کلمه جو
صفحه اصلی

bacchanal


معنی : عیاش، عیاش، میگسار و بادهپرست
معانی دیگر : پرستنده ی باکوس (خدای عشرت و میگساری در اساطیر یونان)، مست، عشرت طلب، باده گسار، (جمع) رجوع شود به: bacchanalia، آواز یا رقص به افتخار باکوس، مجلس عیش و نوش و باده نوشی و عشرت طلبی، وابسته به باکوس و نیایش او، وابسته به باکوس bacchus الهه ء باده و باده پرستی

انگلیسی به فارسی

وابسته به باکوس ( bacchus ) الهه باده و باده‌پرستی، (مجازاً) میگسار و باده‌پرست، عیاش


bacchanal، عیاش، میگسار و بادهپرست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any drunken party or orgy.
مشابه: drunk

(2) تعریف: one who worships the ancient Roman wine god Bacchus or takes part in a celebration held by his cult.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning Bacchus or his cult.

• drunk, hedonist; wild party; follower of the god bacchus

مترادف و متضاد

عیاش (اسم)
wanton, bacchanal, carouser, reveler, sybarite, pleasure seeker, debauchee, free-liver, voluptuary, roisterer

عیاش (صفت)
wanton, boon, jovial, bacchanal, epicurean, pleasurable, rackety, free-living, voluptuary, sybaritic

میگسار و بادهپرست (صفت)
bacchanal

جملات نمونه

1. The smallest island, Panarea, which is about three times the size of Central Park, is famous for its 4jet-set 4bacchanal.
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین جزیره، Panarea، که حدود سه برابر اندازه پارک مرکزی است، به خاطر ۴ جت set ۴ its مشهور است
[ترجمه گوگل]کوچکترین جزیره Panarea، که حدود سه برابر اندازه پارک مرکزی است، مشهور است که دارای 4 بکته 4 اینچ است

2. Wildly aromatic, the 2006 Bacchanal is bursting with blackberry, cherry and plum, with lingering clove and pepper nuances.
[ترجمه ترگمان]Wildly آروماتیک، سال ۲۰۰۶ Bacchanal با تمشک، گیلاس و آلو با طول ثابت و نکات ظریف فلفلی در حال ترکیدن است
[ترجمه گوگل]Wildcly aromatic، Bacchanal 2006 با توت سیاه، گیلاس و آلو خراب می شود، با گیاه گل داودی و فلفل تفاوت دارد

3. The tragedy is developed form the bacchanal doxology as one part of the fete ceremony of Dionysus.
[ترجمه ترگمان]این تراژدی توسط the doxology به عنوان بخشی از جشن جشن of شکل گرفت
[ترجمه گوگل]این تراژدی به عنوان بخشی از مراسم افتتاحیه دیونیسوس، به صورت دوکولوژی بک کانال شکل می گیرد

4. His eye was alight, his color coppery, his air swagger, devil - may - care, bacchanal.
[ترجمه ترگمان]چشمانش برق می زد، رنگ مس مانند، غرور و خودبینی، شیطان - ممکن است اهمیتی داشته باشد
[ترجمه گوگل]چشم او روشن بود، مسطح رنگش، جادوگر هوا، شیطان - ممکن است - مراقبت، bacchanal

5. Cleaning up the wreckage left by our 250-year industrial bacchanal will require fundamental changes in a society hooked on its fossil fuels.
[ترجمه ترگمان]تمیز کردن لاشه باقیمانده توسط شرکت صنعتی ۲۵۰ ساله ما نیازمند تغییرات بنیادی در جامعه ای است که به سوخت های فسیلی وابسته است
[ترجمه گوگل]تمیز کردن خرابکاری که توسط 250 ساله صنعت باکچال ما باقی مانده، به تغییرات اساسی در جامعه ای که به سوخت های فسیلی متصل است نیاز دارد

6. Might I add, that the audience is no longer hungry. and quite a bit fatter after this week's bacchanal .
[ترجمه ترگمان]ممکن است اضافه کنم که تماشاگران دیگر گرسنه نیستند و کمی بعد از این هفته کمی چاق تر بود
[ترجمه گوگل]شاید اضافه کنم که مخاطبان دیگر گرسنه نیستند  و بعد از بچکان هفته ی بعد خیلی کم می شود

7. In conclusion, the infiltration and constraint between Confucianism, Buddhism and Taoisni makes Chinese wine spirit totally different from the western bacchanal spirit.
[ترجمه ترگمان]در پایان، نفوذ و محدودیت بین Confucianism، بودیسم و Taoisni روح شراب چینی را کاملا متفاوت از روح bacchanal غربی می سازد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، نفوذ و محدودیت بین کنفوسیوس، بودیسم و ​​تائوسنی باعث می شود که روح شراب چینی کاملا متفاوت با روحیه بچهای غربی باشد

8. The giant water bug, or Lethocerus indicus, a three-inch-long South Asian insect that looks uncannily like a local cockroach, is just one of the items on the menu of this bug-eating bacchanal.
[ترجمه ترگمان]حشره آبی عظیم الجثه، یا Lethocerus indicus، یک حشره سه اینچی از جنوب آسیا که به طرز غیر طبیعی شبیه یک سوسک بومی به نظر می رسد، یکی از مواردی است که در منوی این حشره می خورید
[ترجمه گوگل]اشکال آب غول پیکر یا Lethocerus indicus، یک حشره جنوبی جنوب آسیا که به طور ناخودآگاه به نظر می رسد مانند یک سوسری محلی است، تنها یکی از مواردی است که در منوی این باکچال غذا خوردن وجود دارد

9. Actually, the spirit of being tipsy equals to the spirit of freedom, which makes Chinese Taoism close to the western bacchanal spirit.
[ترجمه ترگمان]در واقع، روح مست بودن برابر با روح آزادی است که Taoism چینی را به روح bacchanal غربی نزدیک می کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، روحیه تند بودن، برابر با روح آزادی است، که باعث می شود تائوئیسم چینی نزدیک به روح باکوه غربی باشد


کلمات دیگر: