در صورت لزوم، ممکن است تاخیر فلپ داشته باشد

22. He studied the Gascon's dark effete face and the jewel-encrusted pearl which swung arrogantly from one ear lobe.
[ترجمه ترگمان]صورت تیره و سیاهش را برانداز کرد و the را که از یک قسمت گوش مغرورانه آویزان شده بود برانداز کرد
[ترجمه گوگل]او چهره ی تاریک فانوس گاسکون و مروارید بافته شده با سنگ های قیمتی را که از یک لوب گوش به شدت متلاشی می کردند، مطالعه کرد

23. Nicola moved her lips along Richard's neck and nuzzled his ear lobe delicately.
[ترجمه ترگمان]۲۳ لبش را روی گردن ریچارد تکان داد و به آرامی قسمت گوشش را مالید
[ترجمه گوگل]نیکولا لب هایش را در گردن ریچارد قرار داد و لب های گوشش را با دقت خم کرد

24. Weapons and other devices hung within his blood-red, high-collared cloak; and a communicator dangled from one ear lobe.
[ترجمه ترگمان]سلاح ها و دیگر دستگاه ها در زیر شنل قرمز و یقه دار او اویزان بودند؛ و یک نوع ارتباط تصویری از یک قطعه گوش آویزان بود
[ترجمه گوگل]سلاح ها و دستگاه های دیگر در داخل پشمالو قرمز و پشمالو دیده می شود و یک ارتباط دهنده از یک گوش لوب آویزان شد

25. He trudged off miserably down jubilee Road with the cold rain dripping from his ear lobes.
[ترجمه ترگمان]با درماندگی همراه با باران سردی که از نرمه گوشش می چکید به راه افتاد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی از جاده جبلی دور شد و باران های سرد از لبه های گوشش را چک کرد

26. Incision face lift surgery generally hidden in the ear, along the ear lobe and ear into the hairline.
[ترجمه ترگمان]گرفتگی عضلات چهره به طور کلی در گوش، در گوش و گوش و در گوش، در گوش پنهان است
[ترجمه گوگل]جراحی برش چهره به طور کلی در گوش، در امتداد لبه گوش و گوش به خط موی پنهان است

27. Cang Li Man places back the cockroach on his right ear lobe.
[ترجمه ترگمان]Cang لی مرد سوسک را در نرمه گوش راست خود قرار می دهد
[ترجمه گوگل]کینگ لی مرد، سوسک را در لوب گوش راست خود قرار می دهد

28. The compound auricular tissue transplantation was performed in 4 cases. Z-plasty at the lower ear lobe was performed in 2 cases.
[ترجمه ترگمان]پیوند بافت و بافت در ۴ مورد انجام شد Z - plasty در بخش گوش میانی در ۲ حالت انجام شد
[ترجمه گوگل]پیوند بافت ترکیبی حنجره در 4 مورد انجام شد Z-plasty در لوب گوش پایین در 2 مورد انجام شد

پیشنهاد کاربران

لاله گوش

نرمه ی گوش


کلمات دیگر: