کلمه جو
صفحه اصلی

factorial


معنی : فاکتوریل، حاصلضرب اعداد صحیح مثبت، وابسته به عامل یاکارخانه
معانی دیگر : وابسته به عامل

انگلیسی به فارسی

(ریاضی) فاکتوریل، عاملی


(ریاضی) فاکتوریل


فاکتوریل، حاصلضرب اعداد صحیح مثبت، وابسته به عامل یاکارخانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: factorially (adv.)
• : تعریف: the product of a given series of whole numbers, achieved by multiplying a specific positive integer by all lesser positive integers.

• total of an integer when multiplied by all lower positive integers (mathematics)
of factorials, of the total of an integer when multiplied by all lower positive integers (mathematics); of a factor or factors (mathematics); of an agent; of a factory

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] فاکتوریل حاصل ضرب تمام اعداد صحیح، از 1 تا یک عدد مشخص . فاکتوریل عدد n به وسیله ی عالمت ! بیان می شود - فاکتوریل
[ریاضیات] فاکتوریل
[آمار] عاملی

مترادف و متضاد

فاکتوریل (صفت)
factorial

حاصلضرب اعداد صحیح مثبت (صفت)
factorial

وابسته به عامل یاکارخانه (صفت)
factorial

جملات نمونه

1. Such a scheme has a factorial treatment structure and is very commonly used in biological research.
[ترجمه ترگمان]چنین طرحی یک ساختار درمانی فاکتوریل دارد و عموما در تحقیقات زیستی به کار می رود
[ترجمه گوگل]چنین طرح دارای ساختار درمان فاکتوریل است و معمولا در تحقیقات بیولوژیکی مورد استفاده قرار می گیرد

2. A single factorial experiment was conducted to develop a method of ripening and softening fresh berries of pepper ( Pipper nigrum Linnaeus) by using Ethephon.
[ترجمه ترگمان]یک آزمایش فاکتوریل جزئی برای تهیه روشی برای رسیدن و نرم کردن میوه های تازه از فلفل (Pipper nigrum لینه)با استفاده از Ethephon انجام شد
[ترجمه گوگل]یک آزمایش فاکتوریل به منظور تهیه یک روش تهیه و تسکین توت های تازه فلفل (Pipper nigrum Linnaeus) با استفاده از اتفون انجام شد

3. Given that everyone else uses factorial, we'll use a simpler recursive function that sums up a sequence.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه هر کس دیگری از فاکتوریل استفاده می کند، از یک تابع بازگشتی ساده استفاده می کنیم که یک توالی را خلاصه می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه هر کس دیگری از فاکتوریل استفاده می کند، از یک تابع بازگشتی ساده تر استفاده می کنیم که توالی را جمع می کند

4. This limits greatly the possible range of your factorial function.
[ترجمه ترگمان]این محدوده تا حد زیادی محدوده احتمالی تابع فاکتوریل شما را محدود می کند
[ترجمه گوگل]این امر تا حد زیادی محدوده احتمالی عملکرد فاکتوریل را محدود می کند

5. Productive factorial resource consists of field resource, technology resource, financial resource, management resource and human resource.
[ترجمه ترگمان]منابع فاکتوریل سازنده شامل منابع می دانی، منابع فن آوری، منابع مالی، منابع مدیریتی و منابع انسانی است
[ترجمه گوگل]منابع فاکتوریل تولیدی شامل منابع میدانی، منابع تکنولوژیکی، منابع مالی، منابع مدیریتی و منابع انسانی هستند

6. Objective To explore statistical approaches to analyzing factorial designed repeated measurement data.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رویکردهای آماری برای تحلیل فاکتوریل که داده های اندازه گیری تکرار شده را طراحی کرده اند
[ترجمه گوگل]هدف بررسی رویکردهای آماری برای تحلیل داده های اندازه گیری تکراری فاکتوریل

7. By means of Factorial Moments ( FM ), the long range co relations embed in gait are investigated.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از Factorial لحظات (FM)، دامنه بلند مدت مشارکت در راه رفتن مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]با استفاده از لحظات فاکتوریل (FM) روابط همجوشی همجنس گرا در گشت و گذار بررسی می شود

8. For fractional factorial designs, indicates which effects are aliased with one another.
[ترجمه ترگمان]برای طراحی فاکتوریل جزئی، نشان می دهد که کدام اثرات با هم مقایسه می شوند
[ترجمه گوگل]برای طرح های فاکتوریل کسری، نشان می دهد که کدام اثرات با یکدیگر متفاوت است

9. We did the factorial function earlier and it's the product of a number and the factorial of that number minus one.
[ترجمه ترگمان]ما قبلا تابع فاکتوریل را انجام دادیم و این محصول یک عدد و فاکتوریل عدد منفی است
[ترجمه گوگل]ما تابع فاکتور را قبل از آن انجام دادیم و محصول یک عدد و فاکتوریل آن عدد منهای یک است

10. Polyvinyl Chloride(PVC); Factorial Experimental Design; Torque Rheometer; Differential Scanning Calorimeter(DSC); Heat of Fusion.
[ترجمه ترگمان]polyvinyl کلرید (PVC)؛ طراحی آزمایش Factorial؛ اسکن دیفرانسیلی (DSC)؛ حرارت تلفیقی
[ترجمه گوگل]پلی وینیل کلراید (PVC)؛ طراحی تجربی فاکتوریل؛ گشتاور رمومتر؛ Calorimeter اسکن دیفرانسیل (DSC)؛ حرارت فیوژن

11. There are a few features of this factorial function that are interesting.
[ترجمه ترگمان]چند ویژگی از این تابع فاکتوریل وجود دارد که جالب هستند
[ترجمه گوگل]چند ویژگی این تابع فاکتوریل وجود دارد که جالب هستند

12. Factorial design was utilized to optimize the process.
[ترجمه ترگمان]طراحی Factorial برای بهینه سازی فرآیند بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]طراحی فاکتوریل برای بهینه سازی فرآیند مورد استفاده قرار گرفت

13. The extension Multi - factorial Evaluation method is utilized to assess the Urban Economy Sustainable Development.
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی توسعه پایدار اقتصاد شهری از روش ارزیابی چند فاکتوریل استفاده شده است
[ترجمه گوگل]روش ارزیابی چند فاکتوریل به منظور ارزیابی توسعه پایدار اقتصاد شهری مورد استفاده قرار می گیرد

14. After computing the factorial, you now want to print it out using printf.
[ترجمه ترگمان]پس از محاسبه فاکتوریل، حالا می خواهید آن را با استفاده از printf چاپ کنید
[ترجمه گوگل]پس از محاسبه فاکتوریل، اکنون می خواهید آن را با استفاده از printf چاپ کنید

15. Table 1 The extrudate's experimental results of the factorial experiment.
[ترجمه ترگمان]جدول ۱ نتایج تجربی extrudate از آزمایش فاکتوریل را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]جدول 1 نتایج آزمایشی اکسترودت آزمایش فاکتوریل

پیشنهاد کاربران

فاکتوریل


کلمات دیگر: